معیارهای خواندن
وقتی موضوع خواندن، این قدر در زندگی انسان ارزش و اهمیت دارد، وظیفه حتمی و ضروری والدین و معلمان است که دائماً میزان پیشرفت خواندن دانش آموزان را ارزشیابی کنند و برای این ارزشیابی باید معیارها و ملاکهایی داشته باشند. مسلم است که این ارزشیابی فقط برای کمک به پیشرفت دانش آموزان در مهارت خواندن انجام میگیرد.
معیارهای خواندن بر حسب محیط، سن، استعداد و کلاس دانش آموزان فرق میکنند.
از این رو، نمیتوان معیار ثابتی به والدین یا معلم پیشنهاد کرد، ولی برای کمک به ایشان اینک به چند معیار به صورت سؤال اشاره میکنیم:
۱. آیا توانایی یا مهارت خواندن کودک به اندازهای پیشرفت کرده است که سایر مطالب و موضوعها (غیر درسی) را بخواند؟
۲. آیا کودک خواندن را به روشهای گوناگون یا منظورهای متفاوت از قبیل: فهمیدن فکر مهم، یادداشت کردن نکات یا جزئیات مخصوص، و دنبال کردن توالی حوادث، یاد میگیرد؟
۳. آیا مهارت خواندن کودک به میزانی رشد کرده است که ماهیت موضوع و منظور از خواندن آن را دریابد؟
۴. آیا کودک شخصاً میتواند کلمات تازه را بشناسد؟
۵. آیا دانشآموز میتواند مستقیماً از کتابها یاد بگیرد؟
۶. آیا قدرت خواندن کودک به حدی رشد و تکامل یافته است که بتواند از فهرستها و راهنماها استفاده کند و سایر قسمتهای مورد نیازش را از یک کتاب پیدا کند؟
۷. آیا کودک میتواند برای منظورهای عملی خود از کتابها استفاده کند؟
۸. آیا دانشآموز میتواند شخصاً برای موضوعها عنوان پیدا کند؟
۹. آیا مهارت و عادت خواندن کودک، چنان رشد کرده و گسترش یافته است که به تحلیل انتقادی، ارزشیابی متفکرانه و داوری بیطرفانه موضوعهای خواندنی بپردازد؟
۱۰. آیا میل کودک به خواندن، هر روز افزایش مییابد؟
آمادگی برای خواندن
منظور از «آمادگی» پیدایش همه شرایطی است که شخص را قادر میسازند تا با اطمینان به موفقیت و اعتماد به نفس، به تجربه خاصی بپردازد و این شرایط را میتوان زیر چهار عنوان: بدنی، روانی، ذهنی و اجتماعی طبقهبندی کرد، با تأکید بر این نکته بسیار مهم که بین آنها بستگی کامل و تأثیر متقابل وجود دارد و هرگز نباید یکی را بر دیگری ترجیح داد یا مهمتر شمرد.
– آمادگی بدنی (بیولوژیک و فیزیولوژیک) : به رشد و تکامل طبیعی بدنی، تندرستی و نداشتن نقصهای بدنی کودک مربوط است. مدرسه میتواند از راه آزمایشهای بدنی و حسی (احساسی) به کمک والدین، به میزان و چگونگی این نوع آمادگی کودکان پی ببرد.
– آمادگی روانی (روان شناختی) : به شکل پیچیدهای با رشد و تکامل بدنی و ذهنی و اجتماعی آمیخته است، خستگی، بیتابی و بیقراری، کوتاهی زمان دقت، نداشتن تمرکز در فعالیتهای مدرسه، انجام ندادن یا ناقص انجام دادن تکالیف درسی، واکنشهای منفی نسبت به دیگران و… همگی نشانه نبودن آمادگی روانی در کودک است.
– آمادگی ذهنی کودک را میتوان از این خصایص دریافت: رشد گویایی سالم، قدرت تفسیر و تعبیر اشکال، توانایی درک همانندیها و ناهمانندیها میان کلمات، مهارت در تشخیص میان شکلهای کلمه، آشنایی با اجزا و عناصر صدا و اعداد و کلمات، و… معمولاً آمادگی ذهنی را با سه وسیله تعیین میکنند:
۱. آزمون هوش مخصوصاً آزمون هوش فردی
۲. آزمون آمادگی
۳. مشاهده معلم
– آمادگی اجتماعی کودک به ماهیت و وسعت تجارب او بستگی دارد که میتوان آن را با تجزیه و تحلیل:
۱) زمینه خانه و خانوادگی.
۲) محیط وسیع اجتماعی که او در آن تجربه اندوخته است.
۳) و تربیت پیشین او تعیین کرد.
نکاتی که باید توجه داشت
– کتابخوانی برای کودک از ۱۸ ماهگی یا دو سالگی آغاز میشود.
– کتابخوانی کودک از روی زانوهای مادر شروع میشود.
– کتابخوانی برای کودک سبب میشود که:
– خزانه لغات او گسترش یابد، با اشاره به تصویرها و نامهای آنها، یا شنیدن کلمات به کار رفته در محتوای یک داستان.
– از رشد گویایی سالمی برخوردار شود.
– علاقه سیریناپذیر کودک به آموختن کلمات تازه و زیاد افزایش یابد.
– چگونه خواندن را باید یاد بگیرد.
– بر تعداد و تنوع تجارب کودک بیفزاید.
همچنین، درباره مهارت خواندن کودکان باید نکات زیر را در نظر بگیریم:
۱. نضج (۱)
در مطالعه کلمه: کودک وقتی میتواند به خواندن آغاز کند که رشد و نضج (رسش، پختگی) لازم برای مطالعه کلمه را دارا باشد و این نضج به سه صورت انجام میگیرد:
– افزایش مداوم دایره فرهنگ و لغت
– رشد فنون شناخت کلمه
– قدرت گردآوری کلماتی که فوراً میتوانند شناخته شوند. از این رو، معلم در هر درس باید مطمئن شود که هر کودک معانی کلمات آن را واضح و روشن درک کرده است.
۲. رشد و پختگی فهم: توانایی کودک به فهمیدن آنچه میخواند بسیار مهم است، زیرا بدون این توانایی، خواندن بیفایده خواهد بود. توانایی درک و فهم، خود شامل تواناییهای زیر است:
الف. انتخاب معانی خاص برای کلمات، یعنی کودک بتواند معنای مخصوص هر کلمه را دریابد.
ب. گروهبندی کلمات در واحدهای فکری، یعنی کودک بتواند برای هر واحد فکری کلماتی را با هم گردآورد و طبقهبندی کند.
پ. درک معنا و ترکیب جمله، یعنی کودک بتواند معانی و مفاهیم جمله را بفهمد.
ت. درک معنا و ترکیب بند (پاراگراف).
ث. شناخت روابط موجود میان قسمتهای یک قطعه یا مجموعه.
۳. رشد و نضج در مهارتهای اساسی مطالعه: منظور این است که کودک بتواند از فهرستها و مراجع یا منابع برای افزایش و مستند ساختن معلومات خویش استفاده کند. دانش آموز را باید از همان کلاس اول به تدریج به استفاده از منابع و فهرستها آشنا ساخت. دیگر اینکه کودک بتواند نقشهها و نمودارها را تفسیر کند. راهنمایی دانش آموزان در کسب این توانایی وظیفه همه معلمان، به ویژه معلم زبان و ادبیات فارسی، است. یادآوری این نکته ضروری است که همه کتابهای درسی، بدون استثناء، باید در آخر هر فصل یا کتاب، فهرست منابع مطالب و منابع سودمند دیگری داشته باشد.
۴. نضج در خواندن مستقل و اثربخش: امروز بیش از هر زمان به خواندن هدفدار نیاز داریم و هر کس باید بتواند مطالب مختلف را بخواند و در خواندنش منظورها یا هدفهایی را دنبال کند، نه اینکه صرفاً برای وقت گذرانی یا به خواب رفتن بخواند؛ و نیز باید بتوانیم با حداکثر سرعت بخوانیم که زمان منتظر ما نخواهد بود. مطالعه هدفدار و سریع را کودک باید از همان زمان آغاز مطالعه از اطرافیان به خصوص والدین و معلمانش یاد بگیرد تا در دوران تحصیل، به ویژه بعد از ترک مدرسه، در مطالعه و خواندن به کمک دیگران نیازمند نباشد.
۵.نضج در عادتهای خواندن، گرایشها، رغبتها و ذوق: کودک باید از نخستین پایه تحصیلی، که ممکن است دوره کودکستان و آمادگی را هم شامل شود، به خواندن عادت کند، و در انتخاب مواد خواندنی شخصاً دارای نظر، رغبت و ذوق باشد.