بعضی گیاهان روندهاند یعنی یک گوشه باغچه میکاری، اما خیلی طول نمیکشد که تمام باغچه را پر میکند. کار خوب و صواب درست مثل گیاه رونده است و رشد کرده و پیش می رودکار بد و خلاف و ناصواب هم از همین دست است؛ درست مثل قطرهای از جوهر سیاه که روی صفحه سفید کاغذ و یا پارچهای فرو می افتد، اما همانجا نمیماند بلکه پیشروی کرده و جلو میرود.
این یک حقیقتی است که رفتارهای خوب و بد، عوامل و حقایقی ثابت نیستند بلکه درست مثل یک گیاه روندهاند؛ رشد میکنند و پیشروی کرده و جلو میروند؛ حقیقتی که در سوره یوسف به زیبایی تمام میتوانی تماشا کنی.برادرها روزی یوسف را با خود به تفریح بردند و به چاه افکندند و نتیجه آن این شد که امروز برادر دیگر خود بنیامین را از دست دادند، پس این اتفاق ریشه در آن اتفاق ناگوار دارد.و به همین خاطر بود که تا یعقوب ماجرای بنیامین را شنید همان سخنی را تکرار کرد که در وقت از دست دادن یوسف گفته بود.آن روز: قَالَ بَل سَوَّلَتْ لَکمْ انفُسَکمْ أَمْراً: نفس شما کاری را در نظرتان بیاراستو امروز نیز همان را میگوید در حالیکه این بار به ظاهر آنان هیچ تقصیری نداشتهاند اما یعقوب میخواهد بگوید: این ماجرا ریشه در همان ماجرا دارد.
این سنتی است ثابت و همیشگی
این یک سنت همیشگی است، نیکیها و بدیهایی که به انسان میرسد و در زندگی نمودار میشوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسانها قرار دارند.از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تأثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «کلُّ نَفْسٍ بِما کسَبَتْ رَهینَه»(مدثر (۷۴)، آیهی ۳۸)به راین اساس مطابق قوانین تکوینی که خداوند متعال بر جهان هستی حکم فرما کرده است، کار خوب و بد ما حتی در همین جهان نیز بر جسم و جان ما تأثیر میگذارد. رنجها و مصیبتها به رفتارهای خود انسان باز میگردد: «و ما أصابَکُم مِن مصیبهٍ فَبِما کسبت أیدیکم و یعفو عن کثیر» (شوری ۴۳)، آیهی ۳۰) و حاصل نیکی و بدی برای خود انسان است: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»(الاسراء (۱۷)، آیهی ۷) وصول به لقای الهی و یا محرومیت از آن، در گرو انجام اعمال صالح و پرهیز از شرک است: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِک بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَدا»(کهف (۱۸)، آیهی ۱۱۰) حتی میانجی گری در اعمال حسنه و سیئه در زندگی تأثیر خودش را دارد: «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَهً حَسَنَهً یَکنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَهً سَیِّئَهً یَکنْ لَهُ کفْلٌ مِنْها» (نساء (۴)، آیهی ۸۵)
حتی داریم که در روز واپسین هر کسی، خودِ اعمال نیک یا ناپسندی را که انجام داده است، مییابد: «یَوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْس مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوء تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بینها وَ بَیْنَهُ أَمَدَا بَعِیدًا…» (آل عمران (۳)، آیهی ۳۰) یعنی محل انفاس خوبیها و بدیها، نفس انسان است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فعلیها» (جاثیه (۴۵)، آیهی ۱۵). هرچند مقدار آن اعمال، اندک باشد: «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره * و من یعمل مثقال ذره شراً یره»(الزلزله (۹۹)، آیات ۷-۸)
کلام آخر
بازگشت اعمال و به معنایی دیگر رشد و نمو اعمال هر انسانی بهسوی خود اوست و انسانها، بازتاب اعمال خویش را در دنیا و آخرت خواهند دید و چشید. البته ناگفته نماند که شرایط دنیا به سبب محدودیتهایش اجازه نمیدهد تا انسانها همه بازتابها و پیامدها و آثار اعمال خویش را در دنیا ببینند، از این روست که آخرت بهعنوان جایگاه بهرهمندی کامل انسان از کردهها و اعمال خویش معرفی میشود. (نحل آیه ۱۱۱ و زمر آیه ۷۰)