راهکارهای توسعه حجاب(۱)

راهکارهای توسعه حجاب(1)

در فرهنگ اسلام، محور اصلاحات، فرهنگ سازی است. لذا با فعالیت‏های آموزشی، فرهنگی و تبلیغی می‏توان فضای اجتماعی جامعه را به سمتی هدایت کرد که افراد به صورت طبیعی و خودجوش به رعایت عفاف و حجاب رغبت نمایند.
بدین ترتیب، اقدامات بازدارنده باید در حد ضرورت، نقش تکمیلی خود را ایفا نماید. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن را از هم تمایز ساخته و متناسب با خاستگاه‏های آن به برخوردی سنجیده و برنامه‏ریزی شده پرداخت. نکته اساسی این که وقتی اکثریت جامعه گرفتار یک ناهنجاری است مقابله با اکثریت نتیجه بخش نخواهد بود، مگر این که با موارد مستهجن که عموم مردم آن را زشت می‏شمارند، برخورد شود و در دراز مدت با بستر سازی فرهنگی، این ناهنجاری گسترده را به سطح محدودی تقلیل داد، در این صورت دایره اقدامات متوجه افرادی است که در اقلیت قرار گرفته‏اند.
اما راهکارهای بنیادین که در توسعه حجاب می‏توانند نقش جدی ایفا نمایند، بدین قرار است:

۱. احیای فرهنگ اسلامی و اصلاح باورهای عمومی

پیاده کردن آموزه‏های دینی و عینی نمودن دستورالعمل‏های شریعت، وظیفه آحاد جامعه است. اما در این میان سازمان‏های فرهنگی حکومت دینی، وظیفه‏ای مضاعف به دوش می‏کشند و باید خط مشی کلی جامعه را بر اجتناب از رذایل اخلاقی، ترغیب جوانان به ازدواج و رواج ساده‏زیستی بنا نهند.
وقتی فرهنگ سازان جامعه خود گرفتار اسراف و تبذیر شوند، از اخلاق و معنویت فاصله بگیرند، نسبت به مفاسد اخلاقی و ابتذال در پوشش بی‏تفاوت شوند، پیامدهای ذیل نتایج طبیعی چنین گرایشی است:
الف) بی توجهی نسبت به کار آمدی دین در عرصه‏های مختلف اجتماعی، جوان را به سمت بی هویتی و پرداختن به ضد ارزش‏ها سوق می‏دهد. وقتی پویایی دین در عرصه حیات بشری کم رنگ شود، بدینی است دختران و پسران، ابزار وجود و اثبات شخصیت خویش را در مظاهر غیر دینی مانند خود آرایی و مدگرایی جست و جو نمایند.ب) عدم اهتمام به تقویت باورهای دینی و ارزش‏های اخلاقی سبب می‏شود نسل جوان نسبت به ارزش‏ها بیگانه گشته و نسبت به اعتقادات دینی خود احساس حقارت نماید و بن‏بست فکری در این باب، خودباختگی به فرهنگ غرب را در پی‏دارد.
احیای ارزش‏های اصیل اسلامی و فراخوانی زن مسلمان به تعقل و دریافتن ارزش‏ها و آفریدن روح تعبد و تعهد نسبت به این‏ها نقش مهمی در این زمینه خواهد داشت.
زن مؤمن باید به آنچه اسلام به عنوان ارزش بدان می‏نگرد باور داشته باشد و بداند که شخصیت و عظمت او در گرو روح بلند، اندیشه والا و جان پیراسته از آلودگی است که او را به روشی انسانی و مشی اسلامی فرا می‏خواند و بداند تن آرایه بسته و ظاهر فریبنده هرگز نمایانگر شخصیت او نیست.
کلام بیدارگر حضرت مسیح که فرمود:
به حق برای شما می‏گویم: تن چه سودی دهد در صورتی که ظاهرش درست باشد و درونش تباه. بدن‏های شما چه سودتان دهد که خوشتان دارد و دلهایتان تباه باشد و بهره‏ای نبرید آن گاه که پوست خود را آراسته و پاک نگاه دارید و دل‏های شما چرکین باشد.
در زن باید باور استوار، ایمان عمیق ایجاد شود. زنی که دل به حق داده و اندیشه به خدا سپرده و فرجام زندگی دنیوی‏اش را پذیرفته چطور حاضر می‏شود خودآرایی و خود نمایی کند و خود را در معرض نگاه‏های آلوده قرار دهد و زمینه‏های تلذذ دیگران و مآلاً فساد آفرینی را به وجود آورد؟!
کلام بلند حضرت علی(ع) که می‏فرماید:
«المرء بایمانه؛ آدمی در گرو باورهای خویش است.» نشان‏گر آن است که باورهای درست و ایمان‏های راسخ، عالی‏ترین نقش را در کیفیت زندگانیِ انسان ایفا می‏کنند.

