مناظره امام کاظم(ع) با هارون

مناظره امام کاظم(ع) با هارون

اهلبیت (علیهم السّلام) ذریه و نسل پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)؟

هارون الرّشید (پنجمین خلیفه عبّاسی) در گفتگویی، با امام کاظم ـ علیه السّلام ـ سخن را چنین ادامه داد و به آن حضرت خطاب کرده و گفت:

شما در بین عام و خاص، روا دانسته‌اید تا شما را به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نسبت دهند و می‌گویید ما پسر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هستیم، با این‌که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پسری نداشت، تا نسل او از ناحیه پسر ادامه یابد، و می‌دانید که ادامه نسل از ناحیه پسر است نه دختر و شما اولاد دختر او هستید، پس پسر پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیستید؟

امام کاظم: اگر پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ هم اکنون حاضر شود و از دختر تو خواستگاری کند، آیا جواب مثبت به او می‌دهی؟

هارون: عجبا! چرا جواب مثبت ندهم، بلکه بر این وصلت بر عرب و عجم افتخار می‌کنم.

امام کاظم: ولی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از دختر من خواستگاری نمی‌کند و برای من روا نیست که دخترم را همسر او گردانم.

هارون: چرا؟

امام کاظم: زیرا، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ باعث تولّد من شده است (و من نوه او هستم) ولی باعث تولّد تو نشده است.

هارون: احسن ای موسی! اکنون سؤال من این است که چرا شما می‌گوئید «من از ذریه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هستم؟ با این‌که پیامبر نسلی نداشت، زیرا نسل از ناحیه پسر است نه دختر، و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پسر نداشت، شما از نسل دختر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ حضرت زهرا ـ علیها السّلام ـ هستید، نسل حضرت زهرا ـ علیها السّلام ـ نسل پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نخواهد بود.

امام کاظم: آیا در امانم، و اجازه می‌دهی جواب دهم؟

هارون: آری، جواب بده.

امام کاظم: خداوند در قرآن (آیه ۸۴ و ۸۵ انعام) می‌فرماید وَ مِنْ ذُرِّیتهِ داوُدَ وَ سُلَیمانَ وَ اَیوبَ وَ یوسُفَ وَ مُوسی هاروُنَ وَ کذلِک نَجْزِی المُحْسِنِینَ ـ وَ زَکرِیا وَ یحْیی و وَعِیسی وَ اِلْیاسَ کلّ مِنَ الصّالِحینَ

 «و از دودمان ابراهیم ـ علیه السّلام ـ، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون هستند، این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم ـ و هم‌چنین زکریا و یحیی و عیسی و الیاس، هر کدام از صالحان بودند» (سوره انعام، آیه ۸۴ و ۸۵).

اکنون از شما می‌پرسم پدر عیسی چه کسی بود؟

هارون: عیسی ـ علیه السّلام ـ پدر نداشت.

امام کاظم: بنابراین خداوند در آیه مذکور، عیسی ـ علیه السّلام ـ را به ذریه پیامبران از طریق مادرش مریم ملحق نموده است، هم‌چنین ما از طریق مادرمان فاطمه ـ علیها السّلام ـ به ذریه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پیوسته‌ایم.

آن‌گاه فرمود: آیا بر دلیلم بیفزایم؟

هارون گفت: بیفزا.

امام کاظم: خداوند (در مورد ماجرای مباهله) می‌فرماید:

فَمَنْ حاجّک فِیهِ مِنْ بَعدِ ماجائَک مِنَ الْعِلمْ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائکمْ وَ نِسائَنا وَ نِسائکم وَ اَنْفُسنَا وَ اَنْفُسَکم ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَهَ الله عَلی الْکاذِبینَ

 «هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسید (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آن‌ها بگو بیائید ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خود را دعوت می‌کنیم، شما نیز زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می‌کنیم شما نیز از نفوس خود، آن‌گاه مباهله می‌کنیم، ولعنت خدا را بر درغگویان قرار می‌دهیم» (سوره آل‌عمران، آیه ۶۱)

آن‌گاه فرمود: هیچ‌کس ادّعا ننموده که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هنگام مباهله (یعنی نفرین کردن برای هلاکت آن کس که راه باطل را می‌پیماید) با گروه نصاری، کسانی را برای مباهله آورده باشد، جز علی ـ علیه السّلام ـ و فاطمه و حسن و حسین ـ علیه السّلام ـ را، بنابراین از این ماجرا استفاده می‌شود که منظور از «اَنْفُسَنا» (از نفوس خود) علی ـ علیه السّلام ـ است، و منظور از «اَبْنائَنا» (پسران ما)، حسن و حسین ـ علیه السّلام ـ می‌باشند، که خداوند آن‌ها را پسران رسول خدا خوانده است.

هارون: دلیل روشن امام کاظم ـ علیه السّلام ـ را پذیرفت و گفت احسن بر تو ای موسی! …[۱]

پی نوشت:

[۱] ـ اقتباس از احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۳۴۰ ـ ۳۳۸، نشر اسوه.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا