از گناهان کبیره قطع رحم است چنانچه حضرت صادق و کاظم و رضا و جواد علیهم السلام بگناه کبیره بودنش تصریح فرموده اند و نیز هم در قرآن مجید وعده آتش بر آن وارد شده و مورد عن پرورگار عالم است او را خاسر نامیده است. از حضرت سجاد (ع) مرویست که فرمود: از مصاحبت قاطع رحم بپرهیز که او را در سه جای قرآن ملعون یافتم.
1- در سوره البقره می فرماید: آنهائیکه عهد الهی را پس از بستن پیمان می شکنند و می برند آن چیزی را که خداوند امر بپوستن آنها فرموده (قطع رحم می کنند) و در روی زمین فساد می کنند، ایشان زیانکارانند. (سوره ۲ آیه ۲۵)
خاسر در قرآن مجید بر کسی که در آخرت معذب است اطلاق می شود و بقرینه دو آیه بعد معلوم می شود خاسر در قاطع رحم ملعون می باشد.
۲- در سوره رعد می فرماید: آنانکه پیمان خدای را پس از محکم شدن می شکنند و می برند آنچه را که خدا بپیوند آن امر فرموده و در زمین فساد می کنند برایشان لعنت و محرومیت از رحمت خدا است و برای ایشان جایگاه بدی است (سوره ۱۳ آیه ۲۶) یعنی جایشان در دوزخ است.
۳- در سوره محمد (ص) می فرماید آیا از شما توقع است و غریب و بعید نیست که اگر متولی امور مردم شوید در زمین فساد کنید و از خویشان خود ببرید، آنگروه مفسد و قاطع رحم، کسانی اند که خدایتعالی انها را از رحمت خود دور فرموده و کر کرده و چشمانشانرا کور فرموده؟۰سوره ۴۷ آیه ۲۴ و ۲۵)
قطع رحم در روایات
اخبار زیادی هم در این موضوع وارد است که به بعضی اشاره می شود پیغمبر اکرم (ص) فرمود: بدرستیکه در دشمنی با خلق (خصوصا ارحام) زائل کننده است نه زائل کننده مو، بلکه زائل کننده دین. (کافی)
و حضرت صادق (ع) فرمود: از زائل کننده بپرهیزید بدرستیکه آن هلاک کننده است مردان را پرسیدند: منظور از (حالقه) برطرف کننده چیست؟ فرمود: قطع رحم(کافی)
بدترین اعمال نزد خدا
مردی به پیغمبر (ص) عرض کرد: کدام عمل نزد خداوند بدتر و مبغوضتر است؟ فرمود: شریک قراردادن برای او، گفت پس از آن چیست؟ فرمود: قطع رحم، گفت: پس از آن چیست؟ فرمود: امر به منکر و نهی از معروف، (کافی)
نیکی به رحم در مقابل بدی او
مردی خدمت حضرت صادق (ع) آمده از بستگان خود شکایت نمود. حضرت به او فرمودند: خشم خود را فروبر و کظم غیظ کن، ( و به آنها نیکی کن) عرض کرد: به من چنین و چنان می کنند از انواع بدیها و ستمها فرو گذار نمی کنند. حضرت فرمود: آیا تو هم می خواهی مثل آنها قطع رحم کنی و ترک احسان برحم نمائی؟ اگر چنین کنی. خدایتعالی در دنیا و آخرت نظر لطفش را از تمام شما خواهد برداشت. مجلس گوید ممکن است اگر تو قطع ننمائی وصله کنی آنها هم پیشمان شده وصله نمایند، پس رحمت الهی همه شما را خواهد گرفت و اگر پشیمان نشوند فقط رحمت الهیه شامل حا تو خواهد بود.
پس باید در مقابل قطع رحم اقارب، انسان صله نماید و لذا رسول خدا (ص) فرمود: قطع رحم نباید کنی هر چند رحم هم از تو ببرد!
حضرت باقر (ع) فرمود: سه خصلت است که صاحب آن نمی میرد تا اینکه آثار و خیمه آنرا ببیند ظلم، قطع رحم، قسم دروغ (کافی)
مرگ را نزدیک می کند
و حضرت امر (ع) در خطبه اش فرمود: بخداوند پناه می برم از گناهانی که نیستی را نزدیک می کند. (کافی) یک نفر گفت آیا گناهانی هست که فناء را نزدیک کند؟ فرمود بلی قطع رحم، بدرستیکه خانواده ای که با هم جمع شوند و مواسات نمایند با یکدیگر، خداوند رزق آنها را زیاد می فرماید و خانواده ای که از هم جدا شوند و از یکدیگر خداوند ایشان را از توسعه در رزق و طول عمر محروم می فرماید هر چند اهل تقوی باشند.
همه دسته جمعی می میرند
یکی از اصحاب حضرت صادق(ع) شکایت پسرعموهایش را به آن حضرت کرد و گفت: برادران و پسر عموهایم مرا سخت در فشار گذاشته اند و سمی که از خانه داشتم از من گرفته اند فقط یک اطاق برای من باقی گذارده اند اگر بخواهم شکایت آنها را نزد حکومت وقت بنمایم هر چه در دست آنها است می توانم بگیرم.
حضرت فرمودند: صبر کن خداوند بزودی برای تو فرج خواهد فرمود، این شخص پذیرفت و برگشت، در سال صدوسی و یک و بائی آمد و تمام آنها مردند و یک نفر هم از ایشان باقی نماند، پس خدمت حضرت صادق(ع) آمده حضرت فرمود: حال خانواده تو چگونه است؟ رض کرد بخدا قسم که همه مردند، حضرت فرمود: هلاک شدن انها برای این است که با تو بد کردندن و حق ترا نشناخته و قطع رحم خود نمودند همه نابود شدند (کافی)
رحمت خدا را می برد
و از حضرت صادق (ع) است که رسول خدا (ص) فرمود: هرگاه در مردم دانش باشد ولی عمل به آن نباشد و الفت و محبت فقط به زبان باشد نه به دل و رحمها قطع شود، در این هنگام خداوند رحمت دنیویه و اخرویه خود را از آنها بریده، پس گوش دل ایشان کر و چشم دل آنها را کور خواهد فرمود! (بحار الانوار جلد ۱۶ ص ۲۸)
رسول خدا (ص) فرمود: ظلم و قطع رحم از هر گناهی سزاوارتر است که خدا زودتر صاحبش را در دنیا عقوبت کند، به آنچه، در آخرت برایش از انواع عذابها ذخیره کرده است. (مستدرک)
و نیز فرمود: قاطع رحم داخل بهشت نمی شود. (مستدرک)
بوی بهشت از هزار سال راه به مشام می رسد ولی عاق والدین و قاطع رحم بوی آن را هم نخواهند شنید. (بحار الانوار جلد ۱۶ ص ۲۸)
و نیز فرمود: قطع رحم مانع استجاب دعاء است.
در باب فضیلت شب قدر از آن حضرت مرویست: که خداوند در آن شب همه را می آمرزد مگر چهار طایفه را، شرابخوار، عاق والدین، قاطع رحم، دشمنی کننده بمومنین.
صله رحم واجب است
خداوند در سوره نساء می فرماید بترسید از مخالفت امر خداوندی که از یکدیگر به نام او حاجت می طلبید (یعنی چنانچه خدا را بزرگ می دارد که یکدیگر را به او قسم می دهد که چنین و چنان کن یا نکن، پس مخالفت امر او را نکنید) و بترسید از بریدن خویشان (سوره ۴ آیه ۱) و سعی کنید در پیوند با ایشان در این آیه الارحام عطف با سم جلاله پروردگار است و در مجمع البیان این معنی از حضرت را باقر (ع) روایت نموده، و در کافی از حضرت صادق(ع) در معنی این آیه شریفه این طور نقل نموده که ارحام در اینجا تمام خویشاندانند نه طایفه خاصه بدرستیکه خداوند امر بوصل نمودن تمام خویشان فرموده وصله رحم را بزرگ فرموده که همراه با خود آنرا ذکر کرده (الله و الارحام) (کافی باب صله الرحم)
نماز و زکات – تقوی وصله رحم
از حضرت رضا (ع) مرویست که خداوند در قرآن مجید سه امر فرموده و مورد هر امری را هم دو چیز قرار داده که اطاعت کردن آن امر به اطاعت نمودن هر دو است:
۱- امر فرموده به نماز و زکوه با هم، پس کسی که نماز بخواند و زکوه ندهد نمازش هم پذیرفته نیست.
۲- امر فرموده بسپاسگزاری از خودش و والدین، پس کسی که شکر خدا را بکند ولی از والدین سپاسگزاری نکند شکر خدا را هم نکرده.
۳- امر فرموده بتقوی از خودش وصله رحم پس کسی که صله رحم نکند امر بتقوی را هم اطاعت ننموده است. (عیون الاخبار)
عطای به رحم _ آسانی حساب
در سوره نحل می فرماید خداوند امر می فرماید بمیانه روی در جمیع امور و انصاف و تفضل کردن و عطای بخویشان، هر چه را که به آن نیازمندند. (سوره ۱۶ آیه ۹۳)
و در سوره رعد می فرماید آنهائیکه به رحم خود پیوند می کنند و از عذاب پروردگار خود می ترسند و از سختی و بدی حساب خود بیمناکند، (سوره ۲۳ آیه ۲۲). تا در آخر آیه شریفه می فرماید: برای ایشان سرانجام نیک و دخول در بهشت جاودانی است.
از جمله (یخافون سوء الحساب) در این آیه شریفه فهمیه می شود که صله رحم موجب اسان شدن حساب است چنانچه از پیغمبر اکرم و حضرت صادق (ع) مرویست که صله ارحام حساب را آسان می کند. (بحار الانوار جلد ۱۶ ص ۲۸)
بخشش حضرت صادق (ع) بحسن افطس
حضرت صادق (ع) هنگامیکه نزدیک وفاتان شد وصیت فرمود: که هفتاد دینار بحسن افطس که پسرعموی ایشان بود بپردازید! به آن حضرت گفته شد آیا به کسی عطاء می فرمائید که که با شمشیر بشما حمله کرد؟
حضرت فرمود: نمی خواهی از کسانی باشم که خدایتعالی درباره آنها می فرماید و کسانی که می پیوندند آنچه را که خداوند امر بپیوند آن فرمود بدرستیکه خداوند بهشت را آفرید و پاکیزه و خوشبو کرد، بوی آن از دو هزار سال راه درک می گردد، ولی عاق والدین و قطع کننده رحم آنرا نمی یابد. (بحار الانوار جلد ۱۱ صفحه ۱۰۶)
صله رحم در روایات
اخبار زیادی درباره وجوب صله رحم رسیده از آن جمله حضرت باقر (ع) می فرماید: رسول خدا (ص) فرمود: وصیت و سفارش می کنم حاضرین و غائبین از امتم را و کسانی که هنوز بدنیا نیامده اند تا روز قیامت که صله رحم نمایند هر چند فاصله میان ایشان و رحم یکسال باشد بدرستیکه صله رحم از اموری است که خدایتعالی آنرا جزء دین قرارداده است. (کافی)
از صراط نخواهد گذشت
و از حضرت باقر مرویست که ابوذر گفت: از پیغمبر (ص) شنیدم: که فرمود: صراط (پلی که روی جهنم است و روز قیامت همه باید از روی آن عبور نمایند) دو طرفش، رحم و امانت خواهد بود، هرگاه کسی که صله رحم می کرده و امانت را هم رد می کرده از آن بگذرد بسلامت گذشته به بهشت خواهد رفت و هرگاه خیانت کننده بامانت و قطع کننده رحم از روی آن بگذرد او را با این دو گناه هیچ عملی سودی نمی رساند و صراط او رامیان آتش خواهد انداخت (کافی)
آثار دنیوی صله رحم
روایات کثیره ای رسیده است که از آثار صله رحم طول عمر و تاخیر در اجل و دفع بلاء و زیادتی رزق و برطرف شدن فقر و زیاد شدن نسل می باشد حضرت صادق (ع) در مجلس منصور دوانقی سه حدیث درباره صله رحم از قول رسول خدا (ص) نقل فرمود:
۱- شخصی صله رحم می کند و از عمرش سه سال بیشتر نمانده، پس خدایتعالی بسبب این عمل عمرش را سی سال قرار می دهد و شخصی قطع رحم می کند و از عمرش سی سال مانده ، پس خدایتعالی آنرا سه سال قرار می دهد آنگاه این آیه شریفه را تلاوت فرمود خدا هرچه رابخواهد محو یا ثبت می فرماید. (بحار الانوار)
۲- پیوند بر حم خانه ها را آباد می کند و عمرها را دراز می نماید هر چند پیوند کننده از نیکان نباشد (بحار الانوار)
۳- صله رحم سبب آسان شدن حساب روز جزا است و از مردن بد یعنی عاقبت بشری نگه می دارد. (بحارالانوار)
و نیز مرویست که حضرت صادق (ع) بمیر فرمود چندین مرتبه مرگت رسید و خدایتعالی بسبب صله رحمی که کردی و احسانی که به خویشاوندانت نمودی آنرا بتاخیر انداخت! (بحارالانوار ج ۱۶ ص ۲۹)
سبب طول عمر
و نیز مرویست که آن حضرت فرمود: ای میسر، چه کرده ای که عمرت زیاد شده است؟ گفت در جوانی، کارگر بودم و مزدم پنج درهم بود، اجرت خودم را به دائیم می دادم. (بحارالانوار ج ۱۶ص ۲۸).
یعقوب مغربی بر حضرت موسی بن جعفر(ع) وارد شد، حضرت به او فرمود: در فلان منزل بین تو و برادرت نزاعی (شری) در گرفت و از یکدیگر بریدید تا اینکه بیکدیگر شنام دادید، این از دین من نیست و نه از دین آباء من، پس از عذاب خدا بترس، بدرستیکه این عمل شما بمرگ جدائی بین شما خواهد افتاد و برادرت در این سفر خواهد مرد و زود است که از کرده خویش پشیمان شوی!
یعقوب عرض کرد: مگر من چه وقت خواهد رسید؟ فرمود: مرگ تو هم رسیده بود لکن در منزل دیگر بعمه ات صله و احسان نمودی، پس مرگ تو تا بیست (سال یا ماه) تاخیر افتاد (فزید فی اجلک عشرون) پس آن برادر قبل از رسیدن بوطن و اهلش مرد و در راه او را دفن کردند…(سفینه البحار ج اول ص ۵۱۶)
آثار معنوی و اخروی صله رحم
حضرت صادق (ع) فرمود: صله رحم سب دارا شدن صفت جمیله حسن خلق و سخا و کرم می شود (زیرا برای انجام این تکلیف مهم الهی ناچار است که در معاشرت ارحام رعایت حسن سلوک را بنماید و پس از تمرین و ممارست دارای ملکه حسن خلق می شود حتی نسبت به دیگران و همچنین ببرکت صله رحم و تکرار آن دارای ملکه سخا وجود می شود و از مرض مهلک بخل نجات پیدا می کند) و نیز نفسش از مرض کینه و حسد پاک می شود واز بلای دشمنی با خلق راحت می شود (چون بسبب صله رحم محبوب نزدیکان بلکه سایر خلق شده و از شر انها در امان خواهد بود) (کافی)
قبول سایر اعمال
از حضرت باقر (ع) است: که صلح رحم اعمال نیک صاحبش را پاکیزه می کند یعنی نقائض آنرا برطرف می کند و به درجه قبول می رساند مال را زیاد کرده و شدائد و مصیبتها را دفع می کند و حساب روز قیامت را آسان می کند و اجل را تاخیر می اندازد. (کافی)
بهترین گام برداشتن ها
حضرت سجاد (ع) می فرماید: که محبوب ترین گام برداشتنها نزد خدای تعالی دو گام برداشتن است، یکی گامی که بر می دارید و به آن بصف مسلمین ملحق می شود مانند صف جهاد و صف نماز جماعت ، دوم گامی که بر می دارید و حرکت می کنید برای صله رحمی که از او بریده است. (بحار الانوار)
رسول خدا (ص) فرمود: به درستیکه در بهشتی مقامی است که به آن نمی رسد مگر سه طایفه: امام عادل، صله کننده رحم و فقیر عیالوار صابر (بحار الانوار)
ثواب صله رحم
و نیز فرمود: کسی که برای صلحه بجان و مال بطرف رحم خود حرکت کند خداوند اجر یکصد شهید در نامه اعمالش می نویسد و بهر قدمی که بر می دارد چهل هزار حسنه برای اوست و چهل هزار گناه از او محو شده و چهل هزار درجه برایش بلند می شود و مثل اینست که یکصد سال بندگی خدا کرده (بحار الانوار).
