تبارک از همان مادهای است که ماده برکت است. برکت، فزونی خیر است. آنجایی که خیری وجود دارد، وقتی میگوییم که برکتی در اینجا هست، یعنی این خیر فزونی گرفته است . اگر میگویند عمر فلانکس برکت دارد، مال فلانکس برکت دارد، معنایش این است که این شیء در ذات خودش خیر است و این خیر فزونی گرفته است. در دعاها نسبت به یکدیگر گفته میشود: بارک الله لک، معنایش این است که خداوند خیر را درباره تو افزون گرداند، یعنی خداوند خیری که به تو میرساند افزون گرداند.
کلمه ” « تبارک »” را دو جور میشود معنی کرد، یکی اینکه افزون است خیر و برکت خداوند، یعنی خداوند که منبع همه خیرات و برکات است فزون در فزون است خیرات و برکات او. این در صورتی است که ما فعل ماضی را به همان صورت فعل ماضی معنی کنیم.
ولی احتمال دیگری در معنی این جمله هست که نزدیک به معنی اول است و آن اینکه جنبه شعاری پیدا میکند نه جنبه خبری: ” « تبارک الذی بیده الملک »” فزون باد خیر و برکت آن کسی که تمام سلطه ها و قدرتها در اختیار اوست. حال چه ” افزون است ” بگیریم چه ” فزون باد “. فزون باد معنایش دعا نیست که بگویید دعا در حق خدا معنی ندارد. جملههای انشائی گاهی جنبه شعاری دارد، مثل اینکه خود خداوند در قرآن میفرماید: « تبارک الله احسن الخالقین »(مومنون / ۱۴ ). این تبارک هم به احتمال قوی همینطور است. وقتی که ما میگوییم فزون باد، یعنی وقتی به صورت شعار یک چیزی را ذکر میکنیم درواقع احساسات خودمان را درباره آن بیان میکنیم.
پس خلاصه معنی آیه توحید افعالی است: زمام تمام قدرتها دراختیار اوست. قهرا هیچ خیری به هیچ موجودی نمیرسد مگر اینکه به اراده و مشیت او و به دست اوست. پس فزون در فزون است (یا فزون باد)خیرات و برکاتی که از ناحیه ذات حق به موجودات میرسد.