طریقه جلب محبت خداوند از سوی مخلصین

طریقه جلب محبت خداوند از سوی مخلصین

راجع به مقامات مخلَصین و درجات آنها در اخبار وارده از معصومین صلوات الله علیهم أجمعین تفاصیل عجیب و شگفت انگیزی وارد شده است:
در کتاب «محاسن » أحمد بن محمد بن خالد برقی روایت میکند از امام جعفر صادق علیه السلام از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که : قَالَ اللَهُ: مَا تَحَبَّبَ إلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُهُ عَلَیْهِ. وَ إنَّهُ لَیَتَحَبَّبُ إلَیَّ بِالنَّافِلَهِ حَتَّی أُحِبَّهُ؛ فَإذَا أَحْبَبْتُهُ، کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ، وَ بَصَرَهُ الَّذِی یَبصُرُ بِهِ، وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ، وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا، وَ رِجْلَهُ الَّتِی یَمْشِی بِهَا. إذَا دَعَانِی أَجَبْتُهُ، وَ إذَا سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ. وَ مَا تَرَدَّدْتُ فِی شَیْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی فِی مَوْتِ مُؤْمِنٍ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَنَا أَکْرَهُ مَسَآءَتَهُ.
«خداوند عزّوجل میفرماید: بنده من هیچگونه محبتش را در دل من جای نمیدهد و موجبات محبت مرا فراهم نمی کند که در نزد من محبوب تر باشد از آنچه من بر او لازم و واجب گردانیده ام .
و او پیوسته با بجا آوردن نوافل و مستحباتی که او را بدانها تکلیف نکرده ام محبت خود را در دل من بیشتر میکند تا جائی میرسد که من محب او میشوم ؛ و در اینصورت که من محب او شدم ، من گوش او میشوم که با آن می شنود، و چشم او میشوم که با آن می بیند، و زبان او میشوم که با آن سخن میگوید، و دست او میشوم که با آن اخذ میکند، و پای او میشوم که با آن راه میرود.
زمانی که مرا بخواند، اجابت میکنم و هنگامی که چیزی از من مسألت کند به او عطا می نمایم .
و هیچگاه من در کاری که خود بدون واسطه و اسباب فاعل آن کار بوده ام ، برایم درنگ و تردید حاصل نشده است مانند وقتی که خود میخواهم روح بنده مؤمنی را قبض کنم که او از مرگ کراهت دارد و من از آزار و ناراحتی او کراهت دارم .

و حافظ رجب بُرْسی در «مَشارق أنوار الیقین » گوید: وَرَدَ فِی الْحَدِیثِ الْقُدْسِیِّ: إنَّ لِلَّهِ عِبَادًا أَطَاعُوهُ فِیْمَا أَرَادَ، فَأَطَاعَهُمْ فِیمَا أَرَادُوا؛ یَقُولُونَ لِلشَّیْءِ: کُنْ فَیَکُونُ.
«در حدیث قدسی وارد است که خداوند عزوجل میفرماید: حقّاً برای خدا بندگانی هستند که او را در آنچه بخواهد اطاعت می کنند، پس خدا نیز آنها را در آنچه بخواهند اطاعت میکند؛ آنها به چیزهائی که بخواهند تحقّق پیدا کند میگویند: بشو میشود.»

آری ! چون اینان قدم راستین در مجاهده با نفس اماره نهاده و از نفس گذشته اند و به مقام معرفت نفس و بالنتیجه به ملازم آن ـ طبق اخبار وارده ، به مقام معرفت خداوند تبارک و تعالی ـ رسیده اند و تمام شراشر وجودشان از لوث کدورت های شیطانی پاک و مطهر گشته و از رذائل اخلاقی و وجودی یکسره بیرون رفته اند و جز ذات حضرت احدیت و رضای او مقصد و مقصودی نداشته و خیمه و خرگاه خود را از دنیا و مافیها و از آخرت و مافیها یعنی از تمام لذائذ دو جهان برون زده اند و جز تحصیل مقام قرب معنوی و خلوص راهی را نپیموده اند، بنابراین دیگر برای آنها اراده و خواهشی غیر از اراده و اختیار خدا نیست .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا