پرسش . شیپور مرگ (نفخ صور اول) چگونه است؟
پاسخ: در آیات فراوانی در قرآن سخن از نفخ صور رفته است که با تعابیر مختلف از آن یاد شده است. از قبیل: صیحه، قارعه، صافه، زجره، نقر فی الناقور. و از مجموع آیات به دست میآید که دوبار در صور دمیده میشود بار اول: نفخه، نفخه مرگ است و با آن همه خلایق میمیرند. بار دوم در آستانه رستاخیز در صور دمیده میشود که آن نفخه، نفخه حیات است و همه مردگان زنده میشوند تا در مقابل محکمه عدل الهی به حساب آنان رسیده شود.
در حقیقت نفخ صور اول به منزله فرمان توقف حرکت لشکر و قافله هستی است. با آن صور قافله هستی از حرکت میایستد و حیات متوقف میشود و با صور دوم حرکت جدید و حیات نوینی آغاز میشود. اکنون به بررسی آیاتی که بیانگر نفخ صور اول است میپردازیم:
قرآن میفرماید: « وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّماوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَی فَإِذَا هُمْ قِیَامٌ یَنظُرُونَ» (زمر: ۶۸ ) و در صور دمیده میشود و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند مگر آنان که خدا بخواهد؛ آنگاه بار دیگر در صور دمیده میشود؛ ناگهان همگی به پا میخیزند و در انتظار محاکمه میباشند. این آیه بر هر دو صور تصریح دارد. در آیه دیگری میفرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَهٌ وَاحِدَهٌ وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّهً وَاحِدَهً فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَهُ» (حاقه: ۱۳ ـ ۱۵) هنگامی که یک بار در صور دمیده شود و زمین و کوهها از جا برداشته و با یک ضربه درهم کوبیده و متلاشی شوند، در آن روز واقعه عظیم رخ داده است. این آیه به نفخ صور اول و انهدام زمین و کوه ها اشاره دارد. و در جای دیگر این حقیقت با به کار گرفتن واژه «صیحه» آمده است: «مَا یَنظُرُونَ إِلاَّ صَیْحَهً وَاحِدَهً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ» (یس: ۴۹) در پاسخ این پرسش که این وعده الهی چه وقت خواهد آمد میفرماید: جز این مقدار انتظار ندارند که صحیحه آسمانی فرا رسد و ناگهان همه را فراگیرد در حالی که مشغول جنگ و جدال درباره امور دنیا میباشند. شبیه این تعبیر در آیه دیگری با این بیان آمده است: «وَمَا یَنظُرُ هؤُلاَءِ إِلاَّ صَیْحَهً وَاحِدَهً مَّالَهَا مِن فَوَاقٍ» (ص: ۱۵) تکذیب کنندگان پیامبران انتظاری جز این که یک صیحه برخیزد، ندارند. صیحهای که در آن بازگشتی نیست و همه نابود میشوند.
سرانجام در آیات دیگری با تعبیر قارعه به معنی کوبنده به نفخ صور اول اشاره کرده میفرماید: « الْقَارِعَهُ مَا الْقَارِعَهُ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَهُ یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ» (قارعه: ۱ ـ ۴) آن حادثه کوبنده و چه حادثه کوبندهای! و تو چه میدانی که آن حادثه کوبنده چیست؟ روزی که مردم مانند پروانههای پراکنده به هر سو میروند.
صور چیست؟ صور به مفهوم شیپور و یا شاخ است (شاخ حیوان را خالی نموده و به صورت شیپور درمیآورند طوری که هرگاه از یک طرف بدمند از طرف دیگر صدای بلند برخیزد. در احادیث نیز صور به همین صورت معرفی شده است. امام سجاد در صحیفه فرموده است: «… و اسرافیل صاحب الصور الشاخص الذی ینتظر منک الاذن و حلول الامر …» و یکی دیگر از فرشتگان اسرافیل صاحب صور برجسته ای است که منتظر اذن تو و آمدن امر است.
در سخن دیگری از امام سجاد علیه السلام در پاسخ پرسش از نفخ صور آمده است: اما نفخه اول پس چنین است که خداوند به اسرافیل امر میکند تا به دنیا هبوط کند و همراه او صوری است که یک سر و دو طرف دارد و بین انتهای هر یک از دو طرف فاصله میان آسمان و زمین است. هنگامی که فرشتگان اسرافیل را میبینند که همراه صور به دنیا هبوط میکند میگویند: خداوند اجازه داده که اهل زمین و آسمان بمیرند. آنگاه حضرت فرمود: اسرافیل به حظیره بیت المقدس هبوط میکند و رو به قبله میایستد. هنگامی که اهل زمین میبینند میگویند: خداوند اذن مرگ اهل زمین را صادر کرد. هنگامی که یکبار در آن میدمد صدایی از آن طرف که به سوی زمین است خارج میشود. پس جاندار در زمین باقی نمیماند مگر آنکه بیهوش شده و میمیرد. و صدایی از طرفی که به سوی آسمان است خارج میشود که جانداری در آسمان باقی نمیماند مگر آنکه بیهوش شده و میمیرد و تنها اسرافیل باقی میماند. پس خدای تعالی به اسرافیل میگوید: «بمیر!». او نیز میمیرد. آنگاه به همین صورت به اندازهای که خدا بخواهد باقی میماند. سپس خداوند به آسمان امر میکند که به شدت حرکت کند و به کوهها امر میکند سیر میکنند و این همان سخن خدای تعالی است: « یوم تمور السماء موراً وتسیر الجبال سیرا»، یعنی باز میشود «وتبدل الارض غیرالارض» به زمینی تبدیل میشود که بر روی آن گناهی انجام نشده باشد. این زمین بارز و آشکار است و به روی آن نه کوهی است و نه نباتی؛ چنانکه بار اول خداوند آن را بسط داده بود. و عرش خداوند دوباره بر آب برمیگردد چنانکه بار اول بود. در حالی که عرش الهی به وسیله عظمت و قدرت او استقلال دارد؛یعنی حاملی جز صفات ذات حق ندارد. در این هنگام خدای جبار جل جلاله با صدای بلند و آشکار که همه اقطار آسمانها و زمین میشنوند ندا میدهد: لمن الملک الیوم؟ هیچ پاسخ دهنده ای برای خداوند نیست در این حال خداوند خود در پاسخ پرسش خود میفرماید: «للّه الواحد القهار» و من همه خلایق را مقهور کرده و میراندهام. من تنها خدایی هستم که جز من خدایی نیست؛ تنها هستم و شریک و وزیری برایم نیست و من خلایق را به دست خود آفریدم و به مشیت خود میراندم و به قدرت خود زنده میکنم. آنگاه حضرت فرمود: جبار در صور میدمد؛ صوتی از یک طرف آن به سوی آسمان خارج میشود پس در آسمان احدی باقی نمیماند مگر آنکه زنده میشود و چنانکه بوده است برمیخیزد و حاملان عرش برمیگردند. و بهشت و جهنم حاضر میشوند. راوی گوید علی ابن الحسین علیهم السلام را دیدم که در این هنگام شدیدا گریست.
در این حدیث شریف نکات مهم و دقیقی به چشم میخورد از قبیل: مفهوم صور، حامل صور، وجود دو صور، فاصله بین دو نفخه. البته این جا فاصله مشخص نشده ولی در بعضی روایات چهل سال و چهار صد سال آمده است؛ کیفیت نفخ صور و احیاء مجدد و…
در حدیث دیگری از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم در بیان صور این گونه آمده است: الصور قرن من نور فیه اثقاب علی عدد ارواح العباد (علم الیقین، ص ۸۹۲ .) . صور شاخی است از نور که در آن سوراخهایی به تعداد ارواح بندگان وجود دارد.
در این حدیث دو نکته قابل توجه است: اول اینکه میفرماید: «صور شاخی از نور است» نور بودن آن حالی از لطافت و غیر مادی بودن آن است و «شاخ» بودن آن حاکی از یک مفهوم کنایی است و برای تقریب به ذهن و نکته دوم به تعداد ارواح بندگان دارای سوراخ بودن است که حکایت از قدرت اماته و احیاء آن دارد.