امروز، اول ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، آغاز دهه دوم از هزاره سوم میلاد عیسی مسیح پیامبر عظیم الشأن الهی است. اگر این روایت تاریخی درست باشد که این پیامبر بزرگ در آن تاریخ به دنیا آمده، اکنون میتوان گفت قریب به دو هزار سال است که مسیحیت به عنوان یک دین در جهان رواج دارد و به همین دلیل این توقع از کلیسا و متولیان آن کاملاً منطقی است که کارنامه قابل قبولی از عملکرد خود در جهت استقرار عدالت و صلح در جهان ارائه نمایند.برخلاف ادعای آن دسته از مسیحیان که میگویند حضرت عیسی مسیح فقط مبلغ صلح بود، او قبل از صلح به توحید و عدالت میاندیشید و صلح و آرامش را بستری برای رسیدن به توحید و عدالت میدانست. بنابر این، در تبیین رسالت این پیامبر بزرگ الهی باید گفت او پیامبر توحید و عدالت و صلح بود. کسانی که مسیحیت را در صلح خلاصه میکنند، درصدد توجیه کردن بی تفاوتی خود در برابر ظلم و شرک جاری در میان مسیحیان هستند و تأسف بار آنکه صلح را نیز بگونهای معنی میکنند که باز هم ظلم توجیه شود! بنابر این، حتی ادعای صلح دوستی نیز فقط شعاری است که حاکمان مسیحی از آن برای جلوگیری از افشای چهره ظالمانه خود بهره برداری میکنند و با استفاده ابزاری از کلیسا و متولیان آن، به تجاوز و غارت و اشغال کشورها مشغولند، اقداماتی که با روح تعالیم عیسی مسیح در تضاد است و اگر این پیامبر بزرگ الهی امروز به میان مردم بیاید قبل از هر چیز از همین پیروان خود بیزاری میجوید.
متأسفانه اولین دهه از هزاره سوم میلادی یکی از سیاهترین سالهای عمر کشورهای مسیحی بود. قدرتهای غربی که عموماً مسیحی هستند و سردمداران آنها ادعای دینداری نیز میکنند، در دهه گذشته، بیشترین دشمنی و کینه توزی را علیه ملتهای مسلمان اعمال کردند. این دشمنیها از انفجارهای مشکوک برجهای دوقلوی نیویورک در ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ (۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱) شروع شد که اکنون کاملاً روشن شده است یک توطئه مشترک توسط آمریکا و صهیونیستها برای تدارک اشغال تعدادی از کشورهای اسلامی بود. به دنبال این انفجارها رئیسجمهور وقت آمریکا، بوش کوچک، اسلام و مسلمانان را زیر ضربات حملات تبلیغاتی خود گرفت و حتی سخن از جنگ جدید صلیبی به میان آورد و به فاصله کوتاهی به افغانستان لشکرکشی نمود و یکسال و نیم بعد از آن عراق را نیز اشغال نظامی کرد. اشغال فلسطین نیز در این سالها با حمایت آمریکا و سایر کشورهای مسیحی غرب ادامه یافت و صهیونیستها با حمایت همین کشورها مرتکب جنایات زیادی علیه مردم فلسطین و لبنان شدند.
کشته شدن صدها هزار نفر در افغانستان و عراق، آواره شدن میلیونها افغانی و عراقی، ویران شدن خانه ها، مساجد، بیمارستان ها، مدارس، پل ها، راه ها، کارخانهها و اماکن عمومی، شیوع انواع بیماری ها، برجای ماندن صدها هزار کودک بی سرپرست، به دنیا آمدن دهها هزار کودک ناقص الخلقه که از آثار بکار بردن اورانیوم در بمبارانها توسط آمریکائیهاست، ناامنی، فقر، هرج و مرج شدید، فقدان استقلال و غارت ثروت عمومی از پیامدهای حضور اشغالگران در عراق و افغانستان است. تحمیل دو جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه به لبنان و غزه توسط رژیم صهیونیستی که با حمایت کامل آمریکا و سایر کشورهای غربی همراه بود و کشته شدن هزاران نفر از مردم لبنان و غزه در این دو جنگ و برجای ماندن ویرانیهای گسترده و محاصره همه جانبه مردم غزه طی دو سال اخیر، بخش دیگری از کارنامه سیاه کشورهای مدعی پیروی از عیسی مسیح است.
ننگ بزرگ زندانهای گوانتانامو، ابوغریب، بگرام و زندانهای مخفی در کشورهای اروپائی که بیشتر آنها توسط آمریکا اداره میشوند و کلیه سازمانهای بینالمللی و صاحبنظران و حقوق دانان بی طرف حتی غربی آنرا در تضاد کامل با حقوق بشر و پایمال کردن اصول اولیه اخلاقی میدانند، بخش دیگری از عملکرد کشورهای مسیحی در اولین دهه از هزاره سوم میلاد عیسی مسیح است. همین کارنامه با ابعادی دیگر و جنایاتی مشابه، از کشورهای غربی در آمریکای لاتین، آفریقا و آسیای جنوب شرقی دردست میباشد. دخالت در ا مور داخلی این کشورها و سرنوشت ملتهای مسلمان در کشورهای غربی، آسیای میانه، شمال آفریقا و سایر مناطق را نیز اگر به کارنامه سیاه آمریکا و سایر کشورهای مسیحی غرب اضافه کنیم، هیچ نقطه سفیدی در کارنامه کشورهائی که مدعی پیروی از مسیحیت هستند باقی نمیماند.این، عیب دولتهای مدعی پیروی از عیسی مسیح است و هیچ ربطی به خود آنحضرت ندارد. وجود مقدس عیسی مسیح، سر تا پا نور است و مجاهدت در راه ترویج توحید، برپائی عدالت و استقرار صلح در جهان. او خواهان سعادت همهی مردم جهان بود و از ظلم و تجاوز و کشتار بی گناهان و غارت و ویرانگری بیزار بود. برخلاف ادعای متولیان کلیسا، او هرگز در برابر ظلم ظالمان تسلیم نمیشد و نه تنها صورت خود را برای سیلی زدن توسط کسی که به صورت دیگر وی سیلی زده بود قرار نمیداد، بلکه اصولاً اجازه سیلی زدن به کسی نمیداد. یکی از بزرگترین افتخارات عیسی مسیح اینست که در برابر زورگوئیها و انحرافات یهودیان و متولیان کنیسههای یهودی ایستاد و هرگز زیر بار آنها نرفت و در برابر فشارها و زورگوئیهای آنها تسلیم نشد. اگر این کارنامه درخشان، سرمشق همهی مسیحیان به ویژه دولتمردان مسیحی غرب قرار میگرفت امروز ادعاهای حمایت از حقوق بشر دولتهای غربی با عملکرد آنها منطبق بود، ولی صدافسوس که امروز کارنامه دولتهای مدعی پیروی از عیسی مسیح چیزی غیر از مرثیهای جان سوز و غم انگیز برای آن پیامبر بزرگ الهی نیست…
سال جدید میلادی متأسفانه در شرایطی شروع شده است که تعدادی از کشورهای اسلامی در اثر جنگهای ظالمانهای که آتش آنها توسط کشورهای مسیحی برافروخته شده تحت اشغال هستند، بسیاری از مردم مسلمان از خانه و کاشانه خود آواره شده اند، سایه شوم ناامنی و هرج و مرج و کشتار و فقر، بر سر بسیاری از مردمی که دولتهای مسیحی به آنها ظلم کردهاند سنگینی میکند و هیچ امیدی به آینده برای این مردم وجود ندارد. جز اینکه در برابر اینهمه بیدادگری قیام کنند و جهان را در مسیری قرار دهند که خواست پیامبران الهی ازجمله عیسی مسیح بوده است.
مرثیهای برای عیسی مسیح
- دی ۸, ۱۳۹۳
- ۰۰:۰۰
- بدون نظر
- تعداد بازدید 99 نفر
- برچسب ها : پيامبر عظيم الشأن, فرقه های سری, کليسا و متوليان, مسیحیت, ميلاد عيسي مسيح