زیباترین ترانه‌ی دنیا

زيباترين ترانه‌ی دنيا

کودکان و نغمات دل‌نشین مادرانه!
حقیقت این است که کودک قبل از تولد با ضرباهنگ قلب مادر انس می‏گیرد و شادمانی‏های مادرانه را در می‏یابد؛ از همین روست که مادران سرتاسر جهان از همان نخستین روزهای تولد ، برای بچه ‏های خویش لالایی می‏خوانند و برخی از آنان سرودهای ملی و محلی سرزمینشان را زیر لب زمزمه می‏کنند. هرچند نوزادان از درک مفاهیم این لالایی‏ها در می‏مانند، اما از آهنگ و حالت شاعرانه آن شادمان می‏شوند.
لالایی، اولین عهد و رابطه‏ ای است که بین مادر و کودک بسته می‏شود ، رشته‏ ای است نادیدنی که از لبان مادر تا گوش‏ های کودک می‏پرد و اثر جادویی آن خواب عمیق و آرامش‏بخشی است که بر کودک چیره می‏گردد. رشته‏ هایی که نمایانگر آرمان‏ها و آرزوهای راستین مادر است و جنبش پیاپی گاهواره، رنگی از توازن و تکرار بر آن می‏ افزاید. این آرزوها چنان بی‏ دلهره و ساده بر زبان جاری می‏گردند که ذهن شنونده در اینکه آن‌ها آرزو هستند یا واقعیت، مردد و سرگردان می‏ماند. گویی که مادر از سویدای قلبش می‏خواهد که بشود و می‏شود.
چراغ‏ها خاموش شده‏اند. تنها سوی کم نوری روی سایه دیوار، مادر و یک نوزاد آهسته گام برمی‏دارند. صدایی نیست، جز آوای زمزمه مادر که در گوش ‏های کوچک جگر گوشه ‏ای زمزمه می‏کند: «لالا، لالا، گلم باشی، تو درمون دلم باشی، بمونی مونسم باشی، بخوابی از سرم واشی، لالا، لالا»
تبسمی روی لبان شما نشست؟! بدتان نمی‏آید کسی باشد که بوی شیر بدهد تا شما برایش لالایی بخوانید یا شاید هم هوس کرده ‏اید بخوابید روی پاهای مادر؟! بعد انگشت‏های پیری که همانند آن روزها دیگر جوان نیست بلغزد لای موهای‏تان بخواند: لالا، لالا، گل‏پونه … . آری این آهنگ مشترک مادرها، حتی آدم بزرگ‏ها را نیز آرام می‏کند، تا چه رسد به این طفلکی‏های کوچک که تازه چند روزی است از ضرباهنگ گوش نواز قلب مادر جدا شده‏اند، مگر می‏شود ۹ ماه و ۹ روز و ۹ ساعت با ضرباهنگ موزون یک قلب مهربان زندگی کرد ، بعد از آنجا کنده شد و یک‌باره چسبید به هیاهوی این دنیا که پر از صدای آهن و فولاد است؟!
لالایی می‏تواند ضرباهنگ متقارن و متوالی شبیه قلب مادر ایجاد کند و این لحن و صدا قادر است تمام شرایط و فضای خوابی ایده ‏آل را برای بچه ‏ها فراهم سازد. هرچند که بچه‏ ها هیچ شناختی از مفهوم این لالایی ندارند.
بچه‏ ها لالایی را نمی‏فهمند!
فکر می‏کنید بچه‏ ها مفهوم لالایی را در می‏یابند؟ آنان آمدن گدا را می‏شناسند؟ وقتی مادر برای کودک نجوا می‏کند: «لالا، لالا، گل پونه، گدا آمد درِ خونه، نونش دادیم بدش اومد، خودش رفت و سگش اومد.» این نوزاد چند ماهه ما هنوز هیچ تصویر روشنی از زنان، گدا و سگ ندارد. اما از چه سبب توی چشم ‏های مادر لبخند می‏زند و آهسته آهسته چشمانش خمار خواب می‏شود. همان وقت که مادر خمیازه می‏کشد و با صدایی کشدار می‏خواند: لالا، لالا، نخواب تنها می‏مونم … بچه‏ ها صرفاً کلیت ماجرا را در می‏یابند. آنان تصویر واضحی از مفاهیم لالایی ندارند ، همان‏گونه که خیلی از ما آدم بزرگ‏ها زبان کُردی، آذری و حتی اروپایی و … را درک نمی‏کنیم. ولی از لحن و ضرباهنگ آن لذت می‏بریم. بچه‏ ها نیز از تمامیت جریان یعنی همان آغوش گرم مادرانه، نجوا و لحن مهربان و آن حرکات موزون گاهواره، آغوش و یا هر چیز دیگری لذت می‏برند و برای خوابیدن به فضایی امن می‏رسند.
عادت‏ های خوشایند
مادران با خواندن «لالایی» کودک خود را یاری می‏دهند که واقعیت ‏ها را واضح‏تر درک کند و به‌سوی نیک‏ سیرتی، معنویت، خیرخواهی و مهربانی رو آورد. بچه‏ هایی که در چنین فضاها و با این‌گونه عادت‏های خوشایند رشد می ‏یابند از همان کودکی، مهرورزی را می ‏آموزند. آرامشی که با شنیدن نوای دل‌نشین مادر به کودک دست می‏دهد، لذت ‏بخش‏ترین و شیرین‏ترین آرامش ‏هاست که کودک در گستره ‏های دیگر عمر، به آن لذت دست نمی ‏یابد و ارتباط عمیق عاطفی که از لالایی شنیدن و خواندن حاصل می‏شود، از جمله عمیق‏ترین ارتباط‏ های طول عمر انسان محسوب می‏گردد.
لالایی‏ ها، نغمه‏ هایی هستند که مادران روستایی و شهری برای کودکانشان به هنگام خواباندن آنان می‏خوانند. این نغمه‌ها که ساخته افراد عادی‏ اند، از واژه‏ های ساده ‏ای برخوردارند با آهنگی ویژه خوانده می‏شوند که اغلب بیان‏ کننده دردها و آرزوهای مادران در حق فرزندانشان و در واقع نخستین وسیله آشنایی کودکان با شعر و قصه هستند.
زمزمه‏ های «لالایی» گویای شیرین ‏ترین نغمه‏ ها برای کوچک‏ترها و نشانه صمیمی ‏ترین عواطف از جانب بزرگ‏ترها می‏ باشند.
کودکی که تا لحظاتی دیگر به خواب می‏رود، دوست دارد با ندای گرم و دل‌نشین مادر یا پدر چشم‏ هایش را برهم بگذارد و به خواب رود و خواب ‏های خوبی ببیند و پس از بیداری، دوباره که خسته شد، باز هم با لالایی به خواب شیرین فرو رود. او نیز سال‏ها بعد که به‌سرعت برق و باد می‏گذرند، همین زمزمه‏ ها را برای فرزندش خواهد خواند و فرزند وی هم یاد خواهد گرفت که آن‌ها را به خاطر بسپارد. لالایی‏ هایی که به یادگار مانده، بیش از هر چیز توسط خود مادران با زمینه ‏های اعتقادی اخلاقی ساخته، پرداخته و صیقلی شده است و چه‌بسا مادرانی بنا بر ذوق و سلیقه خود گاهی کلماتی را در قالب و سبک همان لالایی بدان افزوده‏اند و دردانه خویش را چه در گهواره، چه بر سینه و چه روی پاهای خویش به خواب کشانده ‏اند.
کنار هم قرار گرفتن واژه ‏های لالایی که ساخته مردم ساده و گمنام هستند، گاهی به دور از اصول و قواعد شعر سنتی است؛ اما این نه عیب لالایی‏ها، بلکه حسن آن‌هاست. چرا که در آن‌ها توجه به‌سادگی و احساس مطرح است نه طرح اندیشه و صنعتگری و … .
شاید بتوان گفت که آغوش مادر یا گهواره، نخستین کلاس درس و ترنم‏های لطیف لالایی‏ها و اولین برنامه یادگیری کودک است که خط به خط و صفحه به صفحه از کتاب مقدماتی زندگی توسط اولین معلم در قالبی دل‌نشین به کودک آموزش داده می‏شود.
می‏توان گفت که برخی از لالایی‏ها در نخستین کلاس درس برای کودک حاوی پیام‏های ارزشی مهمی چون دوست داشتن، خوب بودن، ایمان، وفاداری و ایثار است.
کودک برای حفظ ارتباط جسمی و عاطفی نه ماهه‏ای که با مادر داشته و از خونش تغذیه کرده و با پژواک صدای قلب وی آرام گرفته است، به هر عاملی متوسل می‏شود تا سرود این همراهی و با هم بودن را از زبان مادر به‌صورت کلماتی آهنگین و موزون و در وزن تپش قلب مادر و هم قافیه با سرچشمه‏ های خون وی در قالب لالایی از زبان او مکرر بشنود.
مطالعه بسیاری از اسناد مربوط به لالایی‏ها در بایگانی اسناد فرهنگ مردم نشان می‏دهد که نجواهای مادرانه در اغلب نقاط کشور با وجود اختلاف در محتوای اشعار و درون‌مایه‌های شعری غالباً از یک نظم و وزن واحدی به لحاظ اجرا و کارکرد برخوردارند.
برخی از لالایی‏ها جلوه‏ای از آرزوهای تحقق نیافته مادران هستند، بعضی از آن‌ها بیانگر آلام درونی مادران در ایام حسرت‏بار گذشته ‏اند، شماری حاوی نصایح اخلاقی و تعدادی دیگر مشحون از تعالیم دینی و قرآنی و بالاخره برخی در بیان مفارقت از پدر و آرزوی سلامتی برای او و بعضی دیگر شامل دعا به جان کودک برای مصون ماندن وی در مسیر پر پیچ و خم زندگی هستند. نمونه‌ی لالایی از این دست عبارت است از:
آلا لا لا گلم باشی/تو آرام دلم باشی/نشینی در کناره مه/نمیرم و برم باشی
آلا لا لا گل سنبل/جهان شد پر گل و بلبل/بیا با مه رویم صحرا/برای هم، بچینیم گل
آلا لا لا، گل لاله/دل از مهر تو خوشحاله/الهی زنده باشی تو/شوی ده ساله، صد ساله
درست است که مضامین لالایی‌ها با هم متفاوت است اما هدف اصلی لالایی‌ها در هر کجا که باشد ،ارتباط صمیمی‌تر مادر با فرزندان است که در رشد و آینده‌ی کودک بسیار مؤثر است .
خدا کند به بهانه‌ی اشتغال و خستگی ، فرزندانمان را از شنیدن لالایی محروم نکنیم ……

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا