منزل وسیع :
مسلمان اگر مى تواند خانه وسیعى را تهیه مى کند، که از سعادت انسان وسعت منزل و دوستان زیاد است و خادمى نیز استخدام مى کند، زیرا این نیز از فضل و برترى است. امام صادق (ع) مى فرماید: من السعاده سعه المنزل؛ بزرگی خانه از نشانه های خوشبختی است . امام أبو الحسن (ع) مى فرمود : العیش السعه فی المنازل و الفضل فی الخدم؛ خوشبختی، بزرگی خانه و زیادی خدمتکاران است. و از آن حضرت سؤال شد که برترى زندگى دنیا در چیست؟ قال: سعه المنزل و کثره المحبین؛ بزرگی خانه و فراوانی دوستداران. و پیامبر (ص) مى فرماید: من سعاده المرء المسلم المسکن الواسع؛ خانه بزرگ از نشانه های خوشبختی انسان مسلمان است (کافى جلد ۶ باب سعه المنزل ص ۵۲۵).
مومن هرگز در خانه اش سگ نگهدارى نمى کند زیرا در خانه اى که سگ است فرشتگان وارد نمى شوند. پیامبر (ص) مى فرماید: جبرئیل به من خبر داد که: انا لا ندخل بیتا فیه کلب و لا تمثال جسد و لا اناء یبال فیه؛ ما در خانه ای که در آن سگ و مجسمه و ظرف توالت است وارد نمی شویم. (کافى جلد ۶ باب تزویق البیوت ص ۵۲۷). و خانه اش را از آلودگیها پاک مى سازد، و چراغ را پیش از غروب در آن روشن مى کند که این کارها فقر و نیازمندى را مى زدایند، در خانه در غیر صورت ناچارى تنها نمى خوابد و اگر بناچار خواست تنها بماند زیاد ذکر و یاد خدا مى گوید، تنها مسافرت نمى کند و تنها غذا نمى خورد زیرا شیطان به هنگامى که شخص تنها است تلاش سختى در اغواى وى مى نماید.
خواب و استراحت :
مسلمان مراعات آداب خواب را مى کند یعنى وضو مى گیرد و به بستر مى رود و مکرر خداوند را یاد مى کند تا اینکه خداوند او را از کسانى که این شب به عبادت مشغول مى شوند به شمار آورد، همچون پیامبران مى خوابد یعنى به پشت مى خوابد، و یا همچون مؤمنان یعنى بر روى دست راست، و هرگز به رو نمى خوابد زیرا این طرز خواب شیطانى است. احمد بن اسحاق از امام علیه السلام پرسید که از پدرانت این روایت به ما رسیده که طرز خواب اینگونه است و امام تصدیق مى کند و اکنون عین سؤال: روی لنا عن آبائک ان نوم الأنبیاء على اقفیتهم و نوم المؤمنین على أیمانهم و نوم المنافقین على شمائلهم و نوم الشیاطین على وجوههم. فقال: کذلک هو؛ از پدرانت برای ما روایت شد که پیامبران بر پشت می خوابند و مومنان بر پهلوی راست و منافقان بر پهلوی چپ و شیطان ها بر صورت. فرمود: درست است (سفینه البحار ـ نوم). بین سپیده صبح تا طلوع آفتاب نمى خوابد چون چنین خوابى شوم است، روزى را از بین مى برد و رنگ را زرد مى کند. قال الصادق (ع) : نومه الغداه مشومه تطرد الرزق و تصفر اللون و تغیره و تقبحه هو نوم کل مشوم…؛ خواب صبحگاهی میمنت ندارد چون روزی را دفع می کند و رنگ رخسار را زرد و زشت می کند. این خواب کسی است که شگون ندارد (سفینه البحار ـ نوم)
پیامبر (ص) فرمود: بورک لامتی فی بکورها؛ سحرخیزى و بیدار بودن صبحگاهان براى امت من مبارک و با میمنت قرار داده شده است؛ زیاد نمى خوابد زیرا خواب زیاد دین و دنیا را از بین مى برد. امام صادق (ع) مى فرماید: کثره النوم مذهبه للدین و الدنیا؛ پرخوابی دین و دنیا را از بین می برد (سفینه ـ نوم)؛ خواب قیلوله مى کند یعنى پیش از زوال کمى مى خوابد، که براى حافظه و ذهن مفید و به بیدارى شب کمک مى کند. قال الصادق (ع) : النوم من اول النهار خرق و القائله نعمه و النوم بعد العصر حمق و بین العشائین یحرم الرزق؛ خواب در آغاز روز نادانی، خواب پیش از ظهر نعمت و خواب پس از عصر حماقت است و خواب میان نماز مغرب و عشا باعث محرومیت از روزی است (سفینه – نوم)؛ و در شهرى که خانواده دارد در خارج از خانه خود نمى خوابد.
امام باقر (ع) به شخصى به نام میمون مى فرماید: لا تنم وحدک فان اجرأ ما یکون الشیطان على الانسان اذا کان وحده؛ تنها نخواب که جرات شیطان بر انسان تنها، از هر موقعیتی بیشتر است. و امام صادق (ع) مى فرماید: ان الشیطان أشد ما یهم بالانسان اذا کان وحده فلا تبیتن وحدک و لا تسافرن وحدک؛ شیطان همتش مصروف انسان تنها است پس تنها نخواب و تنها به مسافرت نرو (کافى جلد ۶ باب کراهه أن یبیت الانسان وحده ص ۵۳۳).
درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله مورخین نوشته اند که از خصائص وی این بود که ساده و بی تکلف زندگی می کرد، ساده و بی تکلف سخن می گفت، ساده و بی تکلف غذا می خورد، در عین این که مقید بود همیشه پاکیزه و نظیف و معطر باشد بسیار ساده و بی تکلف جامه می پوشید، یکی از اصول زندگی آن حضرت سادگی و پرهیز از تکلف بود. شک نیست که زندگی، اصولی و حدودی دارد و باید آن اصول و حدود را رعایت کرد. اگر بر زندگی اصول و حدود حکومت نکند تبدیل می شود به زندگی جنگلی.
قرآن کریم مخصوصا به این نکته تصریح می کند که حدود الهی را محترم بشمارید و از آنها تجاوز نکنید. بزرگان بشریت آنها هستند که در درجه اول اصولی داشته اند که آن اصول را محترم می شمرده اند، ولی خیلی فرق است بین اصول زندگی و بین یک سلسله قیود و تکلفات و عادات بی دلیل که در میان مردم پیدا می شود و زندگی را بر آنها دشوار و ناگوار می سازد. اصول زندگی موجب گشایش و آسایش و رفاه است، ولی قیود و تکلفات موجب سنگین باری و ناراحتی است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله ساده لباس می پوشید و در عین حال به اصول نظافت و پاکیزگی مقید بود، هر روز صبح قبل از آنکه جامه و سر و صورت و موی خود را مرتب کند و در آینه خود را ببیند از خانه بیرون نمی آمد. او نه نسبت به اصول نظافت لاقید بود و نه برای خود تکلفاتی درست کرده بود که مدتی از وقت عزیز خود را صرف آن قیود و تکلفات کند.
ولی مردمی هستند افراطی و مردمی دیگر هستند تفریطی. یک دسته چنان پشت پا به قیود و حدود زده اند که یکباره نسبت به همه چیز لاقید و لاابالی شده اند، تنبلی و بیکاری را شعار خود قرار داده اند و دسته دیگر بر عکس به قدری خود را در میان آداب و رسوم و عادات محبوس ساخته اند، هزارها قید برای غذا خوردن و هزارها قید برای جامه پوشیدن و هزارها قید دیگر برای معاشرتها و پذیراییها و مهمانیها و عروسیها و مسافرتها ساخته اند که زندگی را برای خود سنگین و ناگوار کرده اند، ساعتها باید وقت صرف کنند تا خودشان را به شکل یک عروسک بسازند تا بتوانند از خانه قدم بیرون نهند و بعد هم مثل یک موجود کاغذی و یا یک موجود شکستنی با هزاران قید و احتیاط راه بروند که قیود ساختگی در هم نریزد. سخن گفتن تکلف، راه رفتن تکلف، جامه پوشیدن تکلف، پذیرایی و مهمانی تکلف، نشستن و برخاستن تکلف و بالاخره برای یک عده از مردم زندگی یکسره تکلف شده است. رسول اکرم اجازه نمی داد که مجلس او صدر و ذیل و بالا و پایین داشته باشد، مخصوصا، دستور می داد که اصحاب و یاران حلقه و دایره وار بنشینند که مجلس بالا و پایین نداشته باشد.
* * *
منبع :
کتاب حکمتها و اندرزها ص۱۰۱ تا ۱۰۴
محمدجعفر امامى شیرازى، اسلام و مسایل زندگى، ص ۱۶۲