از آنجا که در شب قدر سرنوشت انسانها براى یک سال، بر طبق لیاقتها و شایستگیهاى آنها، تعیین مىشود؛ لذا باید آن شب را بیدار بود، توبه کرد خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لیاقتى بیشتر و بهتر براى جلب رحمت او پیدا کرد
به استناد روایات وارده ماه رمضان افضل ماهها نزد خداوند متعال است؛ که اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن اجابت دعا و رهایی از آتش میباشد و به استناد آیات نورانی قرآن کریم شب قدر شب نزول قرآن است که این شب در ماه مبارک رمضان قرار دارد و عظمت این شب به قدرى است که خداوند آن را بهتر از هزار ماه دانسته است.به اعتقاد مفسران[۱] شب قدر به این جهت” قدر” نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مىشود.[۲]
در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که ایشان فرمودند:« شب قدر که همه ساله در ماه رمضان در دهه آخرش تجدید مىشود شبى است که قرآن جز در آن شب نازل نشده، و آن شبى است که خداى تعالى در بارهاش فرموده:«فِیها یُفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ»[۳].
آن گاه فرمود:«در آن شب هر حادثهاى که باید در طول آن سال واقع گردد چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت، و چه فرزندى که قرار است متولد شود، و یا اجلى که بنا است فرا رسد، و یا رزقى که قرار است (تنگ و یا وسیع) برسد، تقدیر میشود؛ پس آنچه در این شب مقدر شود، و قضایش رانده شود قضایى است حتمى، ولى در عین حال مشیت خداى تعالى در آنها محفوظ است».[۴]به اعتقاد شیعه شب قدر یکی از سه شب نوزدهم بیست و یکم و یا بیست و سوم از ماه مبارک رمضان می باشد که در این خصوص در متون روایی شیعه روایتی ازامام صادق علیه السلام آمده که ایشان فرمودند:«تقدیر مقدرات در شب نوزدهم، و تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضاء در شب بیست و سوم است».[۵]
برای این شب در کتب ادعیه اعمال خاصی[۶] ذکر شده که لازمه آن تهجد و شب زندهداری در این شب است. لکن برخی بدون توجه به آثار و اهمیت این شب در تعیین سرنوشت آنان شب قدر را همچون سایر شبها انگاشته و اجازه میدهند خواب غفلت آنان را برباید.
خواب نیاز طبیعی هر انسانی است که جسم وی پس از ساعتها تلاش برای کسب روزی و کارهای روزانه آن را میطلبد با این وجود از آنجا که در شب قدر سرنوشت انسانها براى یک سال، بر طبق لیاقتها و شایستگی هاى آنها، تعیین مىشود؛ لذا باید آن شب را بیدار بود، توبه کرد خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لیاقتى بیشتر و بهتر براى جلب رحمت او پیدا کرد.[۷]
زیرا هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که در لحظاتى که سرنوشت انسان تعیین مىشود و فرد می تواند در سرنوشت و مقدرات خود اثر مستقیمی داشته باشد او در خواب و از همه چیز غافل و بیخبر باشد. از طرفی کسانی که به دنبال آمرزش و توبه به درگاه الهی هستند شب قدر بهترین فرصت برای آنان است؛ زیرا درهای رحمت و مغفرت الهی در این ماه و به ویژه در این شب بیش از پیش به روی بندگان گناهکار باز است و وعده استجابت دعا و نیایشهای آنان نیز به آنها داده شده است. به نظر میرسد اینکه در روایات رهایی از آتش جهنم را به دهه آخر ماه رمضان نسبت داده اند به دعا و نیایش فرد در شب قدر بستگی دارد.
شب قدر
در این خصوص امام باقر علیه السلام فرمودند: «کسی که شب قدر را احیا بدارد گناهان وی حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان سنگینی کوهها و اندازه دریاها باشد آمرزیده میشود.» [۸] و همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: «کسی که ماه رمضان آمرزیده نشود آمرزیده نمیشود مگر آنکه عرفه را درک کند و در آن حاضر باشد».[۹]
برخی از انسانها به گونهای در این دنیا زندگی میکنند که گویی به ماندن ابدی در آن اطمینان دارند و یا دست کم مرگ را فرسنگها از خود دورتر میپندارند در حالی که چنین نیست و تضمینی برای هیچیک از افراد وجود ندارد که لحظهای بعد در قید حیات باشند و یا اینکه شب قدر دیگری را بتوانند تجربه کنند؛ لذا بر هر انسانی واجب است تا از فرصتهای موجود بیشترین بهره را کسب کند. و شب قدر همان فرصتی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده تا از آن در جهت تقرب به درگاه الهی استفاده کند و کاهلی انسان در این شب به هر نحو که باشد سرنوشت غمانگیزی برای وی به دنبال خواهد داشت.و به راستی:
گر گدا کاهل بُود تقصیر صاحبخانه چیست؟
پی نوشت ها:[۱]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش, ج۲۷، ص۱۸۷[۲]. شاهد این معنى در آیات ۳و۴ سوره دخان است که مىفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهٍ مُبارَکَهٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ»[۳]. الدخان/۴[۴]. الکلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق, الکافی, تصحیح: على اکبر غفارى و محمد آخوندى, چاپ چهارم, تهران, دار الکتب الإسلامیه ۱۴۰۷ه, ج ۴ صص۱۵۸ و ۱۵۷, ح۶[۵]. ر.ک: همان ج ۴ ص۱۵۹ ح۹[۶].همچون: صد رکعت نماز, دو رکعت نماز با هفت قل هو اللَّه احد استغفار هفتاد مرتبه قرآن به سر گرفتن هزار بار سوره انا انزلناه فى لیله القدر خواندن, دعاء شریف جوشن و زیارت حضرت ابى عبد اللَّه الحسین علیه السلام و اعمال دیگر [۷].ر.ک: مکارم شیرازی تفسیر نمونه، ج۲۷، صص ۱۹۲و۱۹۱[۸]. حر عاملى، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم, مۆسسه آل البیت علیهمالسلام قم، ۱۴۰۹ ه, ج۱۰, ص ۳۵۸, ح۱۳۵۹۹و ر.ک: همان ح۱۳۶۰۰ و ح۱۳۶۰۱[۹]. حرعاملی, وسائلالشیعه ج۱۰ ص۳۰۵ ح۱۳۴۸۰