جهان بینی اسلامی بر خلاف جهان بینی دین زرتشتی و مانوی و مزدکی یک قطبی است. باید گفت که حتی شیطان نیز از نظر قرآن کریم مشمول این آیه می باشد که درباره چگونگی خلقت همه موجودات به دست خداوند است: الذی احسن کل شیء خلقه؛ همان کسی که همه چیز را نیکو آفرید. (سوره سجده، آیه ۷) و نیز مصداق آیه: ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی؛ پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیزی را به او عطا کرد سپس هدایتش نموده است. (سوره طه، آیه ۵۰)
وجود شیطان و شیطنت و اضلال او خود مبنی بر حکمت و مصلحتی است. به موجب همان حکمت و مصلحت، شیطان شر نسبی است نه شر حقیقی و واقعی و مطلق. از همه شگفت تر این است که بر حسب منطق قرآن، خداوند خودش به شیطان پست اضلال و گمراه سازی را اعطا فرموده است. در این باره خداوند می فرماید: و استفزز من استطعت منهم بصوتک و اجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فی الاموال و الاولاد وعدهم و ما یعدهم الشیطان الا غرورا؛ هر که را از فرزندان آدم می توانی بلغزان، با سواره نظام و پیاده نظامت بر آنان بتاز، در ثروت و فرزند شریکشان شو و نویدشان ده، و شیطان جز دروغ و فریب نویدشان نمی دهد. (اسراء، آیه ۶۴)
گویی شیطان آمادگی خود را برای تحویل گرفتن پست اضلال اعلام می کند آنجا که می گوید: فبما اغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم* ثم لاتینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شمائلهم و لاتجد اکثرهم شاکرین؛ به این سبب که مرا گمراه ساختی، بر سر راه ایشان خواهم نشست. آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از راست و چپشان خواهم آمد و بیشتر آنان را سپاسگذار نخواهی یافت. (اعراف، آیه ۱۶ و ۱۷)