قطعا نقش خانواده را نمیتوان از گذر نوجوان از این دوره بحرانی نادیده گرفت و در این میان نقش مادر از همه مهمتر است. به عبارتی در سالهای بلوغ شاید تنها پناه نوجوان، خانواده و مادرش باشد. بسیاری از دخترانی که در آستانه بلوغ به سر میبرند، از وضعیتی که در آن هستند دل خوشی ندارند. در بیشتر دختران نوجوان به دلیل ناآگاهی از این وضعیت نوعی اضطراب و سردرگمی همراه با شرم و حیا وجود دارد که گرچه موقتی است، اما در همان مقطع از زمان، مانع از گفتن احساس خود به مادر میشود.
در این موقعیت بهتر است شما پیشقدم شوید و موضوع را با او در میان بگذارید و به سؤالاتی که در ذهن دخترتان انباشته شده، پاسخ گویید. اول از همه بهتر است او را درک کنید. دخترتان در این سن بسیار زودرنج و بهانهگیر میشود و احساس خجالت میکند ولی این امر موقتی است.
هم خودتان میتوانید با دخترتان حرف بزنید و هم میتوانید از فردی قابل اعتماد دخترتان، بخواهید این کار را انجام دهد. او را از تغییرات جسمی و جنسی که در این دوران با آن مواجه میشود، مطلع کنید تا با آگاهی، با آن برخورد کند. در این راه میتوانید از کتابها و فیلمهای آموزشی هم کمک بگیرید. زمانی را برای گفتگو با دخترتان اختصاص دهید. حتما از دخترتان درباره سؤالاتی که ذهنش را مشغول کرده، بپرسید. اگر چیزی نگفت، شما شروع کنید و درباره ابهاماتی سخن بگویید که وقتی به سن او بودید، در ذهن خود داشتید. اگر دخترتان سؤالاتی در خصوص مسائل جنسی از شما میپرسد که شما را شوکه میکند، به خود زمان بدهید سپس با پاسخی مناسب به او جواب دهید. بگذارید ابهامات ذهنیاش حل شوند. میتوانید او را به فردی قابل اعتماد یا کتابی مناسب ارجاع دهید. در این سن ارتباط نوجوان با دوستان هم سن و سالش بیشتر میشود. سعی کنید با دوستان او آشنا شوید. اما بکوشید که این آشنایی غیرمستقیم باشد تا به غرور دخترتان لطمه وارد نشود، چرا که میتواند باعث آسیبهای روانی وی در آینده شود.