ولنتاین” در واقع یک مناسبت غربی و فرهنگ وارداتی است که چند سالی است میان جوانان باب شده و همه ساله در روز ۲۵ بهمن مطابق با ۱۴ فوریه همراه با آداب و رسوم به خصوصی برگزار می شود. جشنی همراه با هدیه دادن و دوستی و عشق ورزیدن به نامحرم و جنس مخالف که در واقع فرصتی است تا دوستی های خیابانی از سوی متولیان ابتذال، هویتی پوشالی یابد.
“زمانی فرمانروای روم باستان برای حفظ آمادگی سربازانش، از ازدواج آنها جلوگیری می کرده است به این دلیل که ازدواج باعث سستی آنها خواهد شد. در این بین کشیشی به نام “ولنتاین” مبادرت به عقد سربازان با دختران می نموده است که پس از اطلاع فرمانروا، به زندان می افتد. کشیش در زندان عاشق دختر زندانبان شده و خطاب به وی کارت هایی را می نوشته است و عاقبت در روز ۱۴ فوریه به دستور شاه وبه جرم اقداماتش اعدام شده و توسط غربی ها “شهید عشق” نامیده می شود!”
اما آنچه موجب شده تا این افسانه، به شدت توسط رسانه های خارجی و در تمام دنیا تبلیغ شود، درونمایه ضدفرهنگی این جریان است که مبنایی برای رواج فرهنگ بیبند و باری و ابتذال است و هر ساله تحت عنوان “روز عشق” انواع و اقسام اعمال ناپاک و خلاف اخلاق در پوشش پاک عشق و محبت انجام می گیرد!
آنچه که پشت پرده “ولنتاین” را این روزها بیشتر نمایان می کند، تلاش و تبلیغات برای از هم پاشیدن بنیان خانواده ها، جلوگیری از ازدواج و ترویج دوست یابی و دوست گزینی به جای انتخاب همسر و تشکیل خانواده، است. این اهداف در قالب سریالهای ماهواره ای فارسیزبان که به خانواده ها هجوم بیشتری آورده است، نمود عینی تری دارد که البته همراه با واردات “ولنتاین” که سالیان سال است اتفاق افتاده، در یک سیاست تعریف می شوند!
شاید با بررسی و تدقیق پشت پرده این طرح بتوان به لایه های مختلف دستور اسلام مبنی بر ازدواج و تشکیل خانواده پی برد و با بررسی کلیه اقدامات اسلام هراسانه غربیها، بتوان به هویت طراحان “روز ولنتاین” به عنوان قطره ای از دریای مهاجمان فرهنگی پی برد و این سۆال را بیش از پیش در ذهن مرور کرد که رواج چنین افسانه ای و تلاش برای فرهنگ سازی آن، چه دلیلی جز اشاعه فساد و فحشا می تواند داشته باشد و چه بسا که این روز فرصتی است برای تمدید عشق ناپاک دو نامحرم که سرنوشت بیشتر این محبت های بدون عمق و ریشه، قطعا بر کسی پوشیده نیست.
اما رواج این فرهنگ وارداتی نگران کننده تر می شود وقتی بدانیم که در میان برخی پدران و مادران هم رسوخ کرده است. اگر چه مرد به همسر خود و زن به شوهرش در این روز به اصطلاح عشق می ورزد، اما این حرکت در چنین روزی در سایه تبلیغات شبکه های ماهواره ای، تنها می تواند برای جوان و فرزند خانواده به عنوان یک الگو تلقی شده و مهر تأییدی باشد بر یک فرهنگ غلط و ناپاک که حاصل آن دوری گزینی از ازدواج و حفظ روابطی است برای فروپاشی اخلاقی جامعه.
«ولنتاین»، تهاجم فرهنگی یا خلا فرهنگی؟!
در همین زمینه سال گذشته رییس سازمان ملی جوانان در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها، درباره روز ولنتاین گفته بود که «این مساله از آن جهت قابل طرح در رسانهها نیست که به هیچ عنوان مساله قشر جوان ما محسوب نمیشود و گاهی مواقع در اثر اشتباه رسانهها، دغدغه هزار نفر به عنوان دغدغه ۲۵ میلیون جوان مطرح میشود».
اگرچه آمار دقیقی از تعداد افرادی که این روز را به خاطر دارند و به آن پایبندند در دست نیست، اما میتوان گفت که این آمار ولو محدود، بخشی از جمعیت جوانانی است که سازمان ملی جوانان متولی برنامهریزی برای امور آنها را بر عهده دارد و باید برای آنها نیز برنامه و استراتژی داشته باشد، گذشت زمان و نپرداختن به موضوع «ولنتاین» نه تنها آن را کمرنگ نکرده، بلکه به تعداد افرادی که از آن استقبال میکنند نیز افزوده است.
به نظر میرسد برخلاف مسوولان متولی امور جوانان، برخی رسانهها و مراکز فرهنگی و اجتماعی که تمایلی برای طرح موضوع گرایش گروهی از جوانان به گرامیداشت روز ولنتاین ندارند و به نوعی تلاش میکنند تا با سکوت نسبت به آن، رسمیت و وجاهت عمومی را از این فرهنگ غربی و وارداتی بگیرند، فروشندگان و بازاریها که هر سال، سود سرشاری را از فروش کالاهای ویژه روز ولنتاین به جیب میزنند، امسال زودتر از سالهای قبل به استقبال آن رفتهاند.
شاید سالها قبل کمتر کسی تصور میکرد که روز «ولنتاین» به این سرعت از رادیوها و تلویزیونهای بیگانه، جای خود را در ویترین مغازههای شهر باز کند و درست همین جاست که نقش ارتباطات و تبادل فرهنگی در جهان امروز، توجه به نیازها و خواستههای ذاتی جوانان برای ابراز احساسات و یافتن فرصتی برای شادی و تفریح مورد تایید و تاکید قرار میدهد.
در همین زمینه، معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه با اشاره به این که نتایج تحقیقات و پژوهشهای اخیر حاکی از افزایش ارتباط دختران و پسران جوان قبل از ازدواج است، میگوید: نفس عمل، در گرامیداشت مهر و محبت بسیار خوب است و هر چه دوستی و محبت در جامعه افزایش یابد، خشونت و بزهکاری در آن کاهش مییابد، بنابراین این که برخی جوانان به بهانه بزرگداشت روز خاصی به علایق و احساسات خود توجه بیشتری میکنند، نه تنها بد نیست بلکه هر چه بیشتر شود بهتر است.
دکتر شهلا کاظمیپور ادامه میدهد که باید به نیازهای جوانان توجه کرد. تمایل به ابراز احساسات و محبت از خصوصیات و ویژگیهای بارز دوران جوانی است که نباید با آن مبارزه کرد.
وی اعتقاد دارد که نباید با روز ولنتاین به مقابله برخاست، بلکه میتوان از آن به عنوان فرصتی برای تلطیف فضای جامعه استفاده کرد و به مرور با جایگزین کردن رویدادهای تاریخی و مذهبی فرهنگ کشورمان به جای ولنتاین، آن را به شکل بومی درآورد.
معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه در این باره، به تغییر تاریخ روز زن و مادر از سال ۱۳۷۳ به بعد اشاره و آن را نمونه موفقی از جایگزین کردن رویدادهای اجتماعی معرفی میکند.
شاید به جرات بتوان گفت که بومی کردن روزهایی مشابه روز ولنتاین در جامعه با استقبال همگانی به ویژه از سوی جوانان مواجه خواهد شد. حتی از یک یا دو سال قبل خود همین جوانان با اطلاعرسانی از طریق اینترنت و پیامک (SMS) روز سپندارمذگان که از آیینهای سنتی ایرانیان در پاسداشت زمین به عنوان سمبل عشق و محبت است را به عنوان روز جایگرین ولنتاین معرفی و توصیه کردهاند.
دکتر کاظمیپور ورود آیینها و فرهنگهای بیگانه و استقبال بخشی از جامعه از آنها را ناشی از خلاء فرهنگی در کشور میداند و میگوید: برخلاف عدهای که اعتقاد دارند، نفوذ آیینهایی نظیر روز «ولنتاین» ناشی از تهاجم فرهنگی است، به نظر من این موضوع به علت خلاء فرهنگی جامعه در این زمینه، مورد استقبال قرار گرفته است. در حالی که این پدیده در فرهنگ و تاریخ ما وجود دارد اما درست و پررنگ به جوانان معرفی نشده است.
وی همچنین پیروی جوانان از مد و فرهنگ جهانی و گسترش ارتباطات و پوشش رسانهای را از مهمترین دلایل شیوع و ترویج بیش از پیش ولنتاین در سالهای اخیر عنوان میکند.