۲. اصلاح نگرش‏های فرهنگی در سیاست‏گزاران و برنامه ‏ریزان

تحلیل صحیح، برنامه‏ریزی و سیاست گذاری درست آن گاه میسر می‏شود که از جزئی نگری و بریده نمودنِ پیکره شریعت پرهیز شود و اجزاء و عناصر مجموعه دین در ارتباط با یکدیگر لحاظ شوند. اما واقعیت این است که گاهی برنامه‏ریزان به جای آسیب‏شناسی و پرداختن به معضلات اساسی جامعه، به انجام عملیات قطعی پرداخته و به اتخاذ برنامه‏های موقتی رو می‏آورند. این شیوه، آسیب‏های جدی بر جامعه تحلیل می‏کند. آگاهی مجریان و توجه آنان به معضلات اخلاقی جامعه، اختصاص اعتبار مناسب و نیروی انسانی کارآمد و سوق دادن جامعه به سمت اصلاحات می‏تواند گام مؤثری در رفع مشکلات فرهنگی جامعه باشد. البته از ضعف فرهنگی جامعه بانوان نیز نباید غفلت نمود، یکی از معضلات فکری و فرهنگی جوامع، عدم شناخت و آگاهی زنان نسبت به هویت واقعی خود و تمایزات و تفاوت‏های روحی و جسمی خود با مردان است و تا هنگامی که این آگاهی حاصل نشود نمی‏توانند ارزش خود را بشناسند.
بنابراین، طبیعی است که در جهت احکام و قوانین مربوط به خود، جدیت و اهتمام لازم را نخواهند داشت. و جامعه نیز در انجام تکالیف خود نسبت به زنان کوتاهی خواهد کرد و این همه منجر به محرومیت فرهنگی و دورماندن زنان از حقوق مسلم‏شان خواهد شد.
بدیهی است برنامه‏های آموزشی و تشویق بانوان به فراگیری و اهتمام نسبت به مسائل مربوط به خویش، تا حدودی می‏تواند در رفع این معضل مفید و مؤثر باشد.

۳. هماهنگی کلیه نهادهای ذی‏ربط

در توسعه فرهنگ حجاب، بایستی میان نهادهای دولتی و غیردولتی و نیز میان فعالیت‏های فرهنگی، ارشادی و اجرایی هماهنگی و هم سویی وجود داشته باشد. برنامه‏ها و اقدامات به عمل آمده به صورت پی‏گیر تحت نظارت و اشراف نهادهای ذی‏ربط قرار گیرد.
جهت تحقق این مهم باید تمامی متولیان و دست اندرکاران از آگاهی لازم و حساسیت کافی نسبت به این موضوع برخوردار باشند تا زمینه گسترش عفاف و حجاب فراهم شود.

۴. اصلاح عملکرد رسانه‏ ها

بی‏تردید رسانه ‏های تصویری در تغییر هنجارها و ارزش‏ها نقش مؤثری دارند به ‏ویژه برنامه‏ هایی که با مخاطب ارتباط بیش‏تری برقرار نمایند.
گاهی برنامه‏ های تبلیغی و فرهنگی، زمینه تحقیر زنان و تضعیف موقعیت آنان را فراهم نموده است. از این رو، مناسب است با اجتناب از عرضه برنامه‏ هایی که زنان را به سوی جلوه ‏گری سوق می‏دهد هم چنین با پرهیز از نمایش زنان در فیلم‏ها و سریال‏ها و… به عنوان انسان‏هایی کم بهره از معرفت، احساسی و فاقد هویت، بر جایگاه و هویت واقعی آنان تأکید نموده و زمینه‏های تعالی آن‏ها را فراهم سازند.
رعایت وقار و متانت و حفظ پوشش که ضامن مصونیت اخلاقی و روانی زن به هنگام حضور در عرصه‏های مختلف اجتماعی است، بعضاً در میان هنرپیشگان مورد بی مهری قرار گرفته و حجاب سنتی و اصیل تحقیر شده است. ریشه چنین نگرش را باید در عدم آگاهی و یا ضعف اعتقادی برخی دست اندرکاران رسانه‏ای دانست.
به نظر می‏رسد نهادهای فرهنگی باید بیش از پیش به تربیت هنرمندان و هنرپیشگان متعهد به مبانی اعتقادی بپردازند تا حفظ ارزش‏های دینی نه به عنوان تحمیل قانونی، بلکه به عنوان باورهای قلبی و تمایلاتی خود جوش متجلی شود.
زن به عنوان موجودی خلاق، برخوردار از ظرافت‏های شخصیتی و دارنده بسیاری از کمالات و استعدادها در رسانه باید خصوصیات مثبت او به عنوان یک مادر، همسر و کسی که نقش‏های برجسته را عهده‏دار است، معرفی شود و از شخصیت‏پردازی‏های ناصحیح که زن را ظلم‏پذیر و ضعیف و یا در نقشی تصنعی و دور از واقعیت نمایش می‏دهد، پرهیز کند.
زن به لحاظ ساختار تکوینی از ویژگی‏هایی برخوردار است؛ از شاخص‏ترین این خصوصیت‏ها، کمال جویی معنوی زن است. از آن جا که زن از احساس و تخیل بهره‏مند است؛ می‏تواند در مسیر کمالات معنوی بهتر و سریع‏تر گام بردارد؛ احساس و تخیلی که محور هنر و تربیت هنرمند است؛ اگر به این ساحت که جزو جوهره و ماهیت زنان است توجه کافی شود دیگر زن در عرصه هنر با نقش‏های منفیِ پرخاش‏گری، ساده لوحی و… ظاهر نمی‏شود. نمایش روش و منش زنان پاکدلی که در عرفان عملی طی طریق کرده و به مراتبی از قرب دست یافته‏اند و پرداختن به زمینه‏ها و بسترهایی که آنان را به این جهت سوق داده می‏تواند برای دیگران نیز سازنده و مؤثر باشد.
این حقیقت را باید از طریق برنامه‏های رسانه به ویژه به جامعه زنان تفهیم کرد که هر چه آدمی به لذایذ بیرونی و عرصه برونی وجود خویشتن بپردازد، از عرصه درون و خویشتن‏نگری باز خواهد ماند.
لازمه تکامل و حرکت سازنده، تعمق و اندیشه درونی و انصراف از تکثر بیرونی است و این همه زمانی میسر می‏شود که زن، در کنار زندگی متعارف و روزمره خود بخشی از برنامه زندگی‏اش را به مطالعه، اختصاص دهد.
رسانه در این جهت می‏تواند ارائه طریق نماید، ترتیب و تنظیم برنامه‏های آموزشی (با تأکید بر آموزه‏های دینی) آن هم در اوقاتی که نوعاً خانم‏ها امکان بهره برداری از آن را دارند و ساعاتی که از اشتغالات بیرون و احیاناً داخل منزل فارغ شده، از بهترین زمان ارائه برنامه است.

۵. اصلاح نظام الگوسازی

انسان فطرتاً الگو گزین و الگوپذیر است. پیوسته در این اندیشه است ارزش‏هایی را که باور دارد در چهره ای مجسم بنگرد و خود را همانند آن الگو بسازد مسأله الگو در اخلاق اسلامی و روان‏شناسی نیز جایگاه مهمی دارد. از این رو، قرآن کریم در شرایطی که زن هیچ گونه ارزش انسانی و اجتماعی نداشت زنانی شایسته چون آسیه همسر فرعون و حضرت مریم(س) را معرفی و از آنان تجلیل نموده است.
حضرت زهرا(س) را کوثر دانسته، به عنوان الگو و اسوه معرفی کرده و بدین ترتیب، لیاقت و شایستگی زن را در رسیدن به کمالات معنوی به اثبات رسانیده است.و الگو بودن زنان صالح و وارسته را برای همگان اعم از زن و مرد تبیین نموده است. با توجه به این که الگوها در ساختار روحی و رفتاری انسان نقش مؤثری دارند، یکی از تأسف‏های جدی عصر حاضر این است که زن مسلمان آن چنان که شایسته و بایسته است با چهره‏های بلند تاریخ اسلام آشنا نیست. زندگانی حضرت زهرا(س) و فرزند برومندش، پیام آور عاشورا، حضرت زینب(س) و دیگر چهره‏های والای تاریخ گذشته و معاصر باید برای زن مؤمن نشان داده شود تا بنگرد چه سان با حفظ هویت و شخصیت و وقار و متانت می‏تواند در جامعه حضور پیدا کرده و ایفای نقش نماید.
توصیه امام صادق(ع) تأمل برانگیز و قابل توجه است:
به زنان دوستی آل علی(ع) را الهام کنید.
زن اگر حب علی۷ را فرا گرفت و او را راهبر شناخت و خاندان او را الگو پذیرفت و بر راهی رفت که اهل بیت: رفته‏اند و آنان را سرمشق گرفت، رویین تن می‏شود و حضورش در جامعه دلهره آفرین نخواهد بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید