دلایل زیادی در ذهن افراد برای قهر کردن وجود دارد. احساس کمبود محبت از طرف مقابل یا بی توجهی می تواند موجب قهر شود. بسیار پیش می آید که زن و شوهرهای جوان در دوران نامزدی و در فاصله عقد تا ازدواج به دلایل مختلف بارها با هم قهر می کنند اما قهر کردن در دوران نامزدی درست است یا غلط؟
این که چرا قهر پیش می آید و چه طور باید از مرحله قهر به آشتی رسید چیزی است که زوج های جوان باید بدانند. اول این که قهر، یک رفتار کودکانه است. این اولین چیزی است که باید درباره قهر بدانیم. پس هر کدام از ما که از این حربه به عنوان یک رفتار دفاعی یا رفتاری برای آزار دادن همسرمان یا به هر نیت دیگری استفاده می کنیم باید بپذیریم که اصلا به عنوان یک فرد عاقل و بالغ ظاهر نشده ایم!
حتی کودکان گاهی پس از قهرهای شدید با دوستانشان پس از چند دقیقه یا چند ساعت آشتی می کنند و دوباره بازی پرنشاط خود را از سر می گیرند، گویی به بی اهمیتی قهر پی می برند اما خیلی از آدم بزرگ ها همچنان در رفتار کودکانه خود باقی می مانند!
البته ناراحت شدن و به اصطلاح «سرسنگین بودن» با همسر زمانی که از دست او ناراحت هستیم، همیشه «بد» نیست، حتی می تواند در شرایطی به عنوان راهی و نشانه ای برای آگاه کردن او از رفتار اشتباهش موثر هم باشد ولی در برخی شرایط و نه همیشه و نه برای مدتی طولانی!
چرا بعضیها بیشتر قهر میکنند؟
اگر بخواهیم بدانیم که چه نوع شخصیتهایی بیشتر قهر میکنند و علت این کار آنها چیست، باید بدانیم که قهر هم مثل بسیاری از شیوههای برخورد با مشکلات، در همه افراد یکسان نیست؛ درست همانگونه که بعضی مواقع، اضطراب و استرس را تجربه میکنیم ولی بعضی افراد را بیشتر بهعنوان افراد مضطرب میشناسیم، در مورد قهر کردن هم همینطور است؛ یعنی بعضی افراد هم بیشتر قهر میکنند و زودتر از دیگران میرنجند و آزرده خاطر میشوند و این کمکم بهصورت ویژگی شخصیتی آنها شناخته میشود.
شاید بتوان گفت افرادی که بیشتر قهر میکنند توانایی کلامی کمتری نسبت به دیگران دارند. شاید فکر میکنند دلیلی برای حرف زدن وجود ندارد یا اصلا فکر میکنند حرف زدن فایدهای ندارد.
دلیل دیگر این است که معمولا این افراد چون وقتی در کودکی قهر میکردهاند و به چیزی که میخواستهاند، میرسیدهاند؛ همین موضوع کمکم باعث شده که قهر کردن بهعنوان بخشی از شیوههای رفتاری آنها تبدیل شود. اینها افرادی هستند که تصور میکنند بهترین کار برای تسلط روی افراد، این است که آنها را تحت کنترل درآورند. البته این شیوه برخورد، خودخواهانه بهنظر میرسد چون بدینترتیب فرصت حرف زدن را از طرف مقابل هم سلب میکنند.
عوارض قهر
فردی که قهر می کند بیش از همه در معرض پیامدهای منفی قهر است. وقتی قهر رخ می دهد، نشان می دهد که فشار زیادی روی فرد است زیرا می خواهد خودش را حفظ کند، او در حال تجربه تهدید است و با قهر، انرژی روانی زیادی را از دست می دهد.
قهر کردن های زیاد و طولانی مدت به مرور زمان موجب دلسردی می شود. حتی فضایی که برای عشق ورزیدن به هم وجود دارد، می تواند به فضای هم زیستی محض تبدیل شود و زوجین به جای مراوده های عاطفی و روانی که به آن نیاز دارند تنها به وظایف خود عمل می کنند تا رابطه باقی بماند.
رفتارهای جایگزین قهر
• قهر، رفتاری ناکارآمد است و اگر زمانی در کودکی فایده ای برایشان داشته، دیگر در شرایط فعلی فایده ای برای آن ها ندارد، بلکه باید به دنبال یافتن راه حل باشند.
• زوجین در نظر داشته باشند رفتار ناکارآمد برای مدت زمان محدود آن ها را به اهدافشان می رساند. چون سرانجام طرف مقابل در برابر این رفتار می ایستد و دیگر باج نمی دهد.
• زوجین مهارت های ارتباط موثر را باید بگیرند و حتی در سخت ترین شرایط هم به هم فرصت بدهند و بدانند وقتی احساس ناکامی دارند، دچار خشم و هیجان و خستگی می شوند و نمی توانند استدلال منطقی داشته باشند پس باید به هم فرصت بدهند و صحبت کنند. آن ها باید با موضوع و مشکل خود رو به رو شوند و راه حل پیدا کنند.
گاهی افراد موضوع اصلی را نادیده می گیرند و پشت سر می اندازند ولی این موضوع یک روز ظهور می کند و خود را نشان می دهد، پس زوجین قهر را با بی توجهی به مسئله و مشکل اصلی تمام نکنند و با هم صحبت کنند اگر بار اول دعوایشان شد، بار دوم صحبت کنند، اگر باز هم دعوا کردند بار سوم صحبت کنند و اگر می توانند از مشاوره متخصص و متعهد کمک بگیرند تا این مشکل پیشرفت نکند!