مسیحیت پست مدرن!

مسيحيت پست مدرن!

مسیحیت‌ که‌ شالوده‌ جوامع‌ غربی‌ و روحانیت‌ آن‌ را تشکیل‌ می‌دهد در حال‌ نابودی‌ است‌. ما از دوره‌ روشنگری‌ مدرنیسم‌ عبور کردیم‌ و ازطریق‌ دوره‌ متحول‌ پست‌ مدرنیسم‌ رو به‌ سوی‌ عصری‌ هستیم‌ که‌ به‌ هر حال‌ بعداً با آن‌ مواجه‌ خواهیم‌ شد. این‌ پارادایم‌(۱) تغییر درجهان‌بینی‌ محلی‌، ملی‌ و جهانی‌ بوده‌ و لذا نتیجه‌ آن‌ بروز تکثر فرهنگی‌ است‌. ما شاهد سقوط‌ هولناک‌ کهنه‌ و قدیم‌ و ظهور زجرآور جدیدهاهستیم‌. این‌ موضوع‌ به‌ یاری‌ عواملی‌ مانند انقلاب‌ دیجیتالی‌(۲)، شرکت‌های‌ فراملیتی‌، نظام‌های‌ قبیله‌ای‌ متجدد، توده‌های‌ شهرنشین‌ وانفجار جمعیت‌ جان‌ دوباره‌ای‌ گرفته‌ است‌. سقوط‌ مدرنیسم‌ و ظهور چیز دیگری‌ به‌ جای‌ آن‌ در جای‌ جای‌ کره‌ خاکی‌ قابل‌ لمس‌ است‌. ناامنی‌و بی‌اعتمادی‌ مصیبت‌ و بلایی‌ جهانی‌ است‌. فرهنگ‌های‌ مدرن‌ دچار بحران‌ هستند، کلیسا نیز دچار بحران‌ شده‌، کلیسایی‌ که‌ خود را بامدرنیسم‌ سازگار کرد از سوی‌ مدرنیست‌ها نادیده‌ گرفته‌ می‌شود و بالاتر از آن‌، این‌ است‌ که‌ با ظهور پست‌ مدرنیسم‌ کاملاً به‌ کناری‌ نهاده‌شده‌. کلیسا در پاسخ‌ به‌ مشکلی‌ که‌ علت‌ آن‌ پست‌ مدرنیسم‌ است‌ کدام‌ گزینه‌ را انتخاب‌ می‌کند. آیا در بحبوحه‌ اوضاع‌ به‌ وجود آمده‌ به‌ دنبال‌رشد و توسعه‌ خود خواهد بود یا برای‌ پرهیز از خطر و روبه‌رو شدن‌ با آن‌ عقب‌نشینی‌ خواهد کرد؟ بسیاری‌ از رهبران‌ مسیحی‌ از وضعیت‌بحرانی‌ حاکم‌ در دوره‌ای‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنیم‌ آگاه‌ هستند. آنان‌ مشغول‌ پاسخگویی‌ به‌ شکست‌ها، ناکامی‌ها و آنچه‌ که‌ مشاهده‌ می‌کنندهستند و می‌اندیشند که‌ چگونه‌ با مخالفان‌ عقاید خود به‌ مقابله‌ برخیزند. موج‌ فزاینده‌ای‌ از پست‌ مدرن‌ و عوامل‌ مرتبط‌ با آن‌ در قبال‌روحانیت‌ و مبلغین‌ مذهبی‌ انتقاد می‌کنند. نظرات‌ بسیاری‌ از آنان‌ در قیاس‌ با کالور(۳) و تب‌(۴) که‌ عقاید معتدلی‌ را ارائه‌ کرده‌اند بسیار بدبینانه‌است‌. در پاسخ‌ به‌ موجی‌ که‌ اخیراً با آن‌ مواجه‌ شده‌ایم‌، به‌ چهار مورد به‌ شرح‌ ذیل‌ اشاره‌ می‌کنم‌:
 فرضیه‌ای‌ که‌ چهره‌ مدرنیسم‌ را به‌ مراتب‌ مذهبی‌تر از پست‌ مدرنیسم‌ می‌شناسد.
 رد این‌ موضوع‌ که‌ امید و فرصتی‌ برای‌ تفسیر و سازگاری‌ کتاب‌ مقدس‌ در فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌ وجود دارد.
 عدم‌ آگاهی‌ بسیاری‌ از چگونگی‌ تسلیم‌ کلیسا در برابر مدرنیسم‌.
ـ رد فرضیه‌ دعوت‌ از کلیسا برای‌ تغییرات‌ بنیادین‌ و سازمان‌ یافته‌ به‌ منظور اعاده‌ ماهیت‌ مذهبی‌، و دستیابی‌ به‌ اهداف‌ تبلیغی‌ و تبشیری‌خود برای‌ سازگار شدن‌ با فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌. علی‌رغم‌ وجود خطرات‌ عدیده‌ در تغییرات‌ جاری‌ فرهنگی‌، ما هنوز قادر به‌ تشخیص‌ وعمل‌، در فرصت‌ مطلوب‌ پیش‌ آمده‌ به‌ منظور انجام‌ رسالتمان‌ در درون‌ فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌ هستیم‌. من‌ به‌ طور مجمل‌ به‌ چهار مطلب‌مورد اشاره‌ که‌ ارتباط‌ مستقیمی‌ با انجام‌ وظیفه‌ ما در دنیای‌ پست‌ مدرن‌ دارند خواهم‌ پرداخت‌.
شناخت‌، فرهنگ‌ و نهادینه‌ شدن‌
کالور و تب‌ هر دو دریافتی‌ کلی‌ از چگونگی‌ ترویج‌ پست‌ مدرن‌ و جهانی‌ که‌ ترسیم‌ می‌کند ارائه‌ می‌دهند. پست‌ مدرن‌ فلسفی‌ و فرهنگ‌ پست‌مدرن‌ چالش‌ خوفناکی‌ در عرصه‌ جهانی‌ پدید آورده‌ است‌. هر دو نفر بر این‌ باورند که‌ پست‌ مدرنیسم‌ تهدیدی‌ برای‌ کلیسا به‌ شمار می‌رود. به‌ویژه‌ به‌ دلیل‌ فقدان‌ ایمان‌ آن‌ به‌ حقیقت‌ مطلق‌. تب‌ جهان‌ متمایل‌ به‌ پست‌ مدرن‌ را این‌گونه‌ توصیف‌ می‌کند:  دنیایی‌ که‌ هرگز تا به‌ این‌ حد با صلیب‌ دشمن‌ نبوده‌ است‌ . کالور پا را بسیار فراتر نهاده‌ تأکید می‌کند:  من‌ اعتقاد راسخ‌ دارم‌ که‌ پست‌ مدرنیسم‌ به‌ طور کامل‌ و مطلق‌تفکری‌ غیرمسیحی‌ است‌.  عقیده‌ او درباره‌ مدرنیسم‌ و ارتباطش‌ با مسیحیت‌ در قیاس‌ با پست‌ مدرنیسم‌ بسیار مثبت‌ است‌. او پست‌مدرنیسم‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ پدیده‌ فرهنگی‌ نوظهور کاملاً رد می‌کند و اعتقاد دارد هر دو عامل‌ فرهنگ‌ و شناخت‌ از پست‌ مدرن‌ دچار سقوط‌ وانحراف‌ شده‌ است‌. این‌ دو عامل‌ می‌توانند هم‌ به‌ صورت‌ دو پل‌ ارتباطی‌ و هم‌ به‌ صورت‌ دو مانع‌ در مواجهه‌ با کتاب‌ مقدس‌ عمل‌ کنند. مامی‌بایست‌ بر علیه‌ پست‌ مدرنیسم‌ که‌ با تمام‌ توان‌ به‌ مسیحیت‌ توهین‌ می‌کند جبهه‌گیری‌ کنیم‌. این‌ موضوع‌ به‌ همین‌ سادگی‌ها هم‌ نیست‌، پست‌ مدرنیسم‌ در حقیقت‌ عکس‌العملی‌ بود در مقابل‌ مدرنیسم‌، پست‌ مدرن‌ها هر چند به‌ شدت‌ ضد خدا و ضد مسیح‌ هستند ولی‌ بیش‌ ازاینها ضدمدرنیسم‌ هستند. معتقدان‌ به‌ پست‌ مدرن‌ در ارتباط‌ با نهادینه‌ شدن‌ مذهب‌ شکیبایی‌ اندک‌ یا ناشکیبایی‌ از خود بروز می‌دهند. این‌امر تهدیدی‌ در قلمرو مسیحیت‌ به‌ شمار می‌رود. چرا که‌ کلیسا در مقابل‌ روشنفکران‌ مدرنیست‌ و عوامل‌ مبتلابه‌ اجتماعی‌ مانند: منطق‌گرایی‌،عمل‌گرایی‌، نهادگرایی‌، حرفه‌ای‌گری‌، روشنگری‌، به‌ طور کنترل‌ شده‌ای‌ تسلیم‌ شده‌ بود. با رد مسیحیت‌ مدرن‌ توسط‌ پست‌ مدرنیست‌ها، آنهادر اظهارنظر راجع‌ به‌ کتاب‌ مقدس‌ بازتر عمل‌ کرده‌ و اظهارات‌ تازه‌ای‌ را ابراز کردند که‌ خارج‌ از اندیشه‌ مدرنیسم‌ بود. برای‌ برداشت‌ محصول‌از میان‌ پست‌ مدرن‌ها برای‌ کلیسا، ما می‌بایست‌ اندیشه‌ فلسفی‌ پست‌ مدرنیسم‌ و اظهارات‌ فرهنگی‌ پست‌ مدرنیته‌ را درک‌، و خودمان‌ را بادقت‌ تمام‌ برای‌ هر فرضیه‌ای‌ (مدرن‌ یا پست‌ مدرن‌) که‌ هم‌ سطح‌ با وحی‌ خداوند نباشد آماده‌ کنیم‌. در عین‌ حال‌ باید به‌ خاطر داشته‌ باشیم‌که‌ رسالت‌ ما انتقاد یا محکوم‌ کردن‌ فرهنگی‌ خاص‌ نیست‌، بلکه‌ هدف‌ نهادینه‌ کردن‌ صفات‌ نیک‌ در همه‌ فرهنگ‌هاست‌.
ترجمه‌ و تفسیر فرهنگی‌
بسیاری‌ از رهبران‌ مسیحی‌ از دیدن‌ اینکه‌ مزرعه‌ پست‌ مدرن‌ مناسب‌ برای‌ برداشت‌ است‌ ناکام‌ ماندند. به‌ عبارتی‌ دیگر اکثر رهبران‌ مسیحی‌از درک‌ این‌ واقعیت‌ عاجزند که‌ در حیطه‌ پست‌ مدرن‌ امکان‌ برداشت‌ محصول‌ وجود دارد. از سویی‌ اگر با پیشنهاد کالور مبنی‌ بر اینکه‌ اکثرمسیحیان‌ غربی‌ در حال‌ حاضر مبلغین‌ فرهنگ‌ متعاطی‌ در جوامع‌ پست‌ مدرن‌ هستند، موافق‌ باشیم‌ از سوی‌ دیگر با گروه‌ کثیری‌ از رهبران‌مسیحی‌ که‌ به‌ طرز اسف‌باری‌ فاقد ابزار و دانش‌ لازم‌ برای‌ تعبیر و تفسیر  پست‌ ـ مسیحی‌  و فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌ هستند مواجه‌می‌شویم‌. نتیجه‌ مشهود شکستی‌ خواهد بود نه‌ تنها فقط‌ در برابر موانع‌ بلکه‌ در ایجاد پل‌های‌ ارتباطی‌ لازم‌ با پست‌ مدرنیسم‌. کلیسا به‌ هیچ‌روی‌ مشغول‌ ایجاد ارتباط‌ با پست‌ مدرن‌ از طریق‌ کتاب‌ مقدس‌ نیست‌، فرهنگ‌های‌ مدرن‌ شاید توسط‌ ساختارهای‌ مذهبی‌ قلمرو مسیحیت‌به‌ نوعی‌ با مسیحیت‌ امتزاج‌ پیدا کرده‌ باشند اما اکثر مردم‌ بدون‌ هیچ‌گونه‌ تأثیرپذیری‌ همچنان‌ از تعالیم‌ عیسی‌ مسیح‌(ع‌) پیروی‌ می‌کنند.مخالفت‌ پست‌ مدرن‌ها با نهادینه‌ کردن‌ مذهب‌ به‌ معنای‌ ضدیت‌ آنها با خداوند نیست‌. آنها به‌ وسعت‌ و دامنه‌ روح‌ معترفند اما نمی‌دانندچگونه‌ باید خدا را تجربه‌ کنند. پیروان‌ پست‌ مدرن‌ مدعی‌ اینکه‌ خدا وجود ندارد نیستند بلکه‌ خدایی‌ را که‌ آنها مطرح‌ می‌کنند خارج‌ از دسترس‌و هرگونه‌ تصور است‌ و معتقدند کتاب‌ مقدس‌ (انجیل‌) واقعی‌ نیست‌. این‌ جویندگان‌ جدید معنویت‌ به‌ طرِق مختلف‌ عکس‌العمل‌هایی‌ را درمخالفت‌ با اشکال‌ گوناگون‌ مذهب‌ مدرن‌ و شیوه‌های‌ ابداعی‌ بشر برای‌ شناخت‌ خدا از خود بروز می‌دهند. به‌ عبارتی‌ ساده‌تر، پست‌ مدرن‌هاضد دین‌ و ضد جویندگان‌ معنویت‌ بنیادین‌ هستند. آنان‌ فریاد می‌زنند که‌ می‌خواهند معنویت‌ و تقدس‌ را لمس‌ کنند (تجربه‌ کنند). پست‌مدرن‌ فرصت‌ مناسبی‌ را برای‌ تفسیر و تعبیر کتاب‌ مقدس‌ و به‌ شکلی‌ ساده‌ در بحبوحه‌ بحران‌های‌ فرهنگی‌ ـ مذهبی‌ دراختیار کلیسا قرارداده‌ است‌. مشکل‌ اینجاست‌ که‌ کلیسا نمی‌داند چگونه‌ باید ایجاد ارتباط‌ کند و چگونه‌ انجیل‌ را به‌ طرزی‌ خوب‌ و مناسب‌ ارائه‌ کند. ما قادر به‌درک‌  زبان‌ِ دل‌  پست‌ مدرن‌ها نیستیم‌. برای‌ کلیسا برداشتن‌ محصول‌ از پست‌ مدرن‌ مستلزم‌ گوش‌ فرا دادن‌ به‌ سخنان‌ اشخاصی‌ است‌ که‌دارای‌ اطلاعات‌ فرهنگی‌ بوده‌ و قادرند پیام‌ کتاب‌ مقدس‌ را زنده‌ کنند، مسلط‌ به‌ تعبیر و تفسیر فرهنگ‌های‌ خودی‌ و تفسیر و تأویل‌ حقایق‌زندگی‌ برای‌ مردم‌، در متن‌ جامعه‌ و با تکیه‌ بر داشته‌هایشان‌ هستند.
کتاب‌ مقدس‌ و اقلیتی‌ فراسوی‌ مرزهای‌ فرهنگی‌
در حالی‌ که‌ بسیاری‌ اذعان‌ به‌ نیاز بشر به‌ پست‌ مدرن‌ متعهد رهایی‌بخش‌ دارند که‌ جامع‌ و کامل‌ و غیرقابل‌ انتزاع‌ است‌. از خودشان‌نمی‌پرسند که‌ این‌ ساختارهای‌ مسیحیت‌ مدرن‌ بود که‌ به‌ طور مؤثر از برخورد و درگیری‌ با پست‌ مدرن‌ جلوگیری‌ کرد. نکته‌ حائز اهمیت‌ این‌است‌ که‌ عیسی‌ مسیح‌(ع‌) فراسوی‌ همه‌ فرهنگ‌هاست‌. عیسی‌(ع‌) مدرن‌ نیست‌، پست‌ مدرن‌ هم‌ نیست‌، و به‌ همین‌ نحو پیکر و بنیان‌ اویعنی‌ کلیسا هم‌ نه‌ مدرن‌ است‌ و نه‌ پست‌ مدرن‌. با این‌ وجود با هر دو پارادایم‌ فرهنگی‌ همزیستی‌ می‌کند و نهایتاً اینکه‌ جامعه‌ مسیحی‌طریقی‌ از زندگی‌ است‌ که‌ مظهر کشمکش‌ و رقابت‌ با هر فرهنگی‌ در هر زمان‌ و مکان‌ به‌ حساب‌ می‌آید. رسالت‌ روحانی‌ فی‌ نفسه‌ و فطرتاً قابل‌ تفسیر و انعطاف‌ است‌. خداوند در طول‌ تاریخ‌ همواره‌ خود را مرتبط‌ با چارچوب‌های‌ فرهنگی‌ هر جامعه‌ای‌ مجسم‌ کرده‌ است‌. زندگی‌ وکار مسیح‌(ع‌) سرمشق‌ و نمونه‌ای‌ برای‌ رسالت‌ کلیسا شد و در واقعیت‌، خداوند بالاتر از همه‌ قرار گرفت‌. کتاب‌ مقدس‌ در زمان‌ و فضای‌خاصی‌ توسط‌ مسیح‌(ع‌) وارد فرهنگ‌ها شد (۱۴:۱ یوحنا(۵)). لامین‌ سانع‌(۶) در اثر ماندگار خود به‌ نام‌  تفسیر انجیل‌  قابلیت‌ تفسیر کتاب‌مقدس‌ را ارزیابی‌ کرد. همان‌گونه‌ که‌ سانع‌ اندیشه‌ تفسیر پیام‌ کتاب‌ مقدس‌ را در فرهنگ‌ها بسط‌ داد، ما نیز می‌بایست‌ یاد بگیریم‌ که‌ چگونه‌وجود جامعه‌ مذهبی‌ را در فرهنگ‌ها تعمیم‌ بدهیم‌. تفسیر و ترجمه‌ فرایند مستمر تعهد، مسؤولیت‌ و جان‌ بخشیدن‌ به‌ کلام‌ است‌ و در این‌راستا عملکرد طبیعی‌ یک‌ جامعه‌ روحانی‌ پرداختن‌ به‌ فرهنگ‌ خودی‌ است‌. ماهیت‌ و رسالت‌ کلیسا به‌ عنوان‌ سازمانی‌ پویا، خیلی‌ پست‌ مدرن‌(مفهوم‌ دوستانه‌) در مقابله‌ با ملاک‌های‌ سازمان‌ یافته‌ مدرنیته‌ (دوستانه‌)، ایجاب‌ می‌کند برای‌ باقی‌ ماندن‌ در پیکره‌ مسیحیت‌ به‌ طور دائم‌ درحال‌ کُشتی‌ گرفتن‌ و کشمکش‌ باشیم‌. این‌ امر مستلزم‌ داشتن‌ اقتدار انجیلی‌ و قابلیت‌ ترجمه‌ و تفسیر از آن‌ است‌. کلیسای‌ پس‌ از مسیح‌(ع‌) بااتخاذ شکل‌ واحدی‌ از فرهنگ‌، که‌ در آن‌ هم‌ کتاب‌ مقدس‌ و هم‌ جامعه‌ مذهبی‌ تبلیغ‌ و تفسیر می‌شد، به‌ فرهنگ‌هایی‌ که‌ قابلیت‌ پذیرش‌ آن‌را داشتند عرضه‌ شد. اگر کلیساها در متن‌ پست‌ مدرن‌ رشد کنند و دوام‌ بیاورند، پیوسته‌ می‌توانند به‌ طریقی‌ که‌ پست‌ مدرن‌ها و سایرفرهنگ‌های‌ مستقل‌ آن‌ را درک‌ کنند ترجمه‌ و تفسیر شوند و تا زمانی‌ که‌ ایمان‌ به‌ اساس‌ و جاودانگی‌ خداوند وجود دارد کلیسای‌ او نیز بایدمطابق‌ با خواست‌های‌ او طراحی‌ شود.
برای‌ برداشت‌ محصول‌ از پست‌ مدرن‌، کلیسا باید بداند که‌ تعابیر مذهبی‌ همانند انجام‌ سفری‌ است‌ که‌ دو سؤال‌ و یا دو راه‌ عمده‌ به‌ آن‌منتهی‌ می‌شود. اول‌ اینکه‌: راه‌ عیسی‌ چه‌ بود؟ ثانیاً ما چگونه‌ قادر به‌ حفظ‌ راه‌ و شریعت‌ او در این‌ تغییرات‌ و نوسان‌های‌ فرهنگی‌ خواهیم‌بود؟ به‌ طور مجمل‌ زندگی‌ کلیسا به‌ نوعی‌ بازتاب‌ زندگی‌ عیسی‌ مسیح‌(ع‌) است‌ که‌ در فرهنگ‌های‌ بومی‌ تجسم‌ و عینیت‌ پیدا کرده‌ است‌ و لذابرقراری‌ ارتباط‌ جدید، یعنی‌ ارائه‌ کتاب‌ مقدس‌ و جامعه‌ مذهبی‌ در متن‌ و سیاقی‌ جدید موجب‌ تحقق‌ آرمان‌های‌ آن‌ خواهد شد و تنها درصورتی‌ می‌توان‌ به‌ حرکت‌های‌ خودجوش‌ و فطری‌ مردم‌ امیدوار شد که‌ کتاب‌ مقدس‌ به‌ صورت‌ راهنما و سرمشقی‌ در زندگی‌ و فرهنگ‌های‌مردم‌ جلوه‌گر شود.
کشف‌ کلیسای‌ قابل‌ انعطاف‌
امروزه‌ گروه‌های‌ بسیاری‌ تلاش‌ می‌کنند تا کلیسای‌ پست‌ مدرن‌ را  طراحی‌ ،  تولید  و حتی‌  اختراع‌  کنند. اما آیا عقیده‌ کلیسای‌ پست‌مدرن‌  بهتر از عقیده‌  کلیسای‌ مدرن‌  خواهد بود؟ آیا ما واقعاً می‌خواهیم‌ هزاره‌ دیگری‌ از نفوذ فرهنگی‌ کلیسا را آغاز کنیم‌؟ تلاش‌ برای‌پست‌ مدرن‌ بودن‌ شکستی‌ قطعی‌ و اجتناب‌ناپذیر است‌. ما می‌بایست‌ حرکتی‌ فراسوی‌ مأموریت‌ پست‌ مدرن‌ و کلیسای‌ پست‌ مدرن‌ داشته‌باشیم‌. برای‌ کلیسا برداشتن‌ محصول‌ از پست‌ مدرن‌ مستلزم‌ صدور جواز مرگ‌ مدرنیسم‌ است‌. کلیسا قادر به‌ ایجاد تغییر در دنیا نخواهد شد تازمانی‌ که‌ خود متفاوت‌ از دنیا باشد. پست‌ مدرنیسم‌ در حیطه‌ مأموریت‌ خویش‌ در صدد ایجاد پارادایم‌ جدیدی‌ است‌ که‌ این‌ پارادایم‌ در مواجهه ‌با مبانی‌ دینی‌، همه‌ تصورات‌ عالم‌ مسیحیت‌ را زیر سؤال‌ می‌برد. کلیسا برای‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌ وسیله‌ای‌ برای‌ ایجاد تغییرات‌ رهایی‌بخش‌می‌بایست‌ اشتباهات‌ فاحشی‌ را که‌ در مدرنیسم‌ دچار آن‌ شد به‌ کناری‌ نهاده‌ و سعی‌ در افشاء هویت‌ خود به‌ عنوان‌ جامعه‌ای‌ روحانی‌نماید. یعنی‌ پیروان‌ راه‌ خدا و مسیح‌ در درون‌ فرهنگ‌ها، نه‌ پیروان‌ فرهنگی‌! پست‌ مدرنیسم‌ شاید یکی‌ از بزرگترین‌ موهبت‌ها برای‌ کلیسای‌ غرب به همراه داشته ‌باشد و آن‌ واداشتن‌ کلیسا برای‌ اصلاح‌ چهره‌ای‌ است‌ که‌ از خداوند در اذهان‌ مردم‌ ترسیم‌ کرده‌ است‌. پست‌ مدرنیسم‌ از کلیسا خواستار اصلاح‌بنیادین‌ عواملی‌ مانند: نحوه‌ تبلیغ‌، استراتژی‌ کلیسا، تنصیر(۷)، پیروی‌ از مسیح‌(ع‌)(۸) و عملکرد کلی‌ کلیسا است‌. نه‌ تنها کارهایی‌ را که‌می‌خواهیم‌ در این‌ زمینه‌ها انجام‌ دهیم‌ باید ارزیابی‌ کنیم‌ بلکه‌ چگونگی‌ راهکارها و دستیابی‌ به‌ آنها نیز باید بررسی‌ شود. زمان‌ واقعی‌ برای‌دعوت‌ به‌ یک‌ جامعه‌ اصیل‌ مسیحی‌ وقتی‌ خواهد بود که‌ هر دو وجه‌ فرهنگی‌ و روحانی‌ آن‌ به‌ دقت‌ سنجیده‌ و زمینه‌یابی‌ شده‌ باشند، به‌ویژه‌در مورد کسانی‌ که‌ قالب‌ پست‌ مدرن‌ به‌ خود گرفته‌اند. تب‌ ( Tebb) عقیده‌ راگزبرگ‌ را درخصوص‌ نادیده‌ گرفتن‌ کلیسا و به‌ عبارتی‌ کلیسای‌ درتبعید رد می‌کند. راگزبرگ‌ گفته‌ بود:  موقعیت‌ ممتاز ما از بین‌ رفته‌ و با نسلی‌ مرده‌ از درون‌، در جوامع‌ خود روبه‌رو هستیم‌ و حالا ما نسل‌جایگزین‌ آنان‌ می‌باشیم‌.  درست‌ مثل‌ ظهور اسراییل‌ در تبعید همراه‌ با نفرتی‌ عظیم‌ از کفر و بت‌پرستی‌. حال‌ این‌ سؤال‌ مطرح‌ است‌، آیاکلیسا هم‌ خواهد توانست‌ به‌ همان‌ نحو یعنی‌ پس‌ از ۱۷۰۰ سال‌ سازگاری‌ با مدرنیسم‌ ظهور خود را اعلام‌ کند. این‌ موضوع‌ می‌تواند ما را وادار به‌ حرکتی‌ انقلابی‌ در درون‌ فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌ بکند. در کوران‌ بحران‌ اخیر فرهنگی‌ ـ مذهبی‌، بیشترین‌ عامل‌ متقاعدکننده‌ در تجلی ‌حقانیت‌ کتاب‌ مقدس‌ در برابر فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌، وجود مردم‌ با خدایی‌ است‌ که‌ مظهر و تجسم‌ عینی‌ راه‌ عیسی‌ مسیح‌ (ع‌) هستند نه‌کمتر و نه‌ بیشتر!
هر چیز دیگری‌ را که‌ بخواهیم‌ به‌ اساس‌ راه‌ عیسی‌ مسیح‌(ع‌) اضافه‌ کنیم‌ خطراتی‌ را متوجه‌ تفسیرپذیری‌ کلیسا خواهد کرد. درست‌همانند کلیساهای‌ روحانی‌ عهد باستان‌ که‌ به‌ طریقی‌ ساده‌ راه‌ عیسی‌(ع‌) را دنبال‌ می‌کردند. هم‌اکنون‌ ما نیز می‌بایست‌ با مردم‌ در حیطه‌ وقلمرو خودشان‌ برخورد کرده‌، سخنان‌ بدیل‌ خود را با زبان‌ دل‌ آنان‌ بیان‌ کنیم‌ و مؤمنان‌ جدیدی‌ را تربیت‌ کنیم‌ که‌ بتوانند بومیان‌ هر ناحیه‌ای‌را با اصطلاحات‌ کلیسایی‌ مختص‌ همان‌ منطقه‌ راهنمایی‌ و ارشاد کنند. مهمترین‌ و قوی‌ترین‌ پیام‌ برای‌ پست‌ مدرن‌ها همانا اعلام‌ موجودیت‌کلیسا به‌ عنوان‌ کلیساست‌ نه‌ یک‌ نهاد یا مؤسسه‌، موجودیتی‌ زنده‌، در حال‌ تنفس‌ و جامعه‌ای‌ روحانی‌. پست‌ مدرنیسم‌ مبتلابه‌ نوعی‌ تشنگی‌روحی‌ است‌ که‌ نمی‌تواند خود را با دکترین‌، استراتژی‌ یا نهادگرایی‌ ارضاء کند. تنها یک‌ نفر از سوی‌ مسیح‌(ع‌) و از پیکره‌ او، یا جامعه‌ مؤمنان‌قادر به‌ فرو نشاندن‌ این‌ تشنگی‌ است‌. کلیسا به‌ طور مؤثری‌ می‌تواند از طریق‌ بوجود آوردن‌ جوامعی‌ اصیل‌ و روحانی‌ که‌ متشکل‌ از پیروان‌حقیقی‌ عیسی‌ مسیح‌(ع‌) باشند رسالت‌ خود را در پست‌ مدرن‌ به‌ انجام‌ برساند.
وجود بیشترین‌ فرصت‌های‌ پست‌ مدرن‌
متلاشی‌ کردن‌ مدرنیته‌ و رها کردن‌ کلیسای‌ مدرن‌ ایجاب‌ می‌کند که‌ خداوند فکر تازه‌ای‌ به‌کار ببندد!!!
ما می‌بایست‌ در جامعه‌ به‌ شدت‌ در حال‌ تغییر خود عواملی‌ مانند معنویت‌، فرهنگ‌، محیط‌ زیست‌، سیاست‌، علوم‌ روانشناختی‌ و… را به‌طور کامل‌ درک‌ و شناسایی‌ کرده‌. پاسخی‌ درخور و قابل‌ تفسیر براساس‌ کتاب‌ مقدس‌ به‌ همه‌ آنها عرضه‌ کنیم‌. و نهایتاً اینکه‌ مؤثرترین‌ عامل‌در برابر پست‌ مدرنیته‌ اشتغال‌ کلیسا به‌ کارهای‌ روحانی‌ یعنی‌ پرداختن‌ به‌ خداوند متعال‌ است‌. بسیار بیش‌ از گذشته‌ کلیسا نیازمند نیایش‌ باچشمانی‌ باز است‌ درست‌ مانند پل‌ مقدس‌ (از حواریون‌) در کلیسای‌ کالاسین‌(۹) که‌ به‌ مردم‌ توصیه‌ کرد:  خود را وقف‌ عبادت‌ کنید، تقوای‌الهی‌ پیشه‌ کنید و شکرگزار باشید، در انتخاب‌ راه‌ عقل‌ خود را به‌ کار بندید و از هر فرصتی‌ بهره‌ گیرید، سخنان‌ شما همواره‌ سرشار از زیبایی‌هاباشد، آنها را با لحنی‌ خوش‌ ادا کنید، و بدین‌ طریق‌ است‌ که‌ به‌ زیبایی‌ قادر به‌ پاسخگویی‌ به‌ هر فردی‌ خواهید شد. ]کولسیان‌ ـ باب‌ ۴: ۲ تا۶(۱۰)[  خداوند خود ناظر آنچه‌ که‌ در پست‌ مدرن‌ اتفاِ می‌افتد هست‌. کلیسا باید تقوای‌ خود را حفظ‌ کند و با آمادگی‌ کامل‌ از فرصت‌های‌ به‌دست‌ آمده‌ به‌ خوبی‌ استفاده‌ کند. درست‌ مانند زمانی‌ که‌ با فروتنی‌ و با رویی‌ خوش‌ و ملایم‌ برای‌ ادای‌ وظیفه‌ خود تلاش‌ می‌کرد. آماده‌ برای‌تغییر و با اتکال‌ به‌ خداوند تلاش‌ کند تا فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌ را با کتاب‌ مقدس‌ سازگار کند. درست‌ مانند مردان‌ قوم‌ بنی‌اسراییل‌(۱۱) که‌مورد ستایش‌ واقع‌ شدند.  آنها زمان‌ را درک‌ کردند و دانستند که‌ اسراییل‌ چه‌ باید بکند. ]۱، انجیل‌، باب‌ ۱۲ آیه‌ ۳۲(۱۲)[  از این‌ رو لازم‌ است‌کلیسا هم‌ زمان‌ و هم‌ راه‌هایی‌ را که‌ به‌ خداوند ختم‌ می‌شوند بشناسد. اکنون‌ زمان‌ آن‌ فرا رسیده‌ که‌ کلیسا چشمان‌ خود را به‌ پست‌ مدرن‌ بازکند و بذر کتاب‌ مقدس‌ را در راهی‌ بیافشاند که‌ معتقدان‌ جدید پست‌ مدرن‌ خود عامل‌ و به‌بارآورنده‌ این‌ بذر باشند. شاید روح‌القدس‌ به‌ کلیسانیرویی‌ تازه‌ ببخشد تا بتواند به‌ راحتی‌ در راه‌ عیسی‌ مسیح‌(ع‌) و با فرهنگ‌ پست‌ مدرن‌ زندگی‌ کند. درود و سلام‌ بر شما. همان‌گونه‌ که‌ پدربرای‌ من‌ فرستاد من‌ نیز در قالب‌ پست‌ مدرن‌ به‌ شما می‌فرستم‌.
نکته‌ پایانی‌ :
ارائه‌ چینن‌ بیانیه‌ تام‌الاختیاری‌ از پست‌ مدرنیته‌ مثل‌ این‌ است‌ که‌ گفته‌ شود:
 فرهنگ‌ چینی‌ کاملاً غیرمسیحی‌ است‌  یا  فرهنگ‌ اروپایی‌ غیرمسیحی‌ است‌ . جنبه‌ فرهنگی‌ پست‌ مدرن‌ نه‌ مثبت‌تر از سایرفرهنگ‌هاست‌ نه‌ منفی‌تر از آنها.
این‌ موضوع‌ اصلی‌ پایان‌نامه‌ من‌ بود (پایان‌نامه‌ دکتری‌): جامعه‌ مسیحی‌ قابل‌ انعطاف‌: مذهب‌شناسی‌ برای‌ فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌ وفوِ آن‌.
*جاناتان‌ کمبل‌ Janathan Campbell از سال‌ ۱۹۲۲ تا ۱۹۹۹ به‌ عنوان‌ طراح‌ استراتژیک‌ کلیساهای‌ مناطق‌ لوس‌آنجلس‌ و آمریکای‌شمالی‌ و استادیار حوزه‌ علمیه‌ Golden Gate Baptist Theological Seminary خدمت‌ کرد. زمینه‌ مطالعاتی‌ او فرهنگ‌های‌ پست‌ مدرن‌است‌ و دکتری‌ خود را از School of World Mission و حوزه‌ علمیه‌ فولر Fuller Seminary اخذ کرد. در حال‌ حاضر او به‌ عنوان‌ معاون‌Ingram Labsllc که‌ یک‌ مؤسسه‌ رسانه‌ای‌ است‌ در سیاتل‌ فعالیت‌ می‌کند.
پانوشت‌ها:
1- paradigm
2- digital
3- Clive Calver
4- Elizabeth Tebbe
5- John (1:14)
6- Lamin Sanneh
7- evangelism
8- discipleship
9- colossian
10- (Col. 4: 2-6)
11- men of Issachar
12- (۱ chron. 12:32)
 
نویسنده : جاناتان کمبل‌
مترجم : یوسف مهین روستا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید