عوامل و شرایط مؤثر در گمراهی انسان ۳

عوامل و شرایط مؤثر در گمراهی انسان 3

خداوند متعال در سوره هود مى فرماید: و یبغونها عوجا و هم بالآخره هم کافرون؛ آن را منحرف می خواهند و به آخرت هم کافرند. (هود/ ۱۹) و نیز مى فرماید: فالذین لایؤمنون بالآخره قلوبهم منکره و هم مستکبرون؛ پس کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند دلهایشان منکر حق است و ایشان متکبرند. (نحل/ ۲۲) در مقابل، آیاتى وجود دارند که در آنها یقین داشتن به آخرت عامل تقوا و در نهایت هدایت انسان و رستگارى او بیان مى شود. این واقعیت در آیات اول سوره بقره بیان شده است: و بالآخره هم یوقنون؛ اینانند که به آخرت یقین دارند. (بقره/ ۴).

۳- رضایت به زندگى این دنیا و اطمینان به آن

در سوره یونس به یکى دیگر از شرایط عارض شدن گمراهى اشاره شده و آن عبارت است از رضایت به زندگى این جهان و اطمینان داشتن به بقاء آن: و رضوا بالحیوه الدنیا و اطمأنوا بها؛ به زندگی دنیا دل خوش کرده و بدان دل آرام شده اند. (یونس/ ۷) این فکر موجب غفلت انسان از امور معنوى و الهى مى شود. بدین سان کسانى که مى پندارند زندگى آنان در این دنیا خلاصه مى شود و تنها باید براى تأمین نیازهاى این دنیا تلاش کنند و به فکر تأمین نیازهاى دنیاى دیگر نیستند، در معرض انحراف و گمراهى قرار دارند و معمولا چنین افرادى براى دستیابى به اهداف و خواسته هاى خود دست به هر عملى مى زنند.

ریشه بسیارى از اعمال ضدانسانى که در طول تاریخ انجام شده در این گونه طرز فکر جاى دارد. مگر یکى از عواملى که همواره در طول تاریخ براى جامعه انسانیت مشکل آفریده است فکر توسعه طلبى و کشورگشایى نبوده است؟ مگر نه این است که کشورگشایى یعنى اهتمام بیش از حد به دنیاى مادى: الذین یستحبون الحیوه الدنیا على الآخره… اولئک فى ضلال بعید؛ همانان که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند و از راه خدا باز می دارند و آن را منحرف می خواهند، آنها سخت در گمراهی هستند. (ابراهیم/ ۳).

۴- غفلت

اگر انسان آیات خداوند را فراموش کند و از آنها غافل گردد، از نعمت هدایت محروم خواهد شد؛ چنان که قرآن کریم مى فرماید: و الذین هم عن آیاتنا غافلون؛ و کسانی که از آیات ما غافلند. (یونس/ ۷) البته این امرى است طبیعى و بر خلاف انتظار نمى باشد؛ چه این که در امور دنیوى نیز غفلت موجب محروم شدن انسان از یک موهبت یا امتیاز مى گردد؛ مثلا انسانى که تصمیم دارد از تسهیلات دولتى براى کار خاصى استفاده کند باید متوجه باشد که در چه زمان و تحت چه شرایطى این کار شدنى است و چگونه و در چه موقعیتى تقاضاى خود را مطرح کند. حال چنین شخصى اگر با بى توجهى و غفلت از کنار مسائل یاد شده بگذرد یقینا به هدف خود نخواهد رسید. امور معنوى و دینى نیز همین گونه است و راه یافتگان کسانى هستند که دچار غفلت نشده اند.

۵- کفر به خداوند و بى اعتقادى به روز قیامت

از نظر یک فرد بى ایمان، زندگى به همین دنیاى مادى محدود مى شود و از غیب و قیامت خبرى نیست و طبیعى است که رفتار چنین فردى آنگونه که دین انتظار دارد نباشد و در راهى که قرآن ارائه مى دهد حرکت نکند. از آن جا که چنین شخصى به معاد و روز حساب نیز معتقد نیست تکالیف و دستورات دینى از نظر او پوچ و بى مفهوم مى باشد؛ زیرا در این دنیا مشاهده نمى کند که نتیجه اى بر آنها بار شود و مترتب شدن نتیجه در روز قیامت را نیز قبول ندارد.

از این رو، در پندار او این تعالیم مردود و غیرقابل قبول مى نماید. حتى اگر در میان جوامع الهى و نیز جامعه اسلامى تحقیق کنیم، به این جا مى رسیم که اکثر افرادى که مرتکب اعمال خلاف شرع مى شوند و حقوق دیگران را نقض مى کنند، در اعتقاد به روز واپسین و محاسبه کردار و گفتار آدمى در آن روز سست مى باشند. از این روست که چنین افرادى بیشتر در معرض گمراهى هستند و معمولا براى رسیدن به آرزوهاى خود دست به هر کارى مى زنند.

قرآن کریم در مورد کافران مى فرماید خواه آنها را هشدار دهى یا هشدار ندهى، آنها ایمان نمى آورند. (بقره/ ۶).

۶- شبهه افکنى و صد عن سبیل الله

در تعلیمات قرآن ایجاد شک و شبهه در قلوب دیگران و نیز جلوگیرى از حرکت در راهى که خداوند ترسیم کرده از عواملى شمرده مى شود که زمینه ضلالت انسان را فراهم مى آورد. قرآن کریم در اشاره به این دو نکته مى فرماید: الذین یستحبون الحیوه الدنیا على الآخره و یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا اولئک فى ضلال بعید؛ همانان که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند و از راه خدا باز می دارند و آن را منحرف می خواهند. آنها سخت در گمراهی هستند (ابراهیم/ ۳).

در این آیه ابتدا توجه به حیات دنیا و اصل قراردادن آن بیان شده و آن گاه دو عنصر دیگر، یعنى صد عن سبیل الله و شبهه افکنى در اذهان دیگران مطرح مى شود و به صراحت آن دو را از عوامل گمراهى مى داند.

برخى از نویسندگان سه نکته مذکور در این آیه را سه درجه متفاوت از ضلالت مى دانند که هر یک مترتب بر دیگرى است: اول انتخاب زندگى دنیوى و بى توجهى به آخرت، دوم صد عن سبیل الله و جلوگیرى مردم از گرایش به حق و سوم القاء شک و شبهه در میان مردم و منحرف کردن قلوب آنان از راه حق. اما به نظر مى رسد این ترتیب مورد عنایت آیه قرآن نباشد؛ چه این که معمولا مرتبه القاء شبهه قبل از صد عن سبیل انجام مى شود و معمولا دشمنان حق بعد از آن که در شبهه افکنى شکست مى خورند و از این راه نمى توانند مانع گرایش مردم به حق شوند، دست به حرکتهاى نظامى مى زنند و عملا از حرکت مردم به سوى حق جلوگیرى مى کنند.

تقلید و پیروى کورکورانه، همان گونه که در گذشته سبب گمراهى افراد مى شده و بسیارى از افراد اعتقادات اجداد و نیاکان خود را بدون تحقیق در مورد صحت و حقانیت آنها مى پذیرفتند، امروزه نیز بر جوامع انسانى سایه افکنده است و پیروان بسیارى از ادیان به گونه اى موروثى و بدون هیچ گونه جستجو معتقد به باورهاى نیاکان خود بوده، از آن دفاع مى کنند.

در پاره اى از موارد حتى پیروان یک دین در مرحله عمل نیز با تقلید از نیاکان خود به تعالیم واقعى آن دین توجه نمى کنند که این حالت از نظر قرآن مردود شمرده شده است. حتى قرآن اطاعت از پدر و مادر را در صورتى که موجب گمراهى انسان باشند نهى کرده است: و ان جاهداک على ان تشرک بى ما لیس لک به علم فلاتطعهما؛ و اگر آن دو سعی کنند که تو چیزی را که بدان علم نداری شریک من انگاری، فرمان ایشان مبر. (لقمان/ ۱۵).

اگر انسان دوست ناباب و گمراهى را برگزیند و قدرت هدایت و راهنمایى او را نداشته باشد، در صورت ادامه دوستى با او خودش ممکن است تحت تأثیر واقع شود. این مسأله امروزه از مشکلات اصلى جامعه ما است. از سوى دیگر یک دوست خوب مى تواند موجب هدایت و کمال انسان باشد. قرآن در مورد نقش دوستان مى فرماید: و یوم یعض الظالم على یدیه یقول یا لیتنى اتخذت مع الرسول سبیلا* یا ویلتى لیتنى لم اتخذ فلانا خلیلا؛ و روزی که ستمکار دست های خود را به دندان گزد و گوید: ای کاش با پیامبر راهی پیش می گرفتم! ای وای بر من، کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم. (فرقان/ ۲۸و۲۷).

* * *

منبع : مقاله بازکاوى هدایت و ضلالت در قرآن، نوشته محمد امامى، منابع مقاله: المیزان فى تفسیر القرآن، ج۹، ص۸ و ج۱۲، ص۲۹۲، جوادى آملى، هدایت در قرآن، چاپ تهران

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید