فلسفه حجاب ازدیدگاه قرآن(۳)

فلسفه حجاب ازدیدگاه قرآن(3)

۲ – استثناء وجه و کفین‏
 

در اینکه آیا حکم حجاب صورت و دستها حتى از مچ به پائین را نیز شامل مى‏شود یا نه، در میان فقهاء بحث فراوان است، بسیارى عقیده دارند که پوشاندن این دو (وجه و کفین) از حکم حجاب مستثنى است، در حالى که جمعى فتوا به وجوب پوشاندن داده، یا حد اقل احتیاط مى‏کنند، البته آن دسته که پوشاندن این دو را واجب نمى‏دانند نیز آن را مقید به صورتى مى‏کنند که منشا فساد و انحرافى نگردد، و گر نه واجب است.
در آیه فوق قرائنى بر این استثناء و تایید قول اول وجود دارد از جمله:
الف: استثناء” زینت ظاهر” در آیه فوق خواه به معنى محل زینت باشد یا خود زینت دلیل روشنى است بر اینکه پوشاندن صورت و کفین لازم نیست.
ب- دستورى که آیه فوق در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گریبان مى‏دهد که مفهومش پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه است و سخنى از پوشانیدن صورت در آن نیست قرینه دیگرى به این مدعا است.
توضیح اینکه: همانگونه که در شان نزول نیز گفته‏ایم عربها در آن زمان روسرى و مقنعه‏اى مى‏پوشیدند که دنباله آن را روى شانه‏ها و پشت سر مى‏انداختند به طورى که مقنعه پشت گوش آنها قرار مى‏گرفت و تنها سر و پشت گردن را مى‏پوشاند، ولى قسمت زیر گلو و کمى از سینه که بالاى گریبان قرار داشت نمایان بود. اسلام آمد و این وضع را اصلاح کرد و دستور داد دنباله مقنعه را از پشت گوش یا پشت سر جلو بیاورند و به روى گریبان و سینه بیندازند و نتیجه آن این بود که تنها گردى صورت باقى مى‏ماند و بقیه پوشانده مى‏شد.
ج- روایات متعددى نیز در این زمینه در منابع اسلامى و کتب حدیث، وارد شده است که شاهد زنده‏اى بر مدعا است (۶) هر چند روایات معارضى نیز دارد که در این حد از صراحت نیست، و جمع میان آنها از طریق استحباب پوشاندن وجه و کفین، و یا حمل بر مواردى که منشا فساد و انحراف است کاملا ممکن است.
شواهد تاریخى نیز نشان مى‏دهد که نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبه عمومى نداشت (شرح بیشتر در زمینه بحث فقهى و روایى این مساله در مباحث نکاح در فقه آمده است). ولى باز تاکید و تکرار مى‏کنیم که این حکم در صورتى است که سبب سوء استفاده و انحراف نگردد.
ذکر این نکته نیز لازم است که استثناء وجه و کفین از حکم حجاب مفهومش این نیست که جائز است دیگران عمدا نگاه کنند، بلکه در واقع این یک نوع‏ تسهیل براى زنان در امر زندگى است.

۳- منظور از نسائهن چیست؟
 

چنان که در تفسیر آیه خواندیم نهمین گروهى که مستثنى شده‏اند و زن حق دارد زینت باطن خود را در برابر آنها آشکار کند زنان هستند، منتهى با توجه به تعبیر” نسائهم” (زنان خودشان) چنین استفاده مى‏شود که زنهاى مسلمان تنها مى‏توانند در برابر زنان مسلمان حجاب را بر گیرند، ولى در برابر زنان غیر مسلمان باید با حجاب اسلامى باشند و فلسفه این موضوع چنان که در روایات آمده این است که ممکن است آنها بروند و آنچه را دیده‏اند براى همسرانشان توصیف کنند و این براى زنان مسلمانان صحیح نیست.
در روایتى که در کتاب” من لا یحضر” آمده از امام صادق ع چنین مى‏خوانیم:
لا ینبغى للمرأه ان تنکشف بین یدى الیهودیه و النصرانیه، فانهن یصفن ذلک لازواجهن:
” سزاوار نیست زن مسلمان در برابر زن یهودى یا نصرانى برهنه شود، چرا که آنها آنچه را دیده‏اند براى شوهرانشان توصیف مى‏کنند” (۷).

۴- تفسیر جمله أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَ‏
 

ظاهر این جمله مفهوم وسیعى دارد و نشان مى‏دهد که زن مى‏تواند بدون حجاب در برابر برده خود ظاهر شود، ولى در بعضى از روایات اسلامى تصریح شده است که منظور ظاهر شدن در برابر کنیزان است هر چند غیر مسلمان باشند، و غلامان را شامل نمى‏شود، در حدیثى از امام امیر المؤمنین على ع مى‏خوانیم که مى‏فرمود:
لا ینظر العبد الى شعر مولاته:
” غلام نباید به موى زنى که مولاى او است نگاه‏ کند” (۸) ولى از بعضى روایات دیگر تعمیم استفاده مى‏شود، اما مسلما خلاف احتیاط است.

۵- تفسیر” أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ”
 

” اربه” در اصل از ماده” ارب” (بر وزن عرب)- چنان که راغب در مفردات مى‏گوید- به معنى شدت احتیاج است که انسان براى بر طرف ساختن آن چاره جویى مى‏کند، گاهى نیز به معنى حاجت بطور مطلق استعمال مى‏شود.
و منظور از” أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ” در اینجا کسانى هستند که میل جنسى دارند و نیاز به همسر بنا بر این” غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ” کسانى را شامل مى‏شود که این تمایل در آنها نیست.
در اینکه منظور از این عنوان چه کسانى است؟ در میان مفسران گفتگو است:
بعضى آن را به معنى پیر مردانى دانسته‏اند که شهوت جنسى در آنها خاموش شده است، مانند” الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ” (زنانى که از سر حد ازدواج بیرون رفته‏اند و از این نظر بازنشسته شده‏اند).
بعضى دیگر آن را به مردان” خصى” (خواجه).
و بعضى دیگر به” خنثى” که آلت رجولیت مطلقا ندارد تفسیر کرده‏اند. اما آنچه بیش از همه مى‏توان روى آن تکیه کرد و در چند حدیث معتبر از امام باقر ع و امام صادق ع نقل شده این است که منظور از این تعبیر مردان ابلهى است که به هیچ وجه احساس جنسى ندارند، و معمولا از آنها در کارهاى ساده و خدمتکارى استفاده مى‏کنند، تعبیر به” التابعین” نیز همین معنى را تقویت مى‏کند (۹).
اما از آنجا که این وصف یعنى عدم احساس میل جنسى درباره گروهى از پیران صادق است بعید نیست که مفهوم آیه را توسعه دهیم و این دسته از پیر مردان نیز در معنى آیه داخل باشند.
در حدیثى از امام کاظم ع نیز روى این گروه از پیر مردان تکیه شده است.
ولى به هر حال مفهوم آیه این نیست که این دسته از مردان همانند محارمند، قدر مسلم این است که پوشیدن سر یا کمى از دست و مانند آن در برابر این گروه واجب نیست.

۶- کدام اطفال از این حکم مستثنا هستند
 

گفتیم دوازدهمین گروهى که حجاب در برابر آنها واجب نیست، اطفالى هستند که از شهوت جنسى هنوز بهره‏اى ندارند.
جمله” لَمْ یَظْهَرُوا” گاهى به معنى” لم یطلعوا” (آگاهى ندارند) و گاه به معنى” لم یقدروا” (توانایى ندارند) تفسیر شده، زیرا این ماده به هر دو معنى آمده است و در قرآن گاه در این و گاه در آن بکار رفته.
مثلا در آیه ۲۰ سوره کهف مى‏خوانیم:” إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ” (اگر اهل شهر از وجود شما آگاه شوند سنگسارتان مى‏کنند).
و در آیه ۸ سوره توبه مى‏خوانیم” کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّهً” (چگونه با پیمان‏شکنان پیکار نمى‏کنید در حالى که اگر آنها بر شما چیره شوند نه ملاحظه خویشاوندى با شما مى‏کنند و نه پیمان).
ولى به هر حال این تفاوت در آیه مورد بحث تفاوت چندانى از نظر نتیجه ندارد منظور اطفالى است که بر اثر عدم احساس جنسى نه توانایى دارند و نه آگاهى.
بنا بر این اطفالى که به سنى رسیده‏اند که این تمایل و توانایى در آنها بیدار شده باید بانوان مسلمان حجاب را در برابر آنها رعایت کنند.

۷- چرا عمو و دایى جزء محارم نیامده‏اند؟
 

از مطالب سؤال‏انگیز اینکه در آیه فوق ضمن بیان محارم به هیچوجه سخنى از عمو و دایى در میان نیست، با اینکه به طور مسلم محرمند و حجاب در برابر آنها لازم نمى‏باشد.
ممکن است نکته آن این باشد که قرآن مى‏خواهد نهایت فصاحت و بلاغت را در بیان مطالب به کار گیرد و حتى یک کلمه اضافى نیز نگوید، از آنجا که استثناى” پسر برادر” و” پسر خواهر” نشان مى‏دهد که” عمه” و” خاله” انسان نسبت به او محرمند روشن مى‏شود که عمو و دایى یک زن نیز بر او محرم مى‏باشند و به تعبیر روشنتر محرمیت دو جانبه است، هنگامى که از یک سو فرزندان خواهر و برادر انسان بر او محرم شدند، طبیعى است که از سوى دیگر و در طرف مقابل عمو و دایى نیز محرم باشند (دقت کنید).

۸- هر گونه عوامل تحریک ممنوع!
 

آخرین سخن در این بحث اینکه در آخر آیه فوق آمده است که نباید زنان به هنگام راه رفتن پاهاى خود را چنان به زمین کوبند تا صداى خلخالهایشان به گوش رسد! این امر نشان مى‏دهد که اسلام به اندازه‏اى در مسائل مربوط به عفت عمومى سخت گیر و مو شکاف است که حتى اجازه چنین کارى را نیز نمى‏دهد، و البته به طریق اولى عوامل مختلفى را که دامن به آتش شهوت جوانان مى‏زند مانند نشر عکسهاى تحریک آمیز و فیلمهاى اغوا کننده و رمانها و داستانهاى جنسى را نخواهد داد، و بدون شک محیط اسلامى باید از اینگونه مسائل که مشتریان را به مراکز فساد سوق مى‏دهد و پسران و دختران جوان را به آلودگى و فساد مى‏کشاند پاک و مبرا باشد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا