زهد و ایثار فاطمه(س)‏

زهد و ايثار فاطمه(س)‏

با توجه به اینکه «حب دنیا سرچشمه همه گناهان» است، چنانکه در حدیث معروف نبوى آمده «حب الدنیا رأس کل خطیئه» و همه تجربیات و مشاهدات ما نیز نشان مى‏دهد که تمام تجاوزها، جنایتها، ظلمها، و ستمها، دروغها، خیانتها به خاطر همین دلبستگى شدید به «مال» و «مقام» و «شهوت» صورت مى‏گیرد، روشن مى‏شود که زهد و وارستگى پایه اصلى تقوى و پاکى و صلاح است.
ولى زهد به معنى ترک دنیا و رهبانیت و بیگانگى از اجتماع نیست، بلکه حقیقت زهد همان آزادگى و عدم اسارت در چنگال دنیا است.
زاهد کسى است که اگر تمام دنیا را در اختیار داشته باشد دلبسته و وابسته به آن نباشد، اگر یک روز ببیند رضاى خدا در این است که از همه آن چشم بپوشد به این معامله حاضر باشد، و از جان و دل بگوید «هر دو عالم را به دشمن بده که ما را دوست بس» و اگر یک روز حفظ آزادگى و شرف و ایمان در چشم پوشى از مال و جان زندگى بود فریاد «هیهات منا الذله» بلند کند.
و به گفته قرآن مجید زاهد کسى است که نه بر گذشته و آنچه از دست داده تأسف بخورد، و نه از آنچه فعلا در اختیار دارد زیاد خوشحال باشد.
«لکیلا تأسوا على ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم»حدید ۲۳
با این فراز کوتاه به سراغ شخصیت فاطمه (علیهاالسلام) در این زمینه از دیدگاه احادیث پیغمبر اکرم‏(ص) در کتب دیگران مى‏رویم:
۲۳- «ابن حجر» و دیگران در روایتى از پیغمبر اکرم‏(ص) نقل کرده‏اند: «او هنگامى که از سفر باز مى‏گشت نخست به سراغ دخترش فاطمه زهرا(س) مى‏آمد، و مدتى نزد او مى‏ماند، ولى یکبار براى فاطمه زهرا(س) دو دست بند از نقره، و همچنین یک گردنبند و دو گوشواره ساخته بودند، و پرده‏اى در اطاق آویزان کرده بود.
هنگامى که پیامبر(ص) وارد شد و این منظره را دید بیرون آمد، در حالى که آثار غضب در چهره‏اش نمایان بود، به مسجد و بر منبر نشست.
فاطمه (سلام اللّه علیها) دانست که ناخشنودى پیغمبر(ص) به خاطر همان مختصر زینت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف کند.
هنگامى که چشم پیامبر(ص) به آن افتاد سه بار فرمود: «فعلت، فداها ابوها»: فاطمه آنچه را که مى‏خواستم انجام داد، پدرش به فدایش باد.»
واضح است یک جفت دست بند نقره و گردن بند و گوشواره‏اى از نقره چندان بهائى ندارد، و از آن بى بهاتر پرده ساده‏اى است که انسان بر در اطاق بیاویزد، ولى پیغمبر اکرم‏(ص) همین را دون شأن فاطمه مى‏شمرد، و افتخار و فضیلیت او را در سجایاى انسانیش مى‏دانست.
فاطمه‏(س) این درس را از محضر پدر به خوبى آموخت، هم زرق و برق دنیا را ترک گفت و خود را از اسارت آن رهائى بخشید، و هم آنچه را داشت در راه خدا و بندگان محروم صرف کرد.
در حدیثى که سابقا از «حلیه الاولیاء» (تحت شماره ۳) نقل کردیم، خواندیم که فاطمه زهرا (علیهاالسلام) حتى پوشش کافى در خانه براى آمدن میهمانهاى نامحرم نداشت که پیغمبر اکرم‏(ص) عباى خود را به او داد تا خود را بپوشاند و آماده براى آمدن میهمانان جهت عیادت او در بیماریش گردد.
داستان جهیزیه فاطمه‏(س) و مراسم شب زفاف او که در نهایت سادگى برگزار شد دلیل روشن دیگرى بر زهد و وارستگى کامل او است.
خدمات او در خانه على(ع) تا آنجا که با یک دست گندم را براى پختن نان آسیاب مى‏کرد، و با دست دیگرش طفلش را در آغوش مى‏گرفت، همه شاهد گویاى مقام زهد او است، گواه این معنى حدیث زیر است.
۲۴- ابو نعیم اصفهانى در «حلیه الاولیاء» چنین نقل مى‏کند:
«لقد طحنت فاطمه بنت رسول اللّه‏(ص) حتى مجلت یدها، و ربا، و اثر قطب الرحى فى یدها»:
«فاطمه دختر رسول خدا(ص) آنقدر با دست خود آسیاب کرد که دستش تاول زد، و ورم کرد، و آثار دستاس در دستش نمایان گشت».
۲۵- در «مسند احمد» که از معروفترین منابع اهل سنت است از «انس بن مالک» چنین نقل شده که روزى «بلال» براى نماز صبح دیر به خدمت پیغمبر(ص) آمد، رسول اللّه‏(ص) فرمود: «چرا دیر آمدى؟ عرض کرد: از کنار خانه فاطمه (علیهاالسلام) مى‏گذشتم در حالى که با دست خود آسیا مى‏کرد، و کودکش گریان بود، گفتم اگر اجازه فرمائى من آسیا مى‏کنم و شما کودک را آرام کنید، و اگر اجازه فرمائید من کودک را آرام مى‏کنم و شما آسیا کنید.
او گفت: من نسبت به فرزندم از تو مهربانترم (و من مشغول آسیا کردن شدم و او کودش را آرام کرد) و این امر باعث تأخیرم شد.
پیغمبر اکرم‏(ص) فرمود: «فرحمتها رحمک اللّه»:
«تو نسبت به فاطمه رحم و محبت کردى خداوند تو را مشمول رحمت کند»!
فضائل اخلاقى بانوى اسلام از جمله شجاعت و شهامتش در مقام دفاع از پدرش پیغمبر اکرم‏(ص) در مقابل مشرکان مکه، و آمدنش به میدان احد، براى بستن زخمهاى پیغمبر اکرم‏(ص) مطلبى است که بر کسى پوشیده نیست، و در احادیث گذشته اسناد و مدارک آن آمد.
او از لحظه تولد در مسیر عبودیت و بندگى خدا بود و این امر تا لحظه پایان عمرش ادامه داشت، حدیث زیر شاهد گویاى این معنى است.
۲۶- در «ذخائر العقبى» در داستان تولد بانوى اسلام فاطمه زهرا(س) و انعقاد نطفه او از میوه بهشتى و آمدن زنان با شخصیت جهان همچون مریم و حوا به هنگام تولد او آمده است:
«فولدت فاطمه (علیهاالسلام) فوقعت حین وقعت على الارض ساجده»:
«به این گونه فاطمه متولد شد و در حین تولد براى خدا سجده کرد».
من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از وفات به صورت ناخوشایندى براى دفن مى‏برند، و تنها پارچه‏اى بر او مى‏افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است ناخرسندم.
اسماء گفت: من در سرزمین حبشه چیزى دیده‏ام که با آن جنازه مردگان را حمل مى‏کردند، سپس شاخه‏هائى از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصى در آورد که پارچه‏اى را روى چوبهاى آن مى‏افکندند، و بدن را درون آن مى‏گذاردند، به گونه‏اى که بدن پیدا نبود.
هنگامى که فاطمه بانوى بزرگ اسلام‏(س) آن رامشاهده کرد فرمود: «بسیار خوب و عالى است» (و هنگامى که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید)…
و در ذیل همین حدیث آمده است: «هنگامى که فاطمه‏(س) چشمش به آن افتاد تبسم فرمود، و این تنها تبسم او بعد از وفات پیغمبر اکرم‏(ص) بود»!
 
پی نوشت ها
۱. الصواعق المحرقه ص .۱۰۹
۲. حلیه الاولیا ج ۲ ص .۴۱
۳. مسند احمد ج ۳ ص .۱۵۰
۴. دخائر العقبى ص .۴۴
۵. ذخائر العقبى ص .۵۴
 
برترین بانوی جهان فاطمه زهرا(س)
آیت الله مکارم شیرازی
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا