فطری بودن باور به مبداء آفرینش و خداشناسی

فطری بودن باور به مبداء آفرینش و خداشناسی

انسان با غریزه خدادادی خود، هر پدیده و حادثه ای را که مشاهده می کند، از علت و سبب پیدایش آن جستجو می نماید و هرگز احتمال نمی دهد که خود به خود و بدون سبب(اتفاقا) به وجود آمده باشد. راننده ای که ماشین وی از حرکت باز می ماند پایین آمده، از جایی که گمان خرابی می برد بازدید می کند تا سبب توقف را پیدا کند و هرگز باور ندارد که ماشین – با وجود آمادگی کامل که برای حرکت دارد – بی جهت توقف کند و زمانی که می خواهد ماشین را به حرکت در آورد، از وسایلی که در ماشین برای حرکت تعبیه شده، استفاده می نماید و هرگز به امید اتفاق نمی نشیند. انسان اگر گرسنه شود به فکر نان می افتد و وقتی که تشنه می شود پی آب می رود و اگر احساس سرما کرد، رفع نیازمندی خود را در لباس یا مثلا آتش می داند و هیچ گاه به دل گرمی اتفاق، آرامش نمی یابد. کسی که می خواهد ساختمانی بنا کند، طبعا به تهیه لوازم ساختمان و بنا و عمله می پردازد و کم ترین امیدی ندارد که خواسته وی خود به خود به وجود آید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا