به هنگام انتخاب همسر رعایت تناسبات فرهنگی، شخصیتی، اجتماعی و اقتصادی، لازم و ضروری است. تا زمانی که این عوامل و تناسبات رعایت نشوند، بیشک نمیتوان ازدواج موفقی را انتظار داشت. عوامل تأثیرگذار بر ازدواجهای ناموفق به هنگام انتخاب همسر که عدم رعایت آنها منجر به ازدواجی ناموفق میشود به شرح زیر می باشد. ا لف : عوامل شخصیتی تفاوتهای فردی: بهترین و شایستهترین روابط زناشویی که حتی اگر توأم با عشق و علاقه نیز باشد، بدون توجه به تفاوتهای فردی، محکوم به شکست است. شاید نتوان در جهان دو فرد را پیدا کرد که دارای تشابهات کامل باشند.
لذا توجه به تفاوتهای فردی امری است ضروری که متضمن زندگی هر خانوادهای میتواند باشد. اگر هر فردی خصوصیات طرف مقابل را با احترام قبول نماید و در هر شرایطی تفاوتهای فردی را دور از ذهن قرار ندهد و طرف مقابل را آنطور که هست، نه آنطور که میخواهد باشد، درک نماید بیشک زندگی خوب و خوشبختی در انتظارشان هست. تشابه یا عدم تشابه شخصیتی: علاوه بر تفاوتهایی که ناشی از افتراقِ جنسی است، تفاوتهای دیگری نیز در زن و مرد وجود دارد که پارهای از خصوصیاتِ شخصیتی آنان را تشکیل میدهد. یکی از طبقهبندیهایی که میتوان افراد را از لحاظ شخصیتی از هم تفکیک نمود، میزان درونگرایی و برونگرایی افراد میباشد. افراد برونگرا به بیرون از خود نظر دارند و افراد درونگرا سر در درون خویش فرو میبرند.
افراد درونگرا غالباً خجالتی، گوشهگیر و کم حرف هستند و اغلب بیاحساس به نظر میرسند. مهارت در آداب معاشرت، مختصِ افراد برونگرا است که همواره همه احساسات و اندیشههایشان را برای دیگران تعریف میکنند. افراد درونگرا اغلب خود را ناخوشایند میپندارند و گمان میکنند که دیگران همه کارهای آنها را تحت نظر دارند. برونگراها صاف و پوستکنده از همه چیز برایتان صحبت میکنند. برونگراها خواهان جمعیت و شلوغی و درونگراها خواهان تنهاییاند. فاصله سنی: بیشک هرمقطع سنی خواستهایِ مختصِ خود را دارد و رعایت تناسبات در این باره الزامی است. به دلیل اینکه خانمها چهار، پنج سال زودتر از آقایان به بلوغ جنسی دست مییابند لذا رعایت این میزان فاصله سنی به هنگام ازدواج نیز ضروری مینماید چرا که ممکن است به همین نسبت بلوغ فکری و اجتماعی آنها نیز از هم فاصله داشته باشد.
لذا به این دلیل فاصله سنی کم یا بیشتر از این میزان ممکن است مشکلاتی به بار بیاورد. برآوردهنشدن نیازهای عاطفی و روانی: یکی از ملزومات تشکیل خانواده، ارضاء نمودنِ نیازهایِ عاطفی و روانی است. در این میان آشنایی زوجین از روحیات یکدیگر میتواند کارساز باشد. نیازمندیهایِ اوّلیه محبت و عاطفه در میان زنان و مردان نیازهایِ زنان : شفقت و مهربانی، درک در تمام مراحل زندگی، احترام، وابستگی و علاقه، مُحِق دانسته شدن، اطمینان خاطر و امید و. . . نیازهای مردان: اعتماد و اطمینان، پذیرش، تقدیر و قدردانی، موردپسند واقعشدن، مورد تأیید قرارگرفتن، تشویق و تحسین و. . . تسلط طلبی و اقتدارطلبی یکی از زوجین: عوامل تربیتی و آموزشی دوران کودکی روی این عامل خیلی تأثیرگذار هستند. کودکی که در خانوادهایِ زنسالار یا مردسالار بزرگ میشود، در آینده وقتی وارد نقش پدر یا مادری میشود، دچار همانندسازی خواهد شد. در این موقع حقوق و ارزشهای طرف مقابل رو به نزول خواهد گرایید و همچون وسیله و ابزاری خواهد بود در دست طرف اقتدارطلب.
خانواده محیطی است که اگر حتی یکی از زوجین از لحاظ شأن و مقام اجتماعی در بالاترین سطوح و دارای قدرت و اقتدار بسیار بالایی باشد، وقتی وارد کانون خانواده میشود، چنان با ملایمت و نیکخویی باید با او رفتار نماید که اعضای خانواده، خود را در کنار او خوشبختترین فرد احساس نمایند. اعتیاد : شاید مخربترین عامل از عوامل موثر بر ازدواجهای ناموفق، اعتیاد باشد. عاملی که کلیه ارزشهای اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی خانواده را از بین برده و کانون خانواده را در مسیر متلاشیشدن قرار میدهد. تحقیقات زیادی نشان میدهند که تعداد قابل توجهی از افراد بزهکار به خانوادههای دارای والدین معتاد تعلق دارند. لذا اعتیاد حتی یکی از والدین، علاوه بر اینکه خانواده را متلاشی میکند، کودکانی را تحویل جامعه میدهد که مشکلات زیادی میتواند سر راهشان قرار گیرد. عدم درک متقابل : هر زن و مردی با درک و احساس متقابل و شناخت تفاوتهای یکدیگر میتوانند به راحتی زمینه ازدواج و تفاهم را فراهم آورده و از رابطه زناشوئی ماندگار بهرهمند شوند. تنفر و دلخوری تنها هنگامی بروز میکند که زن و شوهر یکدیگر را درک نمیکنند. درک شرایط کاری، روحی، روانی و عاطفی زوجین، آنها را به راههای مختلف و نوینی برای ایجاد روابط مثبت و بهینه هدایت خواهد نمود. مطلقاندیشی یکی از زوجین : همه بر این امر واقف هستند که چیز مطلقی غیر از خدا در جهان وجود ندارد.
لذا کانون خانواده نیز از این امر مستثنی نمیباشد و اگر یکی از زوجین نسبت به مسائل خانواده و احیاناً اشتباهات طرف مقابل به صورت مطلق بنگرد، نتیجتاً کار به اختلاف خواهد کشید. در کانون خانواده باید سعی شود اشتباهات طرف مقابل علاوه بر این که با بزرگنمایی مشاهده نشود، بلکه گذشت از اشتباهات در کانون خانواده منجر به گرمی و صمیمت بیشتر میشود. در ادامه به دلیل گویا بودنِ عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی و اقتصادی از ارائه توضیح بیشتر درباره این عوامل خودداری نموده و عوامل مذکور فهرستوار ذکر میگردد:ب : عوامل فرهنگی
* تفاوت در نگرشِ طرفین
* سبک زندگی خانوادهی طرفین
* شیوههای همسرگزینی هریک از خانوادهها
* تشریفات و انتظارات بیش از حد * دخالت خانوادههایِ هر یک از طرفین
* تفاوت در باورهایِ ارزشی و مذهبی
* عدم شناختِ کافی نسبت به همسر و خانواده او
* تفاوت در آداب و رسوم خانوادهها
ج : عوامل اقتصادی، اجتماعی
* پایگاههایِ اجتماعی و اقتصادی طرفین
* شغل و میزان درآمد * بیکاری
* اشتغال زنان
* کیفیت روابط اجتماعی
* تناسبات تحصیلی در مورد عاملِ «اشتغال زنان» لازم به توضیح است که این عامل چندی است که جزء عواملی قرار گرفته است که در افزایش آمار طلاق موثر واقع شده است. چراکه در جامعه ما زنانی وجود دارند که چون درآمد مستقلی ندارند، به خاطر از دستدادن سَرپناه و مخارجِ روزانه و دوری از آوارگی در جامعه، حاضر میشوند که حتی در شرایط سخت به زندگی طاقتفرسا تن دردهند و شرایط موجود را تحمل کنند. ولی با رواج ِاشتغال زنان و به دنبال آن استقلالِ مادی ِآنها، باعث شده است که زنان به راحتی با طلاق کنار آمده و خود را از آن شرایط سخت رها سازند.
عوامل موثر بر انتخاب همسر
- آذر ۷, ۱۳۹۱
- ۰۰:۰۰
- No Comments
- تعداد بازدید 125 نفر
- برچسب ها : ازدواج, انتخاب همسر, عوامل اقتصادی, عوامل فرهنگی