پرسش: در دعای امام زمان علیه السلام میگوییم: «[خداوندا] در روز قیامت گواهی میدهیم که حضرت مهدی علیه السلام گناهی مرتکب نشده و دست به کار زشتی نزده و هیچ فرمان تو را فرو نگذاشته است». وقتی ما از لحاظ مرتبه وجودی، از ایشان بسیار پایین تریم و جایگاهی برای چنین شهادتی نداریم، فلسفه این فراز از دعا چیست؟
پاسخ: فایده این گونه دعاها، درود فرستادنها، شهادتها، بیشتر به خود گوینده بازمیگردد. ما درباره پیامبر نیز میگوییم: «اشهد ان محمدا عبده و رسوله» در حقیقت، در این سخن به رسالت حضرت شهادت میدهیم، لازم نیست که به رسالت پیامبر اشراف داشته باشیم تا بتوانیم شهادت دهیم.
نکته دیگر اینکه در این گونه شهادتها، نتیجه بیشتر به خود انسان باز میگردد. دعاکننده اینجا میگوید که من کسی هستم که در این خط قرار دارم و به عصمت ایشان گواهی میدهم. در حقیقت، چنین کسی با این شهادت دادن، خود را معرفی میکند. البته صلواتها و دعاهای ما برای پیامبر و امام زمان علیه السلام بی خاصیت نیست، مراتب آنها را هم بالا میبرد. به هر حال خداوند به سخنان بندهاش ترتیب اثر میدهد و دعای او را مستجاب میکند. وقتی مؤمنان صلوات میفرستند، درجات پیامبر بالا میرود. وقتی مؤمنان برای امام زمان علیهالسلام دعا میکنند، خداوند دعای آنها را میپذیرد و این پذیرشِ دعا، سبب میشود بلا از امام دفع شود و درجات و مراتب او بالا برود. درست است که مراتب حضرت خیلی بالاست و امام، معصوم است، اما عصمت هم خود درجاتی دارد. درست است که ما بخواهیم یا نخواهیم و دعا کنیم یا نکنیم امام زمان علیه السلام مرتکب حرام نمیشود، اما هر دعای ما میتواند مراتب حضرت را بالا ببرد. بنابراین در درجه اول، نتیجه این گونه شهادت دادن، به خودمان باز میگردد.
در چنین گواهیهایی اشراف لازم نیست؛ چنان که وقتی به وحدانیت خدا شهادت میدهیم در وحدانیت ذات باری تعالی معرفت کامل نداریم و در همان حدی که میفهمیم گواهی میدهیم. بنابراین در همان اندازه که امام را شناختیم، بر معصوم بودن او شهادت میدهیم.پرسش: چه دعا و ذکری در تعجیل فرج حضرت موثرتر است؟ چگونه با او سخن بگوییم؟
پاسخ: بندگان خدا و شیعیان، در دوران غیبت امام زمان، تکالیف و وظایفی در قبال حضرت دارند؛ از جمله معرفت و شناخت او، اظهار محبت و شوق به او، اطاعت از اوامر و نواهی او، صدقه دادن برای سلامتی او و… . یکی از وظایف مهم در این باره، دعا برای حفظ وجود مبارک حضرت و تعجیل در فرج و ظهور اوست. ( ر.ک: منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۸۶۳ . ) در این باره، دعاها و زیارتنامه ها و دستورالعمل های فراوانی در منابع روایی موجود است که هر کس میتواند به فراخور حال خود برخی از آنها را برگزیند و به جای آورد. بخشی از این دعاها و اذکار، در کتابهای «النجم الثاقب»، محدث نوری، «مکیال المکارم»، موسوی اصفهانی، «منتخب الاثر»، آیت اللّه صافی گلپایگانی، «منتهی الآمال» و «مفاتیح الجنان»، شیخ عباس قمی و… آمده است.
دعاها و زیارتنامه هایی همچون: دعای فرج، دعای ندبه، دعای عهد، زیارت آل یس و… نمونه این دعاها و زیارتهاست که با زبان حال و سخن دل، میتوان حضرت را خطاب کرد و گفت: «متی احار فیک یا مولای و… ؛ (بخشی از دعای ندبه.) سرورم! تا کی در فراق تو سرگردان باشم؟!» چنان که میتوان از طریق نگارش عریضه با حضرت درد دل کرد و… .