نمونه‌هایی از فرصت‌های اقتصادی در صدر اسلام

نمونه‌هایی از فرصت‌های اقتصادی در صدر اسلام

اولویّت امروز ملّت ایران، مسئله‌ اقتصادی است و توجّه کنید که اولویّت دشمن هم مسئله‌ اقتصادی است؛ یعنی امروز دشمنان جمهوری اسلامی برای اینکه بتوانند اهداف خودشان را در مورد ایران و ایرانی و جمهوری اسلامی محقّق کنند، دنبال راهکارهای اقتصادی، و یا به تعبیر درست ‌تر، دنبال ضربه ‌زدن اقتصادی به ملّت ایرانند.” در این نوشتار بر آنیم تا با گریزی به تاریخ اسلام، برخی از فرصت ها و تهدیدهای اقتصادی تاریخ را یادآور شده و با استفاده از آنها ضرورت های اقتصادی امروز کشور را تبیین کنیم.  

فرصت‌های اقتصادی تاریخی اسلام
وقتی پیامبر گرامی حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) به پیامبری مبعوث شدند راه درازی را برای گسترش دین اسلام به اقصی نقاط جهان پیش رو داشتند. از جمله مؤثّرترین ابزارها برای توسعه اسلام، استفاده از ثروت و قدرت اقتصادی بود. ایشان با استفاده از ثروت فراوان حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و نیز نفوذ تجاری عبدالمطلّب و ابوطالب (علیهماالسلام) و البتّه با توکّل بر خداوند، بر همه فشارهای اقتصادی و اجتماعی فائق آمدند و ندای اسلام در پهنه گیتی رو به گسترش نهاد. در این زمینه به دو نمونه از فرصت های اقتصادی اسلامی به خصوص در صدر اسلام اشاره می کنیم.
مَا قَامَ الإِسلَامُ إِلّا بِسَیفِ عَلِیٍّ وَ أَموَالِ خَدِیجَه؛ دین اسلام تنها با شمشیر علی (علیه السلام) و اموال خدیجه (سلام الله علیها) باقی ماند. (محمد بن علوی المالکی، مناقب خدیجه الکبرى، ج۱، ص۲) امروز با جایگاه ممتاز ایران اسلامی از لحاظ راهبردی و نظامی و با بهره مندی از امنیّت مثال زدنی، زمینه ای عالی جهت کار و تلاش اقتصادی فراهم آمده است.ثروت حضرت خدیجه سلام الله علیها
خداوند متعال همیشه فرصت ها و زمینه هایی را برای پیشبرد دین اسلام قرار داده است. از جمله فرصت هایی که پیش روی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) قرار گرفت، ازدواج با بزرگ بانوی اسلام حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) است. این، از الطاف بزرگ خداوند به پیامبر اسلام بود. چنانکه قرآن کریم می فرماید: وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنی؛ و تو را فقیر و نیازمند یافت پس بی نیاز کرد.
کلمه “عائل” به معناى تهیدستى است که از مال دنیا چیزى ندارد، و رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) همین طور بود، و خداى تعالى او را بعد از ازدواج با خدیجه دختر خویلد (علیهاالسلام) بى نیاز کرد، و خدیجه تمامى اموالش را با همه کثرتى که داشت به آن جناب بخشید. (علّامه طباطبایی، تفسیر المیزان[ترجمه]، ج۲۰، ص۵۲۴) تأثیر اموال و ثروت حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در پیشبرد اسلام به اندازه ای بود که پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: ما نَفَعَنی مالٌ قَطُّ مِثلُ نَفَعَنی مالُ خَدیجَهَ؛ هیچ ثروتی هرگز همانند ثروت خدیجه (سلام الله علیها) به من سود نبخشید. (علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۳ هـ . ق، ج ۱۹، ص ۶۳) به نظر می رسد منابع خدادادی منحصر به فرد کشور اسلامی ایران، نمونه ای از امداد الهی به عنوان یک فرصت بزرگ برای شکوفایی؛ و تحقّق اقتصادی استوار و نوید بخش دنیای اسلام است.قدرت و امنیّت
ضروری ترین بستر تحقّق یک اقتصاد پایدار و مقاوم، بهره مندی از اقتداری است که ضامن امنیّت لازم برای هر کار اقتصادی است. تنها در امنیّت است که امید پیشبرد اقتصادی می رود. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: ثَلاثَهُ اَشْیاءَ یَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَیْها: اَلاَمْنُ و َالْعَدْلُ و َالْخِصْبُ؛ سه چیز است که همه مردم به آنها نیاز دارند: امنیّت، عدالت و آسایش. (تحف العقول ص ۳۲۰) با وجود دشمنان فراوان پیامبر اکرم در صدر اسلام، آنچه مهمتر از هر چیزی می نمود، داشتن مدافعانی برجسته در همه حوزه ها بود و این موهبت الهی نیز شامل ایشان شده بود. مدافعانی که دارای جایگاه و موقعیّت ویژه اجتماعی و سیاسی بودند از جمله حضرت عبدالمطلب و ابوطالب و نیز خود حضرت خدیجه (علیهم السلام) نقش ویژه ای در حراست از ایشان ایفا نمودند. در بعد نظامی نیز شجاعت های امیرالمؤمنین (علیه السلام) بسیار تعیین کننده بود. به گونه ای که سرنوشت بسیاری از جنگ های مهم صدر اسلام به دست ایشان رقم خورد و یک تنه دین اسلام را نجات داد. به عنوان نمونه می توان به نقش امیرالمؤمنین (علیه السلام) در جنگ های احزاب و خیبر و نیز واقعه لیله المبیت اشاره کرد. به همین جهت نقل شده است که: مَا قَامَ الإِسلَامُ إِلّا بِسَیفِ عَلِیٍّ وَ أَموَالِ خَدِیجَه؛ دین اسلام تنها با شمشیر علی (علیه السلام) و اموال خدیجه (سلام الله علیها) باقی ماند. (محمد بن علوی المالکی، مناقب خدیجه الکبرى، ج۱، ص۲) امروز با جایگاه ممتاز ایران اسلامی از لحاظ راهبردی و نظامی و با بهره مندی از امنیّت مثال زدنی، زمینه ای عالی جهت کار و تلاش اقتصادی فراهم آمده است.
تهدیدهای اقتصادیویژه‌خواری و بی‌عدالتی
تاریخ اسلام همواره شاهد فراز و نشیب های گوناگون بوده است. از جمله بخش های تأمّل برانگیز که باعث ضربه به پیشرفت آرمان های بلند اسلام شده است، به فراموشی سپردن عدالت ورزی توسّط زمامداران جامعه اسلامی در برهه های گوناگون است. بیانات گهربار امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از به دست گرفتن حکومت، بیانگر این تهدید اقتصادی است. ایشان در دومین روز از خلافت خود فرمودند: اَلا اِنَّ کُلَّ قَطیعَه اَقْطَعَها عُثْمانُ وَ کُلُّ مال اَعْطاهُ مِنْ مالِ اللهِ فَهُوَ مَرْدُودٌ فى بَیْتِ الْمالِ فَاِنَّ الْحَقَّ الْقَدیمَ لا یُبْطِلُهُ شَیء وَلَوْ وَجَدْتُهُ و قد تُزُوِّجَ بِهِ النساءُ وَ فُرِّقَ فِی البُلدانِ لَرَدَدتُهُ إلى حَالِهِ فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَهً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ؛ بدانید که همه زمین هایی که عثمان از مال خدا به این و آن داده به بیت المال بر می گردد؛ چرا که هیچ چیز نمى تواند حقوق گذشته را باطل کند و اگر چیزى را که عثمان بخشیده، نزد کسى بیابم، آن را به صاحبش باز مى گردانم، هر چند، آن را کابین زنان کرده باشند یا بهاى کنیزکان! چرا که در دادگرى گشایش است و آنکه از دادگرى به تنگ آید از ستمى که بر او مى رود، بیشتر به تنگ آید. (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۱، ص ۲۶۹) توزیع ناعادلانه و بیجای ثروت و درآمدهای عمومی جامعه، از جمله تهدیدهای بزرگ اقتصادی در تاریخ اسلام بوده است.
فرهنگ اقتصاد مقاومتی
از جمله مشکلاتی که می تواند به عنوان یک تهدید، اقتصاد جامعه اسلامی را هدف قرار دهد، سودجویی و منفت طلبی برخی عاملان کلان اقتصادی است. ثروتمندانی که با سوء استفاده از قدرت مالی خود، همه مرزهای حقوق مردم را درنوردیده و بی محابا و سرخود و برای جلب منفعت بیشتر، دست به هر گونه فشار اقتصادی از جمله احتکار، تجارت های انحصاری و… می زنند. گاهی نقص فرهنگ تدبیر در معیشت خرد و کلان نیز مزید بر علّت شده و جامعه را با بحران رو برو می کند. 
راوی نقل می کند امام صادق (علیه السلام) در آن هنگام که نرخ گندم در مدینه بالا رفته بود، فرمودند: کَمْ عِنْدَنَا مِنْ طَعَامٍ قَالَ قُلْتُ عِنْدَنَا مَا یَکْفِینَا أَشْهُراً کَثِیرَهً قَالَ أَخْرِجْهُ وَ بِعْهُ قَالَ قُلْتُ لَهُ وَ لَیْسَ بِالْمَدِینَهِ طَعَامٌ قَالَ بِعْهُ فَلَمَّا بِعْتُهُ قَالَ اشْتَرِ مَعَ النَّاسِ یَوْماً بِیَوْمٍ وَ قَالَ یَا مُعَتِّبُ اجْعَلْ قُوتَ عِیَالِی نِصْفاً شَعِیراً وَ نِصْفاً حِنْطَهً فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ أَنِّی وَاجِدٌ أَنْ أُطْعِمَهُمُ الْحِنْطَهَ عَلَی وَجْهِهَا وَ لَکِنَّنِی أَحْبَبْتُ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ قَدْ أَحْسَنْتُ تَقْدِیرَ الْمَعِیشَهِ؛ چه اندازه گندم داریم؟ گفتم: آنچه ما داریم برای ماه های فراوان کفایت می کند. فرمود: گندم ها را بیرون ببر و بفروش! گفتم: در مدینه گندم نیست (و سپس خود دچار مشکل می شویم)! فرمود: آنها را بفروش! چون آنها را به فروش رسانیدم، فرمود: همچون دیگر مردمان روز به روز بخر. و فرمود: ای مُعتِّب! قوت خانواده مرا نیمی از جو و نیمی از گندم فراهم آور؛ خدا می داند که من می توانم قوت همه را – از راه درست – با گندم تأمین کنم، لیکن دوست دارم که خدا مرا چنان ببیند که برنامه ریزی را در معیشت خوب رعایت می کنم. (حرّ عاملی؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۲۱) 
فرهنگ اسلامی در زمان گرانی و فشار اقتصادی با زمان رفاه و دسترسی، متفاوت است. در حالت فشار و تحریم اقتصادی نباید به دنبال منفعت خود بود؛ بلکه باید ضمن در نظر داشتن شرایط کلّی جامعه، در روند استفاده آزادانه و رفاه طلبانه از دارایی ها تجدید نظر کرد. این مهم، البتّه در مورد ثروتمندان، تجّار و عاملان کلان اقتصادی از اهمیّت بیشتری برخوردار است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا