مثل بوته گل
وقتی به یک بوته گل آب میدهی، ریشه های ریز و درشت گل تمام آب را بالا میکشد و به ساقهها، گلها، گلبرگها. برگها میرساند و همه را سیراب و باطراوت می کند.
اما همین آب را وقتی که به یک گیاه خشک و خشکده میدهی، هیچ تفاوتی برای او نمیکند. یعنی چه آب بدهی چه ندهی یکسان است! و چه کم، چه زیاد فرقی نمیکند تفاوت مؤمن با کافر دقیقا یک چنین تفاوت روشنی است.
اگر آیات الهی را که مثل آب حیاط میماند برای یک مؤمن تلاوت کنی او رشد میکند، بالا می رود، سبز و خرم می شود و اگر تلاوت نکنی پژمرده و افسرده میشود.
اما کافر این طور نیست. کافر مثل همان گیاه خشک میماند؛ یعنی چه برای او تلاوت بکنی، چه تلاوت نکنی هیچ تفاوتی و هیچ تأثیر و تأثری در روح و روان او رخ نخواهد داد.
و این نکته ای است که قرآن کریم از آن یاد کرده است:
إن الذین کفروا
کسانی که کفر ورزیدند و چشم پوشی کردند و حق و حقیقت را ندیدند.
سواء علیهم
برای آنان یکسان است.
اانذرتهم ام لم تنذرهم
چه آنها را بترسانی، چه نترسانی.
لایؤمنون
ایمان نمیآورند.
مثل همان گیاه خشک که ریشه هایش آن آبها را نمیپذیرد.
این آیه در حقیقت دارد به ما یک فرمول میدهد و میگوید: به حال خودت نگاه کن، ببین چگونه ای؟ یک وقتی بود تا یک آیه ای میشنیدی دلت از جا کنده میشد؛ امروز هم آیا همینطوری؟ یا نه، برایت مساوی است؛ چه بشنوی چه نشنوی هیچ فرقی نمیکند؟