و باز از همان حضرت است: که صدقه دادن در راه خدا ده درجه ثواب دارد و قرض دادن هیجده درجه (زیرا بقرض دادن آبروی قرض گیرنده محفو می ماند) وصله برادران دینی و پیروان اهل بیت بیست درجه و صله رحم بیست و چهار درجه. (بحار الانوار)
معنی صله و قطع رحم
چون در شرع مقدس معنی خاصی برای رحم ذکر نگردیده پس مراد همان معنی عرفی آن است که عبارت از مطلق اقارب است به معنی خویشاوندان پدری و مادری هر چند واسطه باشد و همچنین خویشاوندی از طریق اولاد.
عروه بن یزید از حضرت صادق (ع) از معنی آیه و کسانیکه می پیوندند آنها را که خدا امر بپیوندشان فرموده (سوره ۱۳ ایه ۲۲) پرسید حضرت فرمودند. (هی قرابتک) (کافی) یعنی صله رحم پیوند بتمام خویشاوندان است محرم باشد یا نامحرم دور باشد یا نزدیک یعنی واسطه بخورد یا نه.
رحم فقیر و غنی ندارد
هر چند عادت اهل دنیا بر این است که در بین بستگان آنکه صاحب مال و جاه اعتبار باشد او را وابسته نزدیک خود می دانند و اگر فقیر و بی اعتبار باشد او را از خود جدا می دانند هر چند نزدیک هم باد ولی در شرع مقدس هیچ فرقی در حکم صله و قطع رحم بین اقارب نیست، بلی هر چه نزدیکتر باشد و واسطه کمتر بخورد این حکم شدیدتر می باشد.
شهید ثانی علیه الرحمه این معنی عرفی را که برای رحم ذکر گردیده به اکثر فقهاء نسبت داده است.
صله کدام است
هر کاری که در عرف پیوند را برساند صله است هر چند در کوچکی مانند اول سلام کردن یا نیکو جواب دادن سلام باشد.
حضرت صادق (ع) می فرماید صله رحم و نیکی به برادران روحانی و ایمانی حساب را در روز قیامت آسان می کند و از گناه نگه می دارد پس به نزدیکان خود صله کنید و به برادران خود نیکی نمائید هر چند به نیکی سلام کردن و پاسخ دادن باشد (کافی)
در حدیث دیگر فرمود صله رحم کنید هر چند بجرعه آبی برحم دادن باشد (وسائل کتاب نکاح باب ۱۹ صفحه ۱۴۱) و این مرتبه نازله له است.
مراتب صله رحم
شهید ثانی علیه الرحمه در بیان مراتب صله رحم فرموده اعظم مراتب آن صله بنفس (بجان) است که در آن اخبار زیادی رسیده است پس از آن بدفع ضرر است یعنی اگر ضرری متوجه رحم گردد آنرا دفع نماید، پس از آن رساندن نفع باوست پس از آن صله نمودن به کسی که واجب النفقه رحم است مانند زن پدر و زن برادر و کمترین مراتب صله، سلام کردن برحم است و کمتر از آن پیغام سلام برایش فرستادن می باشد و همچنین در نبودنش برایش دعا کردن و در حضورش نیایش گفتن است.
قطع رحم هم عرفی است
چنانچه صله امر عرفی شد قطع رحم هم عبارت از هر امری است که در عرف بریدگی از آن فهیمده شود مانند سلام نکردن یا رو ترش کردن یا رو برگرداندن یا ترک احترام و ادب نمودن یا در سفر جواب نامه ندادن یا در حضر، ترک دیدار یا مثلا عیادت نکردن اگر مریض شود یا از سفر باز گردد و نظائر اینها.
قطع نسبت به ارحام مختلف است
شکی نیست که صدق عرفی قطع و صله رحم بحسب زمان و مکان و مراتب ارحام و خصوصیات آنها فرق می کند ممکن است عملی نسبت به رحم نزدیک قطع باشد ولی نسبت به رحم دور نباشد یا ممکن است به رحم شریفی که دارای مقامی است قطع و نسبت به دیگری نباشد البته در موارد شک باید جانب احتیاط را مراعات نموده که مبادا در گناه کبیره قطع رحم واقع شد.
تکبر برحم فقیر قطع است
از زشت ترین اقسام قطع رحم آنست که شخص بواسطه داشتن مال و ثروت و اعتبار دنیوی، اعتنائی برحم فقیر یا بی اعتبار خود نکند و او را رحم خود نداند و بر او تکبر نماید و اگر رحم غنی و معتبر خود را ببیند احترام کند، این در حقیقت صله رحم نکرده بلکه بمال و جیفه دنیا اعتناء نموده است نه به شخص رحم بعنوان رحم زیرا که از رحم فقیر رو بر میگرداند.
حد وجوب صله رحم
قدر مسلم از وجوب صله، مقداری است که در ترک آن قطع رحم عرفا صدق نماید، پس هر عملی که صله رحم بر آن صادق باشد بطوری که اگر بجا نیاورد می گویند قطع رحم کرده آن عمل شرعا واجب است، مثلا هر گاه شخص ثروتمندی رحم فقیری داشته باشد که محتاج مخارج ضروریه مانند نفقه روزانه یا معالجه مرض شده و از رحم ثروتمند و متمکن خود مطالبه وجهی برای رفع ضرورت کند، اگر از او مضایقه کرد قطع رحم نموده پس دادن این مال بمقداریکه رفع حاجتش گردد صله رحم و شرعا هم شکی در واجب بودنش نیست.
همچنین هر نوع حاجت ضروری است که داشته و برحم خود عرضه بدارد او هم از عهده بر می آید و طوری است که اگر اعتنائی نکند در عرف قاطع رحم شمرده می شود، این سم کار، صله واجب است.
مگر اینکه انجام حاجتش موجب عسر و حرج باشد یا اینکه حاجتش غیر مشروع باشد یا اینکه در راه انجام حاجتش در معصیت واقع می شود که در این مورد هم واجب نخواهد بود، مثل اینکه رحم شخص از سفر آمده و اگر از او دیدن نکند در عرف قطع رحم است لیکن اگر صله کند و بخانه اش رود گرفتار معصیت گردد، شکی نیست که این قسم صله واجب نیست.
میزان وصل و قطع عرف است
در هر موردی که شک دارد ایا این مقدار از صله واجب است یا نه به عرف رجوع نماید اگر ترک آنرا قطع رحم دانستند واجب خواهد بود و گاه می شود که ترک سلام یا ترک احسان کمی، یا برنیاوردن حاجت مختصری یا ترک دیداری در عرف قطع رحم شمرده می شود.
اگر واجب نشد مستحب است
گاهی بعضی از این امور در برخی از ارحام و پاره ئی مواقع عرفا قطع رحم نیست پس اگر قطع رحم نبودنش مسلم شد انجام دادن آن صله که عدم وجوبش معلوم است، مستحب خواهد بود و اگر واجب نبودنش مسلم نیست باید رعایت احتیاط را کرد و حتی الامکان کاری کرد که یقین داشه باشد این گناه بزرگ از او سر نزده است.
قطع قاطع هم حرام است
در صورتیکه بعضی از ارحام نسبت به شخص قطع رحم نموده نمی شود با او معامله بمثل کرد یعنی او هم کاری کند که در عرف قطع رحم باشد و بعبارت دیگر قطع رحم نسبت بجمیع ارحام حرام است حتی آنهائیکه به او قطع رحم نموده اند چنانچه در اخبار گذشته به آن اشاره شد.
رسول خدا (ص) فرمود نباید قطع رحم کنی هر چند رحم از تو ببرد (کافی).
فرمایش حضرت صادق (ع)
عبدالله بن سنان گفت بحضرت صادق (ع) عرض کردم پسر عموئی دارم که من به او وصله می نمایم و او از من می برد. پس من صله می کنم او می برد تا اینکه می خواهم من هم بدین سبب از او ببرم، حضرت فرمودند هرگاه صله خود را از او نبری ممکن است حیاء کند و دیگر از تو قطع ننماید پس خداوند رحمت خود را به تو و پسر عمویت متصل خواهد فرمود و اگر قطع خود را ادامه داد و تو هم قطع نمودی، خداوند رحمت خود ار از هر دوی شما قطع می فرماید. (کافی)
نیکی به پاداش بدی
رسول خدا (ص) فرمود با کسی که به تو خیانت نموده خیانت نکن که اگر کنی مثل او خیانتکار خواهی برد و نیز از رحمی که از تو بریده نبر که اگر بریدی مثل او قطع کننده رحم خواهی بود. (بحار الانوار)
و نیز فرمود بهترین اخلاق پسندیده که آثار دنیوی و اخرویه بر آنها مترتب است سه خصلت است، صله نمودن با کسی که از او قطع نموده عطاء کردن بکسی که از او دریغ داشته، عفو کردن از کسی که به او ستم کرده. (بحارالانوار جلد ۱۶ صفحه ۲۹)
قطع رحم مسلمان و کافر فرقی ندارد
ظاهر اطلاقات وارده در مقام آنست که فرقی در حرمت قطع رحم نیست بین اینکه رحم مسلمان باشد یا کافر، شیعه دوازده امامی باشد یا از سایر فرقه های مسلمان، عادل و پرهیزگار باشد یا فاسق و فاجر است، اجمالا کفر و فسق سبب سقوط رحمیت نمی شود. ابن حمید بحضرت صادق (ع) عرض کرد بستگان من بر غیر دین من هستند آیا باز برای ایشان حقی بر عهده من است یا نه؟ حضرت فرمودند بلی حق رحم به هیچ چیز ساقط نمی شود، اگر بستگانت بر دین بتو بودند دو حق بر تو داشتند حق رحم و حق همکیشی و برادری دینی . (کافی)
صله داود رقی و مرگ رحم
داود رقی گفت: خدمت حضرت صادق (ع) نشسته بودم که ناگاه ابتداء فرمود ای داود، روز پنج شنبه اعمال شما شیعیان بر من عرضه داشته شد، در بین کارهای تو صله کردن به پسر عمویت مرا شاد کرد، بدرستیکه میدانم این پیوند تو در برابر بریدن او سبب نزدیک شدن مرگ او است (بحار الانوار)
داود گوید مرا پسر عموی معاندو حبیثی بود گرفتاری و پریشانیش را متوجه شدم پیش از حرکت کردنم بمکه معظمه، مبلغی برایش فرستادم تا معیتش تامین شود. چون به مدینه آمدم حضرت مرا از این موضوع خبر داد.
رفتار حضرت صادق (ع) باحسن و عبدالله
از اموریکه موید مطلب است نبریدن ائمه ما علیهم السلام است از بعض از اقارب خود که از ح منحرف بودند بلکه در مقام دشمنی و ضدیت با آنان بودند با اینکه دشمنی با امام در مرتبه شرک و کفر است، چنانچه حضرت صادق (ع) وصیت فرمود که هفتاد دینار بحسن افطس بجهت حق رحم بدهند با اینکه بروی آقا شمشیر کشیده بود.
و نیز عبدالله بن الحسن از کسانی بود که به آن حضرت ماصمه و مجادله می کرد و از آن حضرت مطالبه بیعت با پسرش محمد می کرد مع الوصف در کتب روایات و تواریخ دیده نشده که حضرت صادق (ع) کوچکترین جسارتی یا کاری که از آن بوی بریدگی بیاید انجام داده باشند.
گفتگوی حضرت صادق (ع) با عبدالله حسنی
عبدالله روزی در کوچه مدینه با آن حضرت مجادله زیادی کرد و مردم بسیاری اطراف ایشان جمع شدند، در مقابل این قطعی که از او سر زد آن حضرت فردا صبح به خانه اش تشریف آوردند و برای اینکه از کرده دیروز خود پشیمان شود و توبه نماید فرمود دیشب آیه شریفه و الذین یصلون ما امرالله به ان یوصل را خواندم وسخت ترسناک شدم، عبدالله متنبه شده و گریان گردید و گفت مثل اینکه این آیه را فراموش کرده بودم و هر دو دست در گردن یکدیگر انداختند. (کافی)
تاثر حضرت بر سادات حسنی (ع)
زمانی که منصور دوانیقی علیه اللعنه، عبدالله محض وعده دیگر از سادات حسنی را که بر او خروج کرده بودند اسیر و در زندان کوفه جای داد با اینکه ایشان مخالفت حضرت صادق (ع) را نموده بودند آن حضرت از مصیبت آنها سخت ناراحت و بیست روز بستری شدند و نامه مفصلی از مصیبت آنها سخت ناراحت و بیست روز بستری شدند و نامه مفصلی مشتمل بر تعزیت و تسلیت ایشان بزند آن کوفه فرستادند و مکرر جویای حالات آنها بودند و مرکز بر حالشان می گریستند.
صله رحم با بغض کافر منافاتی ندارد
آنچه از وجوب صله رحم و حرمت قطع آن ذکر شد که فرقی بین کافر و مسلمان، فاسق و پرهیزگار ندارد، این موضوع با حرمت دوستی با کفار و فجار و وجوب بغض و دشمنی ایشان (چنانچه در بحث حرمت اعانت به ظالم دکر خواهد شد) منافاتی ندارد زیرا صله، حسن سلوک و معاشرت با رحم است بمقداری که در عرف بگویند قطعرحم نکرده واین حسن سلوک با بغض او منافاتی ندارد زیرا که آن امر قلبی و باطنی است.
اگر تایید کفر نشود
بلی اگر صله باو سبب جراتش در کفر یا فسق شود، بطوریکه اگر از او ببرد ممکن است ترک کفر یا فسق نماید، در این صورت از باب نهی از منکر مانعی ندارد و با اطمینان باینکه قطع از او موجب ترک آن می شود آن وقت بریدن از او واجب می گردد چنانچه در بحث خودش ذکر می شود و در غیر مورد یقین و احتمال بترک کفر یا فسق، قطع رحم بحرمت خود باقی است.
دشمن دین باید طرد شود
در صورت دیگر هم بریدن از رحم کافر یا فاسق واجب است و آن در وقتی است که در مقام ضدیت و دشمنی و جنگ با دین باشد، چنانچه خداوند در سوره المجادله می فرماید، کسانیرا که ایمان به خدا و روز جزا آورده اند نمی یابی که با کسانیکه با خدا و رسول دشمنی می کنند، دوستی نمایند هر چند پدران یا پسران یا خویشانشان باشند (سوره ۵۸ آیه ۲۳) یعنی مومن با کافر معاند دوستی نمی کند هر چند از بستگان نزدیکش باشد.
اگر دشمنی نکند صله واجب است
و در سوره ممتحنه می فرماید از کسانی که با شما جنگ نمودند و شما را از خانه هایتان بیرون نکردند، که با ایشان نیکوئی کنید و بعادل به آنها حکم کنید و با ایشان ستم ننمائید بدرستیکه خداوند عدالت کنندگان را دوست می دارد، تنها شما را از دوستی کسانی باز می دارد که با شما جنگ نمودند و از خانه هایتان بیرونتان کردند و هم پشت با دشمنانتان در بیرن کردن شما شدند، و کسی که با ایشان دوستی کند، پس ایشان گروه ستمکارانند. (سوره ۶۰ آیه ۹ و۱۰)
سفر کردن برای صله رحم
در شرع مقدس اسلام سفر کردن برای صله رحم و دید از اقارب مستحب است چنانچه از رسول خدا (ص) مرویست که با امیرالمومنین (ع) فرمود یا علی (ع) راه دو ساله را برای نیکی بوالدین بپیما، یعنی اگر فاصله تو با پدر و مادرت دو سال راه باشد این مسافت را طی کن و آنها را ملاقات نما، و فرمود یکسال راه را برای دیدار و پیوند با اقارب طی کن و یک میل راه برای دیدار مریض و دو میل راه برای تشییع جنازه و چهار میل راه برای زیارت و ملاقات برادر دینی (بحار الانوار جلد ۱۶ ص ۳۰)
و در اخبار گذشته نقل کردید که هر کس برای دیدار ارحام حرکت کند بهر قدمی چهل هزار حسنه برایش ثبت و چهل هزار گناه از او محو و چهل هزار درجه بدرجاتش افزوده می گردد.
دوری و دوستی
در مکاتبه منسوب بامیرالمومنین (ع) بعمال خود چنین است (مروالا قارب ان یتزا و روا و لا یتجاوروا) مرحوم نراقی در معراج السعاده در شرح این جمله چنین می نویسد، امر کنید خویشاوندان را که بدیدن یکدیگر روند اما با هم همسایگی نکنند، چه همسایگی باعث بغض و حسد و قطع رحم گردد، و این امری است مشاهد، همچنانکه در اکثر اهل روزگار می بینیم که چون خویشان از یکدیگر دور می باشند دوستی ایشان با یکدیگر بیشتر و شوق آنان بیکدیگر افزون تر است آری مثلی است مشهور، دوری و دوستی.
صله ارحام روحانیه
بر اهل بصیرت پوشیده نیسن که انسان بحسب استعداد دارای دو جهت و جنبه است روحانی و جسمانی، برای پیدایش و تکمیل جهت مادی، سببش پدر و مادر است و سبب تحقق و پیدایش جهت روحانیت و تامین سعادت باقیه و زندگانی حقیقیه پدر روحانی یعنی محمد (ص) و علی (ع) می باشند که به برکت محبت و تبعیت و اطاعت از ایشان و کمال تسلیم و انقیاد نسبت به آنها، خداوند و ربط و اتصال به مقام شامخ روحانیتشان را عنایت می فرماید و درحصن محکم روحانیت آقایان داخل گردیده، جنبه روحانیت او که بالقوه بود فعلیت پیدا می کند و ابواب علوم و معارف برویش باز و چشمه های حکمت و حقائق در قلبش جاری و حیات طیبه انسانیه را درک خواهد نمود، اگر این بزرگواران نبودند هیچگاه انسان از جهت حیوانی و آثار حیاتی دنیویه قدمی بالاتر نمی توانست گذاشت و از حیات انسانی برخوردار نمی شد.
نعمت بعثت بالاترین نعمتها
تا شخص فرزند روحانی ایشان نگردد و از نعمت محبت وولایت بهره مند نشود، بزرگی این نعمت را نخواهد دانست لذا در قرآن مجید در ذکر هر یک از نعمتهای عظمیه الهیه تعبیر بمنت گذاشتن خدا نشده مگر در نعمت بعثت این پدر روحانی، که می فرماید هر آینه خداوند بمومنین منت گذارد که در بین ایشان پیغمبری را برگزید که آیات خدا را برایشان می خواند و ایاشن را پاکیزه و کتاب و حکمت را یادشان می دهد هر چند پیش از این در گمراهی آشکاری بودند. (سوره ۳ آیه ۱۵۸)
ولایت قابل قیاس نیست
مرویست که یونس بن عبدالرحمن بحضرت صادق (ع) عرض کرد ولایت شما اهل بیت و آنچه را که خداوند از حق شما به من شناسانید نزد من از دنیا و آنچه در آنست بهتر است پس آن حضرت خشمناک شده فرود را درست قیاس نکردی، آیا دنیا غیر از اینکه چیزیبخوری و چیزی بپوشی، چیز دیگری است؟ دنیا چیست که بگوئی ولایت اهل بیت از آن بهتر است، اما بسبب محبت ما زندگانی جاودان برای تو است (سفینه البحار جلد ۲ ص ۶۹۱)
در بحث عقوق والدین مختصری از حق پدر روحانی ذکر شد هر چند کسی از عهده حق والدروحانی بر نخواهد آمد و چاره ای جز اقرار بعجز و اعتراف بقصور و تقصی در مقابل آن حضرات نیست.
ارحام روحانی کیانند؟
نکته ای که در این مبحث تذکرش لازم است صله روحانی است چنانچه کسانی که از راه والدین جسمانی بشخص نسبت پیدا می کنند مانند برادر، رحم است وصله اش واجب، و قطعش حرام است، همچنین هرکس از طرف والد روحانی بشخص نسبت پیدا کرد رحم روحانی وصله اش واجب و قطعش حرام است، کسانی که از طریق پدر روحانی منسوبند دو طایفه اند اول اولاد های جسمانی آن حضرت یعنی سلسله جلیله سادات، دوم مومنین و شیعیان یعنی کسانی که فرزند روحانی آن حضرت شده باشند که همه با هم برادرند و در قرآن مجید می فرماید، بدرستیکه مومنین برادر یکدیگرند (سوره ۴۹ ایه ۱۰) زیرا که همه به یک پدر روحانی می رسند.
حقوق سادات
در این قسمت بذکر آنچه علامه حلی در آخر کتاب قواعد الاحکام که برای فرزندش فخر المحققین تالیف فرموده نوشته است اکتفاء میشود.
می فرماید بر تو باد بصله ذریه طاهره علویه، بدرستیکه خداوند تاکید فرموده سفارش درباره آنها را و دوستی ایشان را اجر رسالت و ارشاد رسول الله (ص) قرار داد، و در قرآن مجید فرمود، بگو ای پیغمبر (ص) بر ارشاد و رسالتم مزدی از شما نمی خواهم، مگر دوستی بستگانم را، و فرمود پیغمبر اکرم ۰ص) بدرستیکه من شفاعت می کنم چهار طایفه را هر چند با گناه اهل دنیا باشند.
۱- مردی که ذریه مرا یاری کرده باشد
۲- کسی که در موقع شدت به آنها مالی داده باشد.
۳- کسی که ذریه مرا بزبان و دل دوست داشته باشد.
۴- کسی که در انجام حوائج ایشان در وقتی که گرفتار دشمن و رانده و آواره شده اند، سعی کرده باشد.
آنان که به پیغمبر حق دارند
و حضرت صادق (ع) فرمود چون روز قیامت شود منادی ندا کند مردم ساکت شوید و بدرستیکه محمد (ص) می خواهد با شما سخن گوید، پس همه ساکت می شوند آن حضرت می ایستد و می فرماید ای مردم هر کس خدمتی برای من انجام داده یا منتی بر من دارد یا خیری بمن رسانیده بر خیزد تا تلافی کنم پس می گویند پدران و مادران ما بفدای تو باد کدام خدمت، کدام منت، کدام خیر نزد ما است؟ بلکه منت و نعمت و خیر، برای خدا و رسولش بر جمیع خلق است.
خدمت به سادات تلافی می شود
میفرماید بلی هر کس جای داده و در برگفته یکی از ذریه مران یا به ایشان نیکی نموده یا ایشان را پوشانیده یا ایشان را سیر نموده، برخیزد تا تلافی کنم، جمعی که این اعمال از آنها سرزده بر می خیزند، پس ندا می رسد ای حبیب ما محمد (ص) تلافی اعمال آنها را بدست تو قرار دادیم هر جای از بهشت می خواهی آنها را جای ده، پس آن حضرت ایشان را در وسیله که مقامی است در بهشت در همسایگی محمد و آل (ص) بطوریکه بین ایشان و حضرات حجابی نیست، جای می دهد.
حقوق برادران ایمانی
اخباری که درباره حقوق برادران ایمانی رسیده بسیار و بذکر بعضی از آنها اکتفاء می شود.
معلمی بن خنیس از حضرت صادق (ع) پرسید حقوق برادران ایمانی چیست؟ حضرت فرمودند: برای مومن هفت حق واجب است که اگر کسی یکی از آنها را اداء نکند و ضایع سازد از ولایت و اطاعت خداوند خارج شده و از پروردگار بی بهره خواهد بود.
معلی عرض کرد آن هفت حق چیست؟ فرمود می ترسم که یاد بگیری و به آن عمل نکنی، عرض کرد لا قوه الا بالله آنگاه فرمود، اول آنها که از همه آسانتر است اینست که آنچه را برای خود دوست می داری برای او هم دوست بداری و آنچه را برای خود بد می داری برای او هم بد بداری. (کافی)
دوم اینکه بپرهیزی از اینکه او را بسخط و غضب در آوری و طلب کنی رضایتش را و اطاعت کن امرش را.
سوم اینکه او را بجان و مال و زبان و دست و پایت یاری کن.
چهارم اینکه راهنما و خبر دهنده او به آنچه صلاح اوست باشد.
پنجم اینکه سیر نباش در حالی که او گرسنه است و با تشنگی او سیراب مباش و با برهنگی او پوشیده مباش.
ششم آنکه اگر خادمی داری برای انجام حوائج او بفرستی.
هفتم آنکه قسم او را بپذیری و دعوتش را اجابت نمائی اگر مریض شو او را عیادت نمائی و اگر بمیرد تشییع جنازه اش کنی و هرگاه بفهمی حاجتی دارد پیش از آنکه اظهار نماید برانجام دادن آن پیشی بگیری.
زیارت مومن صالح زیارت امام است
حضرت رضا (ع) فرمود: کسی که نمی تواند به زیارت ما اهل بیت (ع) بیاید پس زیارت کند نیکان از دوستان ما را ، که ثواب زیارت ما برایش ثبت می شود و کسی که بخواهد بما صله نماید و نتواند، پس بیکی از نیکان از دوستان ما صله نماید، که برایش ثواب صله ما ثبت می شود (بحار الانوار).
و چون اکرام یا اهانت به برادران ایمانی اکرام و اهانت به پدر روحانی است، آثار عظیمه ای بر اکرام یا اهانت به مومن ذکر شده که برای جلوگیری از اطناب کلام از تفصیل آن خودداری می شود، خداوند ما را با اداء حقوق موفق بدارد.