هیپنوتیزم
از این بالاتر این است که روان انسان نه تنها در بدن او مؤثر باشد، فکر و روح انسان نه تنها در خود او مؤثر باشد، در یک انسان دیگر مؤثر باشد، آنچه این انسان فکر می کند، در بدن آن انسان (انسانی که وجود او غیر از وجود خودش است) مؤثر باشد، این هم وجود دارد. تنویمهای (تنویم یعنی خواب کردن) مغناطیسی و هیپنوتیزم که امروز خیلی مطرح است چنین چیزی است. یک انسان، انسان دیگری را می تواند تحت تأثیر قرار بدهد و آن انسان دیگر هر مقدار که فکرش ساده تر باشد یعنی قدرت مقاومتش کمتر باشد و این طرف هر مقدار قویتر باشد بیشتر می تواند او را تحت تأثیر قرار بدهد. در تنویمهای مغناطیسی، شخص به طرف فرمان می دهد بخواب، او می خوابد، با اینکه می دانیم خواب یک مکانیزم دیگری دارد و به حالت طبیعی یک احتیاجی است که بعد از یک خستگی برای بدن پیدا می شود و تا این خستگی نباشد انسان خوابش نمی برد. ولی این به او فرمان می دهد که بخواب، می خوابد، و در حالی که خوابیده است به او فرمانها می دهد و او فرمان او را در حال خواب اطاعت می کند.
به هر حال دنیای روح و روان انسان دنیای خیلی وسیعی است و به این سادگیها که ابتدا افراد خیال می کنند نیست. حال یکی از خصوصیات آن این است (البته چیز خوبی نیست، روحهای پاک هرگز اینچنین نخواهند بود): ممکن است در بعضی از روحها و روانها چنین حالت و خاصیتی باشد که اگر درباره دیگری به گونه ای فکر کند فوراً در آنجا روی او اثر بگذارد. در بعضی از احادیث هم از پیغمبر اکرم وارد شده که فرموده است (در سند آن احادیث دقت نکرده ام) العین حق؛ چشم حق است، یعنی دروغ مطلق نیست، بعضی از چشمها اثر دارد. و یا حدیثی از پیغمبر نقل کرده اند که العین یجعل الرجل فی القبر و الجمل فی القدر؛ یعنی چشم چنین قدرتی را دارد که انسانی را به گور بفرستد و شتری را در دیگ. تجربه ها و آزمایشها هم نشان داده که درباره بعضی از افراد مطلب چنین است.