اصل کم رنگ شده
یکى از وجوهاتى که مومنین مى پردازند، زکات است. زکات براى کسانى که واجد شرایط باشند واجب است. در فرهنگ لغت درباره معنى زکات آمده است زکات یعنى برگزیده چیزى، برکت یافتن و بالیدن و افزون شدن نیکى، پاکى و پاکیزگى اموال.
در قرآن کریم لفظ زکات بسیار به کار رفته است. خصوصا همراه با صلاه (نماز) و این نشانگر آن است که اسلام هم به بعد معنوى و هم به نیازهاى جسمانى فردى و اجتماعى جامعه اسلامى توجه کامل کرده است. البته کلمه زکات در قرآن کریم به دو معنى به کار رفته است؛ اول به معنى عام صدقاتى که مومنین براى رضاى خداوند متعال مى پردازند. و دوم به معنى یکى از فروع دین است که چنانچه انسان داراى حد معینى از خرما، مویز، گندم، جو، گاو، گوسفند، شتر و طلا شد باید بخشى از آن را که به عنوان نصاب هر یک نامیده مى شود، به حاکم شرع یا ولى فقیه یا مجتهد جامع الشرایط بپردازند.
در آیه ۳۹ سوره روم خداوند متعال فرموده است: «… و ما اتیتم من زکوه تریدون وجه الله فاولئک هم المضعفون: … و آنچه را که شما به عنوان زکات مى پردازید و فقط رضاى خداوند را مى طلبید (مایه برکت شماست) کسانى که چنین مى کنند، پاداش مضاعف دارند. از این آیه سه نکته فهمیده مى شود: ۱- زکات فقط باید با نیت رضاى خداوند متعال پرداخته شود و جنبه ریا و خودنمایى و تظاهر نداشته باشد ۲- زکات و صدقات و انفاق اموال موجب برکت مال مى شود. ۳- خداوند متعال نیز در برابر این کار پاداش مضاعف و زیاد به زکات دهندگان عطا مى فرماید.
در آیه ۴ سوره مومنان نیز خداوند متعال یکى از ویژگى ها و صفات مومنان را پرداختن زکات دانسته است: «قد افلح المومنون… والذین هم للزکوه فاعلون»: مومنان رستکار شدند… کسانى که زکات (اموال) خویش را مى پردازند.
در آیات ۷۲ و ۷۳ سوره انبیا هم خداوند متعال وقتى صفات پیامبران و مومنان صالح را ذکر مى فرمایند، به یکى از این ویژگى ها که پرداخت زکات است، اشاره فرموده اند:
«و همه آنان (پیامبران) را مردانى صالح قرار دادیم و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى کردند و انجام کارهاى نیک (مثل) برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنها وحى کردیم و فقط ما را عبادت مى کردند. در آیه ۳۷ سوره نور هم خداوند متعال از راد مردانى یاد فرموده است که: «لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلواه و ایتا والزکوه…: هیچ چیز آنها را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات غافل نمى کند…
این رادمردان در خانه هایى زندگى مى کنند که خداوند متعال اجازه فرموده دیوارهاى (باور و یقین) آن را (آنقدر) بالا ببرند (که از دستبرد شک شیاطین و کفر هوسبازان و کفار در امان باشد)…
با کمى تامل در این آیه و با توجه به نظر مفسران مشخص مى شود که در چنین خانه هایى ائمه معصومین (ع) و مردان ممتاز و مومن زندگى مى کرده و مى کنند و یکى از صفات این بزرگان پرداخت زکات بوده است.
در آیه ۳۱ سوره مریم نیز از قول حضرت عیسى آمده است: «و جعلنى مبارکا این ما کنت و اوحانى بالصلوه و الزکوه ما دمت حیا: و مرا (خداوند متعال) پربرکت قرار داده و تا زمانى که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه فرموده است.
از مجموعه آیات مذکور استفاده مى شود که توجه به پرداخت زکات حاوى حداقل دو فایده بسیار مهم براى پرداخت کننده و یک فایده مهم براى جامعه و خصوصا نیازمندان و فقرا است. اما دو فایده اى که پرداخت زکات براى زکات دهنده دارد عبارتند از:
۱- پرداخت زکات و چشم پوشى از بخشى از مال باعث تقویت حس بخشش و سخاوت و انبساط روحى بخشنده و روح خاطر و وجدان او شده و موجب رشد معنوى و روحى او مى شود.
۲- طبق آنچه گفتیم، پرداخت زکات موجب تزکیه اموال و رشد و برکت آن مى شود. به عبارت دیگر پرداخت زکات موجب کم شدن اموال نمى شود، بلکه مانند درختى که در اثر هرس و بریدن شاخه هاى اضافى پربار مى شود – پرداخت زکات اموال نیز باعث زیادى و برکت دارایى مى شود. و اما فایده اى که پرداخت زکات براى جامعه دارد بسیار است: وقتى اغنیا حقوق فقرا را که در اموالشان است بپردازند، فقرا و مساکین از حداقل زندگى برخوردار مى شوند و علاوه بر آن کارهاى عام المنفعه در جامعه گسترش مى یابد: حس دیگر خواهى و کمک به غیر در بین مردم رایج و دایمى مى شود و مى دانیم زکات به ۹ چیز تعلق مى گیرد که عبارتند از گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند. دادن زکات زمانى واجب مى شود که مقدار از این ۹ چیز که گفته شد به حدنصاب برسد و مالک اینها نیز بالغ، عاقل و آزاد باشد و بتواند در مال خویش تصرف کند. مصرف زکات:
زکات را مى توان به این ۸ گروه تقسیم کرد:۱- فقیر و آن کسى که مخارج سالیانه خود و خانواده اش را ندارد.
۲- مسکین و آن کسى است که آهى در بساط ندارد.
۳- ماموران جمع آورى زکات که از جانب مرجع تقلید ماذون هستند.
۴- کفارى که در اثر گرفتن زکات به اسلام متمایل مى شوند یا در جنگ به مسلمانان کمک مى کنند.
۵- آزاد کردن بنده.
۶- بدهکارى که نمى تواند قرض خود را بپردازد.
۷- براى کارهاى عام المنفعه مانند ساختن پل و راه و… چیزهایى که به نفع همه مردم است.
۸- به مسافرى که در راه مانده و خرجى برگشتن به وطن را ندارد.
زکات به معنى وسیعترى هم در قرآن عظیم استفاده شده است که به معنى هر نوع پرداخت واجب و مستجب اقتصادى اعم از زکات، خمس، زکات فطره، انواع صدقات و وجوهات و غیره مى شود.
در حقیقت سومین اشاره اقتصادى قرآن کریم به مساله زکات نشانگر این است که خداوند متعال به رابطه اقتصادى مردم با مردم و خصوصا اغنیا با فقرا توجه ویژه اى مبذول فرموده اند. در آیات متعدد قرآن عظیم فراوان واژه «زکات» و در اکثر موارد با نماز آمده است و این مطلب نشان دهنده آن است که مومنان ضمن برپایى نماز که رابطه انسان با خداوند است و اصلاح رابطه خود با معبودشان در اثر استغفار و راز و نیاز و شکر و سپاس موظف به اصلاح خود با همدیگر هستند. خصوصا باید به وضعیت فقرا و نیازمندان و مشکلات آنان توجه داشته باشند و با پرداخت مقدار اندکى از دارایى هاى خویش از یک طرف به رفع نیاز فقراى جامعه بپردازند و از سوى دیگر به تزکیه اموال خویش و تقویت فضیلت وجود خود و بخشش در وجود خویش بپردازند. از طرفى چنانچه کسانى که در اموالشان حقوق فقرا و نیازمندان وجود دارد، اقدام به پرداخت این حقوق نکنند، سایر اموال خویش را هم مخلوط به حرام کرده اند و استفاده و خوردن اموال مخلوط به حرام در عرصه زندگى آنها و فرزندانشان تاثیر بد فراوان دارد. چنانچه نقل شده است که در روز عاشورا، چندین مرتبه امام حسین (ع) براى لشکریان عمر سعد صحبت کرد و وقتى دید حرف هاى منطقى و حق در وجود آنان بى تاثیر است فرمود: چون شکم هاى شما از مال حرام پر شده، گوش هاى شما حرف حق را قبول نمى کند.
ضمنا پرداخت نکردن زکات موجب هجوم آفات و خشکسالى و حوادث طبیعى به محصولات است. چنانکه بیشتر از آنچه باید پرداخت مى شد و پرداخت نشده از بین مى رود، اما صاحب اموال بدهکار به فقرا و شرمنده خداوند متعال و خورنده مال حرام است. «فاعتبروا یا اولى الالباب! عبرت بگیرید اى عاقلان !