فرقه های منشعب از فرقه شیخیه

فرقه هاي منشعب از فرقه شيخيه

پس از فوت شیخ احمد احسایى ، یکى از شاگردانش به نام سید کاظم رشتى (۱۲۱۲ – ۱۲۵۹ ق) جانشین او گردید. سید در جوانى به یزد رفت و به شیخ احمد پیوست و سپس به کربلا رهسپار شد و تا پایان عمر در آن شهر به تدریس و ترویج مکتب شیخیه مشغول بود. وى بالغ بر یکصد و پنجاه جلد کتاب و رساله نوشت که غالبا با زبان رمزى و نامفهوم است. برخى معتقدند منشاء اکثر آراى نادرست شیخیه ، سید کاظم رشتى است و احسایى بدانها اعتقاد نداشته است.
یکى از شاگردان سید کاظم ، میرزاعلى محمد ملقب به باب بود که پس از فوت سید، مدعى جانشینى او شد و پس از آن ادعاى بابیت امام غایب و سپس ادعاى نبوت خویش را مطرح ساخت ، شرح عقاید او در بحث از فرقه بابیه ذکر خواهد شد.
دیگر شاگرد سید کاظم، حاج محمد کریم خان قاجار (۱۲۲۵ – ۱۲۸۸ ق) فرزند حاج ابراهیم خان ظهیررالدوله پسر عمو و داماد فتحعلى شاه بود، که مدعى جانشین سد گردید و فرقه شیخیه کرمانیه را تاءسیس کرد. این فرقه به نام کریمخانه نیز نامیده مى شود. پس از حاج محمد کریم خان ، اکثر شیخیه کرمان ، فرزندش محمد خان (۱۲۳۶ – ۱۳۲۴ ق) را به عنوان رئیس شیخیه پذیرفتند؛ هر چند رحیم خان یکى دیگر از فرزندان حاج محمد کریم خان ، نیز مدعى نیابت پدر بود و طرفدارانى هم پیدا کرد. از دیگر مدعیان رهبرى شیخیه ، محمد باقر خندق آبادى ، نماینده حاج محمد کریمخان در همدان بود که پیروانش فرقه شیخیه باقریه را در همدان ایجاد کردند. اکثریت شیخیه کرمانیه پس از محمد خان ، برادرش زین العابیدن خان (۱۲۶۰ – ۱۲۷۶ ق) را به رهبرى خویش برگزیدند. پس از او ابوالقاسم خان ابراهیم و سپس عبدالرضا خان به ریاست شیخیه کرمانیه Eرگزیده شدند. عبدالرضاخان ابراهیم و سپس عبدالرضا خان به ریاست شیخیه کرمانیه برگزیده شدند. عبدالرضاخان در سال ۱۳۵۸ شمشی ترور شد.
در آذربایجان نیز علماى بزرگى به تبلیغ و ترویج آراى شیخ احمد احسائى پرداختند. از علماى شیخیه آذربایجان ، سه طایفه مهم قابل ذکر است. نخستین طایفه شیخیه آذربایجان ، خانواده حجه الاسلام است بزرگ این خاندان میرزا محمد مامقانى معروف به حجه الاسلام (م. ۱۲۶۹ ق) است که نخستین عالم و مجتهد شیخى آذربایجان است. او مدتى شاگرد شیخ احمد احسائى بوده و از او اجازه روایت و اجتهاد دریافت کرد و نماینده وى در تبریز بود. او همان شخص است که حکم تکفیر و اعدام على محمد باب را در تبریز صادر کرد. حجه الاسلام سه فرزند دانشمند داشت کههر سه از مجتهدان شیخى تبریز به شمار مى رفتند و به لقب حجه السلام معروف بودند. فرزند ارشد او میرزا محمد حسین حجه الاسلام (م. ۱۳۱۳ ق) نام داشت و از شاگردان میرزا محمد باقر اسکویى بود. فرزند میرزا محمد حسین حجه الاسلام ، میرزا ابوالقاسم حجه السلام (م. ۱۳۶۲ ق) آخرین فرد روحانى خانواده حجه السلام بود.
دومین طایفه شیخیه آذربایجان ، خانواده ثقه الاسلام است. میرزا شفیع تبریزى معروف به ثقه الاسلام بزرگ این خاندان است. وى از شاگردان شیخ احمد احسائى بوده است. فرزند او میرزا موسى ثقه الاسلام نیز از علماى شیخیه تبریز بود. میرزا على معروف به ثقه السلام دوم یا شهید نیز از همین خانواده است. او در سال ۱۳۳۰ قمری به جرم مشروطه خواهى و مبارزه با روسها، به دست روسهاى اشغالگر تزارى در تبریز به دار آویخته شد. برادر او میرزا محمد نیز از علماى شیخیه تبریز به شمار مى رفت.
سومین طایفه شیخیه آذربایجان ، خاندان احقاقى است. بزرگ این خاندان میرزا محمد باقر اسکویى (۱۲۳۰ – ۱۳۰۱ق) مى باشد که از مراجع فقه و داراى رساله عملیه بود. او شاگرد میرزا حسن مشهور به گوهر (م.۱۲۶۶ق) از شاگردان شیخ احمد احسائى و سید کاظم رشتى ، بوده است. فرزند میرزا محمد باقر، میرزا موسى احقاقى (۱۲۷۹ – ۱۳۶۴ ق) نیز از علما و مراجع بزرگ شیخیه است. او کتاببى تحت عنوان احقاق الحق نگاشت و در آن عقاید شیخیه را به تفصیل بیان نمود. پس از این تاریخ ، او و خاندانش به احقاقى مشهور شدند. در این کتاب برخى آراى شیخیه کرمان و محمد کریم خان مورد انتقاد و ابطال قرار گرفته است. از جمله فرزندان میرزا موسى احقاقى ، میرزا على ، میرزا حسن و میرزا محمد باقر هستند که از علماى بزرگ شیخیه بودند. هم اینکه مرکز این گروه کشور کویت است و ریاست آن را میرزا حسن احقاقى بر عهده دارد که مرجع فقهى شیخیه آذربایجان و اسکو مى باشد.
شیخیه کرمان و آذربایجان در اعتقادات خود را پیرو آراى شیخ احمد احسایى و سید کاظم رشتى مى دانند اما در فروغ دین و اعمال با یکدیگر اختلاف نظر دارند.کرمانى ها از شیوه اخبارى گرى پیروى مى کنند و به تقلید از مراجع اعتقاد ندارند، امام شیخیه آذربایجان به اجتهاد و تقلید معتقدند و از مراجع تقلید خودشان پیروى مى کنند، البته در عقاید نیز شیخیه آذربایجان برخلاف شیخیه کرمان ، خود نیز به اجتهاد مى پردازند و آراى شیخ احمد و سید کاظم را بر اساس تلقى خویش از احادیث تفسیر مى کنند.
از دیگر اختلافات کرمانى ها و آذربایجانى ها مساءله رکن رابع است. شیخیه کرمان اصول دین را چهار اصل توحید. نبوت ، امامت و رکن رابع مى دانند. مراد آنها از رکن رابع ، شیعه کامل است که واسطه میان شیعیان و امام غایب مى باشد. اما شیخیه آذربایجان به شدت منکر اعتقاد به رکن رابع هستند. اصول دین را پنج اصل توحید، نبوت ، معاد، عدل و امامت مى دانند. آنان چنین استدلال مى کنند که شیخ احمد احسائى در ابتداى رساله حیوه النفس و سید کاظم رشتى در رساله اصول عقاید، اصول دین را پنج اصل مذکور مى دانند و در هیچ یک از کتب و رسائل این دو نفر نامى از رکن رابع برده نشده است.
منبع: رضا برنجکار

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا