دومین زیر بناى اقتصادى اسلام(۶)

دومين زير بناى اقتصادى اسلام(6)

حضرت امام صادق علیه السلام مى فرماید:
فالحق المعلوم غیر الزکوه و هو شى ء یفرضه الرجل على نفسه فى ماله یجب علیه ان یفرضه على قدر طاقته وسعه ماله فیؤ دى الذى فرض على نفسه ان شاء فى کل یوم و ان شاء فى کل جمعه و ان شاء فى کل شهر وقد قال
الله عزوجل اءیضا:
و اقرضوا الله قرضا حسنا.(۳۱)
پس حق معلوم از غیر زکات است ، آن چیزى است که انسان بر نفس خویش در مالش فرض کرده بر او واجب مى گردد، اینکه بر خویش از این فریضه بقدر طاقتش و توان مالیش بر خود واجب مى نماید، پس اداء مى کند آنرا اگر بخواهد در هر روز و اگر بخواهد در هر جمعه و اگر بخواهد در هر ماه یکبار که خداوند متعال در سوره حدید مى فرماید:و آنها که به خداوند وام دادند وام شایسته …
مضاعف و چند برابر گرداند اجر و مزد ایشان را و برایشان است مزد گرانمایه از طرف خداوند کریم .
زکات سپاسگزارى از نعمتهاى الهى است
خواست و مشیت الهى آنچنان اقتضا دارد که هیچ قدرتى با آن اقتضا برابرى و هماهنگى نمى نماید، مثلا یک دانه را به هفتصد برابر و گاهى بیشتر مى کند، مزه و لذتى که میوه ها و در نان و برنج و سایر خوردنیها قرار داد که هیچ کس قدرت ترکیب چنین پدیده اى را ندارد. زکات در حد خویش شکرانه این نعمتها مى باشد.حضرت صادق علیه السلام فرمود:
و من ادى ما فرض الله علیه فقد قضى ما علیه وادى شکر ما انعم الله علیه فى ماله اذا هو حمده على ما انعم الله فیه مما فضله به من السعه على غیره و لما و فقه لاداء ما فرض ‍الله عزوجل علیه و اعانه علیه .(۳۲)
و کسى که اداء کند آنچه که خداوند بر و فرض و واجب کرد، پس بحقیقت قضا کرد و برآورد، و حقش را اداء کرد از آنچه که بر او بود و شکر نعمتهاى الهى را که فریضه زکات بر او تفضل فرموده که تا در مالش اداء نماید هرگاه او بخواهد حمد و سپاس کند آنچه که خداوند بر او تفضل کرد و از آنچه از مال و دارایى که به او عطا فرمود، که غیر او این نعمتها را از خود ندارد، و هرگاه به او این توفیق را مرحمت کرد و او را به اداء زکات موفق کرد و توفیقش داد که زکات و فرایض دیگر مالى نمى پردازند و شکرانه نعم الهى را بجاى نمى آورند، بلکه نعمتهاى الهى و خدا داده را در تعیش و تکیف نامشروع و بر خلاف رضاى حضرت حدیت مصروف مى دارند.
و اینست که عذاب الیم و عقوبت الهى متوجه چنین انسانهایى شده و عقوبت گناه ایشان گریبانگیر دیگران هم مى شود و دامن بقیه بى گناهان را هم فرا مى گیرد و آتش فتنه و گناه همگان را مى سوزاند.

پس از زکوه از بقیه اموالتان پرسش نمى کنند:
بزرگترین مشکل در قیامت که در انتظار هر مسلمان است ، مساءله مال و مادیات و حق الناس است ، که از او پرسش مى گردد، که اموال و دارائیهایتان را از کجا بدست آورده اید و در چه راهى مصرف نموده اید اگر بخواهند که ریز و درشت و خرد و کلان در آمده ها و مصارف ایشان را بپرسند از عهده پاسخ آن کمتر کسى است بر مى آید. اما اگر کسى زکات مالش را به موقع بپردازد، از بقیه اموال او پرسش نخواهند کرد.

در روایت على بن عقبه از ابى الحسن اول ، امام على علیه السلام است که مى فرمایند:
من اءخرج زکوه ماله تامه فوضعها فى موضعها لم یسئل من اءین اکتسب ماله .(۳۳)
ان کس که زکات مالش را خارج کند تماما، یعنى تمام مالش را تزکیه نماید و حقى از فقراء در میان مالش یا دینى در گردنش باقى نماند، و زکات مالش را به اهلش برساند و با دقت هر چه بیشتر زکات را به شخص مطمئن و مورد اعتماد بدهد که او حق فقراء را اداء کند و یا خود به شخص مستحق مؤ من و مسلمان برساند. در این صورت از ثروت و اموالش در قیامت سؤ ال نمى نمایند که از کجا آورده اى .
یعنى در بقیه اموال او محاسبات دقیق انجام نخواهد گرفت .
مساءله قابل توجه در کلمه فوضعها فى موضعها، اینست که زکات مال قصد قربت دارد و باید براى رضاى خداوند و تقرب به پیشگاه اقدسش این مال را خارج نمود و على الخصوص به کسیکه زکات مال داده مى شود، هیچگونه چشمداشتى نداشته باشد و اگر هر گونه توقعى از گیرنده زکات و مستحقش داشته باشد حال چه کسى که خود مستقیما مصرف کننده است ، و چه عامل زکات و آنکس که زکات را جمع آورى مى کند و به اهلش مى رساند، برود و منتى و اذیتى نسبت به او داشته باشد موجب خلاف رضاى حضرت احدیت را فراهم آورده و چه بسا برائت ذمه هم حاصل نگردد. پس در نتیجه زکات و خمس و هر حقوق واجبى را فقط با قصد قربه الى الله باید اخراج نمود.
سخاوتمند خوش برخورد مشمول رحمت خداوند است :
از جمله مشکلات مستصعب طبق روایات وارده در قیامت ، مسئله مال و ثروت است که از آن پرسش مى نمایند و پاسخ به آن فوق العاده دشوار است ، اما اگر زکات مال و هر گونه حق الله و حق الناس از آن پرداخت گردد، دیگر پرسشى از بقیه اموال و از شخص صاحب مال نمى گردد.

در روایت است که حضرت موسى بن جعفر علیه السلام فرمود:
السخى الحسن الخلق فى کنف الله لا یستخلى الله منه حتى یدخله الجنه و ما بعث الله عزوجل نبیا و لا وصیا الا سخیا و ما کان احد من الصالحین الا سخیا و مازال اءبى یوصینى بالسخاء حتى مضى و قال :
من اءخرج من ماله الزکوه تامه فوضعها فى موضعها لم یساءل من اءین اکتسبت مالک . (۳۴)
حضرت امام فرمود:
على ادوام پدرم مرا توصیه به سخاوت مى کرد، تا که گذشت (و از دست ما رفت ) و مى فرمود:
کسیکه زکات مالش را خارج کند تمام مالش را تزکیه نماید و بموقع و صحیح و به حق پرداخت نماید از این شخص مالدار، در قیامت از اموالش نمى پرسند، که مال و دارائیت را از کجا آورده اى و چگونه کسب کرده اى ؟.
آنانکه به دنیا اهمیت نمى دهند و حب مال و حب دنیا آنان را اسیر خود نکرده ، غالبا سخاوتمند و اهل گذشت هستند. لذا انبیاء و اولیاء و بندگان صالح پروردگار داراى نعمت و صفت سخاوت هستند.
نکته دوم ، چرا اهل زکات در روز قیامت از مالش پرسش نمى کنند که اموالت را از کجا آورده اى ؟
پاسخ اینست که مالکیت در اسلام محفوظ و مشروع است و اگر صاحب مال ، اموالش را پاک و تزکیه کند و از اموال مزکى هر قدر زیاد هم داشته باشد و از کل حرام و نامشروع به دور باشد، از او پرسشى نخواهد شد که چرا مال و ثروت جمع کرده اى ، بلى ثروت زیاد اگر در تصرف مسلمانى باشد و در محور آن گرسنگان و برهنگان و مستضعفان باشند مسلم است که از صاحب آن مى پرسند چرا با شکم سیر و ثروت زیاد سر بر متکاى ناز آرمیدى و حال آنکه در اطراف تو مسلمانان گرسنه و برهنه بوده باشند؟!! این مسلمان بى رحم تحت مؤ اخذه و عذاب شدید قرار مى گیرد.
نکته سوم ، زکات مال را باید به کسى داد که مستحقش باشد و یا به کسى که با دقت به اهلش برساند. چرا که زکات را به افرادى که اهلیت ندارند، پرداختن ، یک نوع مسامحه و سستى در اداء زکوه محسوب مى گردد.
اینست نقش زکات در بهبود اقتصاد اسلام و مسلمین که در اداره امور اقتصادى و فرهنگى و سیاسى مسلمانان فوق العاده مفید و مؤ ثر است .

۳۱) سوره حدید آیه ۱۸.
۳۲) فروع کافى ج ۳ ص ۴۹۸ و ۴۹۹.
۳۳) فروع کافى ج ۳ ص ۵۰۴.
۳۴) فروع کافى ج ۴ ص ۳۹.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا