فرزند گرامی حُدیث ـ امام حسن عسکری (ع) ـ در مدینه در سال ۲۳۲ ق. دیده به جهان گشود و در سن چهار سالگی به دستور متوکل و همراه پدر و مادر خود به سامرا عزیمت نمود و تا پایان عمر شریفش در این شهر به سر برد.
با شهادت امام هادی (ع) در سال ۲۵۴ ق. و به نصّ آن حضرت، امام عسکری (ع) به سمت امامت شیعیان اثناعشری منصوب گردید.
اکثریت عظیم شیعیان با توجه به وصیت و تنصیص امام هادی (ع) که از نظر آنان نشانه صحت امام بعدی بود، آن حضرت را به امامت پذیرفتند. مدّت امامت آن حضرت شش سال بود.
امام عسکری (ع) در وضعیتی مسئولیت هدایت وامامت مردم را به عهده گرفت که دستگاه خلافت عباسی و جامعه آن روز به نهایت آشفتگی رسیده و سران ترک بر اوضاع حکومت مسلط شده بودند و کارها از دست خلفا بیرون رفته بود.
از خلیفه عباسی به جز مقامی تشریفاتی، قدرتی بر جای نمانده بود.
امّا این شرایط از فشارها علیه امام (ع) و یاران ایشان نکاست بلکه دائم محدودیتها بیشتر میشد و مراقبت و نظارت حکومت عباسی نسبت به امام حسن عسکری (ع) و شیعیان آن حضرت در دوران امامت ایشان (۲۵۴-۲۶۰ ق.) همچنان ادامه یافت.
آن حضرت مانند پدر خویش ناچار شد در سامّرا اقامت کند.
در مدت کوتاه این اقامت، سه تن از خلفای عباسی (معتز، مهتدی و معتمد) به خلافت رسیدند و حضرت مجبور بود در روزهای دوشنبه و پنجشنبه در کاخ خلیفه حاضر شود.
حکومت عباسی که از نفوذ و موقعیت اجتماعی امام نگران بود، در دوران معتز امام (ع) را بازداشت و زندانی کرد.
همچنین معتز تصمیم گرفته بود که امام عسکری (ع) را به قتل برساند و به همین منظور به سعید حاجب دستورداد که امام را به کوفه ببرد و در بین راه به قتل برساند، ولی پس از سه روز ترکان خود او را به هلاکت رساندند.
پس از معتز، مهتدی به حکومت رسید.
مهتدی نسبت به امام حسن عسکری (ع) و یاران حضرت کینه داشت و با ایشان دشمنی میورزید و در سرکوب و وارد آوردن فشار بر اهل بیت از سیره پیشینیان خود پیروی میکرد تا آنجا که گفته بود: «به خدا قسم آنان را از روی زمین درو خواهم کرد».
در دوران حکومت او تا شبی که کشته شد، امام (ع) در زندان به سر میبرد. وی حتّی تصمیم داشت امام (ع) را به قتل برساند.
ما پیش از آنکه به تصمیم خود جامه عمل بپوشاند، فرماندهان ترک بر او یورش بردند و وی را به قتل رساندند.
با کشته شدن مهتدی امام (ع) از زندان آزاد شد.
پس از مهتدی، معتمد در سال ۲۵۶ ق. به وسیله سران ترک به خلافت رسید.
پنج سال از دوران امامت حضرت عسکری (ع) در دوران حکومت او سپری شد.
در طول دوران حکومت وی، امام (ع) در حال تقیه یا تحت نظر میزیست، زیرا معتمد عباسی محدودیتهای بسیاری بر آن حضرت تحمیل و ایشان را توسط جاسوسان خود محاصره کرده بود.
به همین دلیل، بیشتر پیروان آن حضرت از تماس آزاد با ایشان محروم بودند و فقط تنی چند از خواص یارانش میتوانستند شخصاً با ایشان ارتباط داشته باشند.
زیرا خاندان عباسی و سردمدارن حکومت بر اساس روایات و اخبار متواتر که از طریق پیامبر (ع) و سایر ائمه (ع) توسط شیعه و سنی نقل شده بود، میدانستند مهدی موعود (ع) که در هم کوبنده حکومتهای ظالم است از نسل امام عسکری (ع) خواهد بود.
به همین سبب، پیوست مراقب زندگی او بودند تا بتوانند به فرزند آن حضرت دسترسی یابند و او را از بین ببرند.
از این رو، امام (ع) تحت کنترل و نظارت شدید مأموران عباسی بود.
معتمد عباسی آن حضرت را به زندان انداخت و علیبن جرین را مأمور مراقبت از ایشان نمود، علیبن جرین در پاسخ معتمد که درباره امام (ع) از وی سؤالاتی نموده بود، چنین گفت: «روزها روزهدار و شبها مشغول نماز است».
چندی بعد امام (ع) به حکم معتمد آزاد شد و اجازه یافت به خانهاش بازگردد، ولی در خانه نیز او را سخت زیر نظر داشتند.
در دوران معتمد خطرهای بسیاری خلافت عباسی را تهدید میکرد، از جمله: شورش صاحب الزنج، قیام یعقوببن لیث و مدعیان دیگر.
به رغم مشکلات و اشتغالات گوناگونی که حکومت با آن روبهرو بود، محدودیت و مراقبت همچنان بر امام عسکری (ع) اعمال میشد و جاسوسان حکومت آن حضرت را محاصره کرده، زیر نظر داشتند.
از اینرو، امام (ع) مانند پدر بزرگوارشان همان روش مبارزه مخفی را در پیش گرفتند و همواره در خفا و تقیه به سر میبردند.
زیرا امام (ع) برای غیبت فرزندشان زمینهسازی میکردند و یکی از ویژگیهای عصر غیبت، تقیه بود.
آن حضرت به نسبت سایر امامان (ع) به شدیدترین حالات پنهانکاری زندگی میکردند.
از اینرو، در منزل ایشان به روی عامه شعیه بسته بود و جز خواصّ شیعه، کس دیگری را به حضور نمیپذیرفتند.
با این حال، بیشتر اوقات زندانی بودند.
سبب این همه فشار آن بود که اوّلاً، در آن دوران جمعیت شیعه رو به افزایش بود و اینکه شیعه به امامت قائل بودند و ائمه شیعه نیز شناخته میشدند.
از این رو، خلفای عباسی بیش از پیش ائمه را تحت مراقبت قرار داده، با نقشههایی مرموز در محو و نابودی آنان میکوشیدند، ثانیاً حکومت عباسی پی برده بود که خواصّ شیعه برای امام یازدهم (ع) به وجود فرزندی معتقدند و طبق روایاتی که از خود امام یازدهم و امام دهم (ع)، از پدر ایشان نقل میکنند، فرزند او را همان مهدی موعود (ع) میشناسند که به موجب اخبار متواتری که از پیامبر (ع) نقل شده او را امام دوازدهم میدانند.
بدین سبب امام یازدهم بیش از سایر ائمه (ع) تحت مراقبت حکومت عباسی درآمده و خلیفه وقت تصمیم گرفته بود که به هر طریق ممکن به جریان امامت شیعه خاتمه بخشد.
از این رو، آن حضرت را مسموم نمود و به شهادت رساند.