وظایف متقابل والدین و فرزندان

وظایف متقابل والدین و فرزندان

فرزندان خود را نماز آشنا کنید
یکى از وظائف مهم پدر و مادر آشنا کردن فرزندان خود با نماز در سن کودکى است .
حضرت على علیه السلام فرمود: به بچه هاى خود نماز را یاد دهید، و در هشت سالگى آنها را وادار کنید به نماز خواندن .
شخصى از امام رضا علیه السلام پرسید: کسى فرزندش یکى دو روز نماز نمى خواند، آیا مى تواند او را مجبور کند؟
حضرت فرمود: آن پسر چند ساله است ، گفت : هشت ساله است ، حضرت با تعجب پرسید: سبحان الله (بچه هشت ساله ) نماز نمى خواند؟! آن مرد گفت : بیمارى دارد، حضرت فرمود: هر مقدار که مى تواند نماز بخواند.
آرى پس از سن هفت سالگى ، پدر و مادر مى بایست ، فرزند خود را با نماز که اساس دین ، و ستون آن است آشنا کنند، و بوسیله تشویق و مراقبتهاى پى در پى سعى کنند بچه را به نماز عادت دهند تا هر چه بیشتر با خدا آشنا شود.

نماز را سبک نشمارید
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله هنگام وفات فرمود: از من نیست کسى نماز را سبک بشمارد، بخدا سوگند (فرداى قیامت ) نزد حوض (کوثر) پیش من نخواهد آمد.
ابو بصیر گوید: بعد از رحلت امام صادق علیه السلام نزد همسر آن حضرت بنام ام حمیده رفتم تا او را تسلیت گویم ، گریست و ما را هم گریاند، سپس ‍ گفت : اگر امام صادق را هنگام مرگ میدیدى تعجب مى کردى ؟
حضرت چشمان مبارک را باز کرد و فرمود: تمام فامیلهاى مرا دعوت کنید بیایند، همه را بدون استثناء دعوت کردیم .
حضرت نگاهى به آنها انداخت ، سپس فرمود: (بدانید) که شفاعت ما به کسى که نماز را سبک بشمارد نمى رسد.

نماز شرط قبولى اعمال است
نکته بسیار حساس این است که اگر کسى اهل نماز نباشد، کارهاى خوب او هم تاثیرى برایش نخواهد داشت ، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: نماز ستون دین است ، و آن اولین چیزى است از اعمال انسان که (روز قیامت هنگام حساب ) به آن نگاه مى شود، اگر نمازش صحیح نبود، سایر اعمال را نگاه نمى کنند.
و در حدیث دیگرى فرمود: مثل نماز همانند ستون خیمه است ، وقتى ستون پابرجا باشد، طنابها و میخها و خیمه ارزش دارد، و چون ستون شکسته شود، طناب و میخ و خیمه ارزش ندارد.

در نماز خواندن عجله نکنید
پس به نماز خود ارزش دهید، خانواده خود را هم به نماز تشویق کنید، که شما مسئول خانواده خود هستید، و هرگز نماز را بخاطر کار دنیا سبک و تند نخوانید، که این بدترین دزدیهاست .
امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت على علیه السلام مردى را دید که سریع نماز مى خواند، فرمود: چند وقت است که اینگونه نماز مى خوانى ؟ گفت : فلان مقدار، حضرت فرمود: تو نزد خدا همانند کلاغى هستى که نوک بر زمین مى زند، اگر بمیرى ، بر روش پیامبر نمرده اى ، سپس فرمود: بدترین دزدها کسى است که از نمازش بدزدد
و امام صادق علیه السلام فرمود: وقتى بنده اى به عجله نماز را تمام مى کند و میرود تا کارش را انجام دهد، خداوند مى فرماید: این بنده من مگر نمى داند که کارها بدست من است ؟!

بچه هاى ده ساله جدا بخوابند
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: رختخواب پسر و پسر، دختر و دختر، دختر و پسر را وقتى به سن ده سالگى مى رسند باید جدا کرد. (زیرا در این سن قواى شهوانى کم کم مى تواند خطرناک باشد بنابراین در سخن و اعمال و لباس پوشیدن و غیره باید رعایت عفاف را کرد).

تیراندازى و شنا (( علموا اولادکم السباحه و الرمایه .))
امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: به فرزندان خود شنا و تیراندازى یاد دهید.

جوانان را با دین آشنا کنید
امام صادق علیه السلام فرمود: جوانان خود را با دین آشنا کنید، قبل از اینکه گروه مرجئه (طائفه اى که زمان حضرت صادق بخاطر عقیده فاسدشان خطرناک بودند) آنها را دریابند.
مؤ لف گوید یعنى چنان خود و فرزندانتان را با مساجد و مجالس آشنا کنید که هنگام جوانى با دین بیگانه نباشند.

گویاتر از زبان (( کونوا دعاه للناس بغیر السنتکم .))
امام فرمود: مردم را از راهى جز زبان (در عمل ) دعوت (به نیکى ) کنید.
فرزندان خود را با دین و جلسات دینى ، قرآن و علماء بیگانه نکنید، خودتان در نمازتان دقت کنید، هنگامى که شما وضوء مى گیرید، یا هنگام غذا بسم الله مى گوئید، وقتى سخن از خدا مى گوئید، ترس و تشویق و بهشت و جهنم را متذکر مى شوید، روزه مى گیرید، اطفال را به جلسات مى برید، در خواندن قرآن و حفظ آن تشویق مى کنید، کتب دینى تهیه مى کنید، مخصوصا وقتى در جلسات عزادارى اهل بیت اشکى مى ریزند و سینه اى مى زنید، لباس سیاهى مى پوشید و مى پوشانید، بهترین تربیت دینى را انجام مى دهید.

عفت را در خانه مراعات کنید
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: پدر نباید با دخترش زیر یک لحاف بخوابد، مادر هم نباید چنین کند.
و امام صادق علیه السلام فرمود: هر که به سن بلوغ رسید، بر مادر و خواهر و خاله و دیگران بى اجازه وارد نشود، اول اجازه بگیرد و شما هم اجازه ندهید تا اینکه سلام کند، که سلام اطاعت خداوند عزوجل است .
مؤلف گوید: پدر و مادر، خواهر و برادر، در خانه باید نسبت به لباس و زینت و مسائلى از این قبیل دقت کنند، مادر نباید در مقابل جوان خود، بطور ناهنجار ظاهر شود، خواهر و برادر هم همینطور، خانه مى بایست جاى آرامش و اخلاق باشد، نه مرکز فساد و تحریک شهوت .

تساوى میان اطفال
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به مردى که دو پسر داشت و یکى را بوسید و دیگرى را نبوسید نگاه کرده فرمود: چرا میان آندو به تساوى رفتار نکردى (حساسیت ذهن اطفال در عین کودکى قابل انکار نیست و رفتار شما و کردار بزرگترها در اعمال و کردار آنها اثر مستقیم دارد).

پدر و مادر هم عاق فرزند مى شوند (( یلزم الو الدین من العقوق لولد هما ما یلزم الولد لهما من عقوقهما اذا کان الولد صالحا.))
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: پدر و مادر هم عاق فرزندشان مى شوند اگر فرزند صالح باشد همچنانکه فرزند عاق پدر و مادر مى شود.

به دختر شایسته خود افتخار کنید
امام صادق علیه السلام به زنى فرمود: اى فلانى اگر خداوند به تو چیزى نداده بود جز آن دخترت را، همانا به تو خیر بسیار عطا کرده بود. الحدیث یعنى پدران و مادران ، ارزش اولاد صالح خود مخصوصا دختران صالح و عفیف و مؤ من خود را بدانند و از این نعمت بزرگ الهى تشکر کنند و خوشحال باشند.

خداوند به بانوان مهربانتر است (( ان الله تبارک و تعالى على الاناث ارق منه على الذکور – الحدیث ))
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند بر بانوان مهربانتر است تا مردان و هر مردى که بر بانوئى از فامیل خود شادى ، برساند خداوند روز قیامت او را شاد مى گرداند.

گلهاى پیامبر اکرم (( الولد الصالح ریحانه من الله قسمها بین عباده و ان ریحانتى من الدنیا الحسن و الحسین سمیتهما باسم سبطین من بنى اسرائیل شبرا و شبیرا.))
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: فرزند خوب گلى است که خداوند میان بندگان خود تقسیم نموده است و دو گل من از دنیا حسن و حسین علیهماالسلام هستند من آندو را همنام دو سبط بنى اسرائیل که شبر و شبیر بودند (و به عربى حسن و حسین مى شود) نامیدم .

با فرزندان خود مهربان باشید (( ان الله لیرحم الرجل لشده حبه لولده .))
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند مرا را بخاطر محبت شدید وى به فرزندش مورد رحمت قرار مى دهد.(پس با فرزندان خود مهربان باشید).

پیامبر اکرم به شدت اطفال را مراعات مى کرد
امام صادق علیه السلام فرمود: پیامبر اکرم روزى با مردم نماز ظهر مى خواند، ناگاه دو رکعت آخر را به سرعت تمام کرد، بعد از نماز مردم از حضرت پرسیدند: آیا در نماز مساءله اى پیش آمد؟ حضرت فرمود: چطور؟ گفتند: شما دو رکعت آخر نماز را تند خواندید، حضرت فرمود: مگر صداى بچه را نشنیدید؟!
آرى نبى مکرم که تمام رفتارش الگوى ما مسلمانان است ، اینقدر به اطفال و رعایت آنها اهمیت مى داد.

فرزندانتان را شاد کنید
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر که فرزندش را ببوسد، خداوند یک کار نیک برایش بنویسد و هر که فرزندش را شاد کند، خداوند روز قیامت او را شاد مى کند و هر که به فرزندش قرآن یاد دهد، پدر و مادرش را صدا زده و دو لباس که نور آنها صورت اهل بهشت را نورانى مى کند بر آنها مى پوشاند.

نصایح اهل بیت علیهم السلام در مورد فرزند
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: رحمت خدا بر پدرى که فرزندش را در نیکى به پدر یارى دهد، به اینکه از خطایش در گذرد و براى او میان خودش و خدا دعا کند. و فرمود: فرزندان خود را زیاد ببوسید.
مردى به امام صادق علیه السلام عرض کرد: به که خدمت کنم ؟ حضرت فرمود: به پدر و مادرت، عرض کرد: آنها از دنیا رفته اند، فرمود: به فرزندت نیکى کن ؟

راه تاءدیب  
شخصى به حضرت موسى ابن جعفر علیه السلام از پسرش شکایت کرد: حضرت فرمود: او را نزن ولى با او قهر کن اما طول نده .

نفرین مکن
امام صادق علیه السلام فرمود: هر که بر فرزندش نفرین کند فقیر مى شود.

انار براى کودکان
امام صادق علیه السلام فرمود: به بچه هاى خود انار بخورانید که براى جوانى آنها سودمندتر است .

دختر بهتر است  (( خیر اولادکم البنات ))
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: بهترین فرزندان شما دخترانند.

احترام و ادب  
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: اولاد خود را احترام و آنها را نیکو ادب کنید، تا موجب آمرزش شما شود.

آقا و عبد و وزیر
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: فرزند تا هفت سالگى سرور است ، تا هفت سال هم بنده است (مطیع است ) و تا هفت سال هم وزیر است ، در بیست و یک سالگى اگر اخلاقش مورد پسند بود وگرنه تو معذورى .

بهترین اعمال
امام صادق علیه السلام روایت کند که حضرت موسى به خداوند عرضه داشت : پروردگارا برترین کارها نزد شما کدام است ؟ خداوند فرمود: دوستى با کودکان ، زیرا من آنها را بر توحید آفریده ام و اگر آنها را از دنیا ببرم ، به رحمتم آنها را وارد بهشت مى کنم .
حضرت امیر علیه السلام مى فرمود: من از خدا اولاد خوش رو و یا خوش ‍ قامت نخواستم : بلکه اولادى خواستم که فرمانبردار خداوند و خدا ترس ‍ باشد، به گونه اى که وقتى به او که مطیع خداست نگاه کنم ، چشمم روشن شود.

با بچه ها خوش قول باشید
کلیب صیداوى گوید: امام هفتم به من فرمود: وقتى به بچه ها وعده اى دادید وفا کنید زیرا ایشان فکر مى کنند شما به ایشان روزى مى دهید، همانا خداوند عزوجل خشمگین نمى شود بر چیزى همانند خشمگین شدن او بخاطر (ستم به ) زنان و فرزندان .

پیامبر و پدر بى رحم
پیامبر اکرم امام حسن و امام حسین را مى بوسید، مردى به نام اقرع ابن حابس گفت : من ده فرزند دارم که هرگز یکى از آنها را نبوسیده ام ، پیامبر فرمود: (( من لا یرحم لا یرحم ، )) هر که مهربانى نکند، مهربانى نمى بیند.
و در حدیث دیگرى حضرت به مردى که گفت : تا بحال هیچ بچه اى را نبوسیده ام فرمود: این مردى است که اهل آتش است .

رفتار با بچه ها (( من کان عنده صبى فلیتصاب له .))
پیامبر اکرم (ص ) فرمود: هر که نزد او بچه اى است بچگى کند. (همانند او بازى کند و متناسب با او سخن گفته و رفتار نماید).

ما چه مى کنیم ؟ پیامبر اکرم چه مى کرد؟
در تاریخ زندگانى و احوالات پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است که : بسیار مى شد که نوزادى را نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى آورند تا او نامگذارى کند و یا برایش دعا بفرماید، حضرت براى احترام به خانواده طفل ، نوزاد را در دامن خود مى نهاد، بسا مى شد که بچه در دامن حضرت ادرار مى کرد و لباس حضرت را آلوده مى نمود، برخى از کسانى آنجا فریاد برمى آوردند، (اعتراض مى کردند)
حضرت فرمود: ادرار بچه را قطع نکنید (او را نترسانید) و مى گذاشت بچه ادرارش را تمام کند، سپس با روى باز دعا مى کرد یا نامگذارى مى نمود و نمى گذارد خانواده طفل ناراحت شوند، وقتى آنها مى رفتند، لباس خویش ‍ را مى شست .
(آرى آب کشیدن لباس و بر طرف کردن نجاست ، بسیار آسانتر است از بیرون کردن ناراحتى و دلشکستگى یک انسان )

پیامبر بر بچه ها سلام مى کرد ما چطور؟
در روایات متعدد از شیعه و عامه آمده است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: چند کار است که من تا دم مرگ آن را رها نمى کنم ، تا روشى گردد بعد از من (و مردم انجام دهند) ۱ – لباس پشمینه پوشیدن ۲ – سوار بر الاغ شدن یا روانداز ساده (بدون تشریفات ) ۳ – با برده ها غذا خوردن ۴ – وصله کردن کفش بدست خودم ۵ – سلام کردن بر بچه ها.

مسئولیت والدین و پدر و مادر ناموفق (( یا ایها الذین امنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فاولئک هم الخاسرون .))
خداوند متعال در سوره منافقون آیه ۸ مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید، اموال و فرزندان شما، ما را از یاد خدا غافل نکند، کسانى که چنین کنند زیانکارانند.
مؤ لف گوید: گرچه تاءمین مسائل اقتصادى و تربیت صحیح فرزند وظیفه پدر و مادر است ولى این مسئله نباید بگونه اى درآید که پدر و مادر خود را بعنوان یک اجیر و کارگر بدون مزد تبدیل کنند و چنان غرق در تاءمین مسائل اولاد شوند که سعادت خود و ارزشهاى معنوى را همراه با جوانى و نشاط و سلامتى خود، خرج رفاه فرزندان خویش کنند، بطورى که براى خود فرصت یک قرآن خواندن ، دعا خواندن ، جلسه رفتن ، نماز شب و غیره نگذارند.
شما براى بزرگ کردن اولاد آفریده نشده اید، آن مسئله یکى از وظائف شماست ، هدف اصلى را فراموش نکنید و خداى ناکرده مبادا که دین خود را فداى اولاد خود کنید که در قیامت هرگز این اولاد براى شما جبران نخواهد کرد و خلاصه آنکه چه زشت است انسان براى دیگرى ولو اولاد، عمرى با علاقه بیگارى کند اما نوبت به سعادت خود که مى رسد بگوید وقت ندارم .

آنچه سودمند است عمل است  
حضرت امیر علیه السلام فرمود: پسر آدم وقتى آخرین روز از دنیا و اولین روز از آخرت قرار گیرد (یعنى هنگام مرگ ) مال و فرزند و اعمال او در مقابلش ظاهر مى شوند، او به مال خود توجه کرده مى گوید: به خدا قسم که من بر تو حریص بودم ، و از خرج کردن تو دریغ مى ورزیدم ، اکنون چه کمکى از تو ساخته است ؟
دارائى او جواب مى دهد: تو از من (فقط) کفن خودت بر بردار!
(آن شخص چون از دارائى ناامید مى شود) روبه فرزندانش مى کند و مى گوید: به خدا قسم که من شما را دوست مى داشتم و از شما نگهدارى مى کردم ، چه کمکى از شما ساخته است ؟ آنها جواب مى دهند: ما (فقط) تو را تاگودال قبر و هنگام دفن همراهى مى کنیم .
سپس روبه اعمال خود مى کند و مى گوید: به خدا که من نسبت به تو بى رغبت بودم و تو بر من سنگین بودى ، اعمالش جواب مى دهد: من همدم تو هستم چه در قبر و چه هنگام قیامت تا اینکه من و تو با هم در مقابل خداوند قرار بگیریم .

مقدار کار و تلاش در زندگى
امام صادق علیه السلام فرمود: کار و تلاش تو براى زندگى باید در حد متعال و آبرومندانه باشد، نه در حد ضایع کردن و سستى و نه مثل حریصى که به دنیا خشنود شده و به آن تکیه کرده است ، بلکه خود را از رتبه انسان سست و ضعیف بالا بگیر، و آنچه براى مؤ من ضرورى است تهیه کن ، همانا آنانکه به ایشان مال دادند ولى شکر نکردند، مال ندارند
(بنابراین به دنیا همانند یک وسیله نظر کنید که مى باید هدف اصلى که معنویت و آخرت است فراموش نشود و ضمن یک زندگى آبرومندانه ، هدف اصلى نیز تاءمین شود).

احساسات و عواطف خود را کنترل کنید (( لا دین لمن بطاعه من عصى الله تبارک و تعالى ))
حضرت على علیه السلام در کوفه بر روى منبر در ضمن بیاناتى فرمود:
هر کس پایبند اطاعت کسى باشد که نافرمانى خدا مى کند، دین ندارد
پس بر پدر و مادر گرامى لازم است که محبت و عواطف خود کنترل کنند و هرگز بخاطر عواطف خود، شرع و عقل را زیر پا نگذارند.
آنچه از یک پدر و مادر فهمیده و دلسوز انتظار مى رود، این است که آنها راهنماى فرزندان خود باشند و خواسته هاى آنها را تعدیل کنند، نه اینکه پس از گذشت این همه سال و کسب تجربیات و پختگى ، نه تنها راهنماى فرزندان خود نباشند، بلکه سعادت خود را به دست جوانى خام بسپارند تا او، خودش و آنها را به سمت نافرمانى خدا بکشاند.
بنابراین خریدن لباسهاى ناهنجار، رفتن به مجالس نامشروع و حرام ، مصرف عذاهاى حرام ، آوردن ابزار قمار و موسیقى و یا وسائل منحرف کننده مثل ویدئو و کتابهاى مبتذل و نوارهاى ناهنجار و مانند اینها، بخاطر درخواست فرزند، جز بدبخت کردن خود، و خانواده سودى ندارد.
در روایت است که پیامبر اکرم مى فرماید: هر کس خواسته دیگرى را به خشم خدا برآورده کند، خداوند همان شخص را مخالف او مى گرداند.

چرا محبت والدین بیشتر است
یکى از اصحاب پیامبر از حضرت پرسید: چرا به آن مقدار که ما نسبت به فرزندان خود علاقه داریم ، آنها به ما ندارند، حضرت فرمود: چون آنها از شما هستند ولى شما از آنها نیستند.
(فرزند پاره تن شماست و شما جزء خود را دوست دارید، اما شما پاره تن فرزندانتان نیستند)

این پدر به وسیله پسرش عاقبت نه بخیر شد (( ما زال الزبیر رجلا منا اهل البیت حتى نشا ابنه المشوم عبدالله ))
حضرت على علیه السلام فرمود: زبیر – نام یکى از اصحاب معروف پیامبر است – همواره از ما خاندان بود تا اینکه فرزند شوم و نکبتش عبدالله بزرگ شد.
مؤ لف گوید: سرنوشت غم انگیز زبیر درسى است که هر هوشمندى باید از آن عبرت گیرد، او یکى از بزرگترین شخصیتهاى صدر اسلام است ، بارها در غزوات و جنگها براى اسلام شمشیر زده و از حق دفاع کرده است ، حتى پس از رحلت پیامبر و مظلومیت على علیه السلام او از معدود افرادى بود که در خانه على علیه السلام بست نشست و با ابوبکر بیعت نمى کرد، او در شوراى شش نفره اى که پس از عمر براى جانشینى وى تعیین شده بود به نفع على علیه السلام راءى داد.
اما همین شخصیت ، کارش به جائى رسید که در اثر طمع و فریب فرزند، به جنگ با حضرت على علیه السلام برخواست ،، فرزندش ، عبدالله یکى از سرسخت ترین دشمنان بنى هاشم بود، او در دورانهاى بعد که اندکى قدرت یافت حتى نام پیامبر را هم در خطبه جمعه و سایر جاها علنى بر زبان نمى آورد و مى گفت : پیامبر فامیل بدى دارد که مى ترسم پر رو شوند، و گفت : خدا خاندان پیامبر را زیاد نکند و برکت ندهد، خانواده بدى هستند که اول و آخر ندارند!!
این خبیث همان فردى است که تمام بنى هاشم را در دره اى بنام دره عارم در مکه جمع کرد و هیزم بسیارى بز گذرگاه آن قرار داد تا بنى هاشم را که در میان آنها محمد ابن حنفیه و پسرش ، که فرزندان امیرالمؤ منین هستند و همچنین ابن عباس بود بسوزاند، زیرا آنها با او بیعت نمى کردند، و نزدیک بود که آنها را بکشد، اما خداوند بوسیله مختار آنها را نجات داد، این ملعون خود مى گفت که من چهل سال است که دشمنى این خانواده را در سینه ام مخفى کرده ام .
آرى این فرزند ناصالح ، در اثر کینه اى که به بنى هاشم داشت ، پدر را از ولایت حضرت على علیه السلام دور نمود، و چنان تشویق و تحریک کرد که به جنگ با على علیه السلام رضایت داد، گاهى که زبیر اظهار تردید مى کرد به پدر گفت : از لشکر على ترسیدى که پیام مرگ را در بردارد.
و کار به جائى رسید که زبیر عاقبت نه بخیر شد و به دست مردى دور از معرکه بعد از روشن کردن آتش جنگ جمل ، ترور شد، وقتى سر و شمشیر او را نزد حضرت شمشیر او را نزد حضرت آوردند، حضرت شمشیر او را از غلاف بیرون کشید و فرمود: چه بسیار با این شمشیر مقابل پیامبر نبرد کردى و در روایتى فرمود: شمشیرى است که بسیار غم و غصه با آن از روى پیامبر زدود – ولى الان به این وضع بدگرفتار شد.
سپس در صورت زبیر دقت کرده فرمود: تو مدتى با پیامبر هم صحبت بودى و با حضرت فامیل بودى ، اما شیطان وارد دماغ تو شد و تو را به این جا کشاند، و در همین زمان بود که حضرت فرمود: زبیر همواره با ما اهل بیت بود تا اینکه پسرش بالغ شد و او را از ما جدا کرد.

مراتب احترام و خدمت به پدر و مادر
ابى ولاد حناط گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به این سخن خداوند که مى فرماید: (( و بالوالدین احسانا )) به پدر و مادر احسان کنید، پرسیدم : این نیکى چیست ؟
حضرت فرمود: احسان این است که با آنها خوب برخورد کنى ، و آنها را وادار نکنى که از تو چیزى بخواهند وقتى تقاضا دارند، گرچه آنها بى نیاز باشند (یعنى نه تنها باید به پدر و مادر کمک کرد و نه تنها باید قبل از درخواست به آنان کمک کرد بلکه اگر خودشان هم مى توانند حوائج خود را تهیه کنند باز فرزند، کار آنها را انجام دهد).
سپس حضرت فرمود: مگر نه این است که خداوند مى فرماید: (( لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون ، )) هرگز به نیکى نرسید تا از آنچه دوست مى دارید انفاق کنید و فرموده (( اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهر هما )) یعنى اگر یکى یا هر دوى آنها نزد تو به پیرى رسند به آن دو اه نگو و از خود مران .
حضرت صادق علیه السلام فرمود: یعنى اگر تورا ناراحت کردند اه نگو و اگر تو را زدند از خود مران ، (و اینکه خداوند مى فرماید) (( و قل لهما قولا کریما )) به پدر و مادر سخن شایسته بگو، حضرت فرمود: بگو خداوند شما پدر و مادر را مشمول غفران خود کند این سخن شایسته است .
و اینکه مى فرماید (( و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه ، )) بال ذلت از روى رحمت براى پدر و مادر بگشا، حضرت صادق علیه السلام فرمود: به پدر و مادر ذخیره مشو مگر از روى مهربانى و محبت و صدایت را بلندتر از صداى آندو مکن و دستت را هم روى دست آندو بلند مکن و جلوتر از آنها قرار مگیر.

پدر و مادر بر زن و فرزند مقدم هستند
امام صادق علیه السلام فرمود: مردى نزد پیامبر آمده عرض کرد: مرا سفارش نما، حضرت فرمود: براى خدا شریک مگیر، گرچه تو را به آتش ‍ بسوزانند و شکنجه ات کنند مگر اینکه (از روى ترس باشد ولى ) قلب تو به ایمان مطمئن باشد.
پدر و مادرت را اطاعت کن و نیکى نما چه در حال مرگ و اگر پدر و مادر به تو دستور دادند که از خانواده و ثروت خود جدا شوى انجام ده که از ایمان است .
مؤ لف گوید: این حدیث را باید کسانى که بخاطر مال و همسر از پدر و مادر جدا شده اند بیشتر دقت کنند، یک مرد موفق کسى است که پدر و مادر و همسر را با حفظ حقوق متقابل با خود نگه دارد، و بداند که احترام و رعایت پدر و مادر هرگز قابل مقایسه با همسر نیست ، هیچکس پدر و مادر نمى شود و با هیچ دلیلى نمى شود به آنان اهانت کرد و یا کوتاهى نمود.
البته پدران و مادران دوراندیش خوب مى دانند که باید جوان خود را مخصوصا هنگام ازدواج درک کنند و بدانند احیانا اگر جوانشان در سرآغاز زندگى جدید گاهى کم لطفى مى کند یا انتظارات آنها را انجام نمى دهد، مقطعى است و نباید خیلى سخت بگیرند، شود زندگى جدید و جوانى و نیروى جنسى و مسائل دیگر گاهى جوان را از بسیارى از مسائل از جمله پدر و مادر غافل مى کند.
جوانان نیز باید بدانند درست همان لحظات و ایامى که اوج خوشوقتى و لذت آنان در زندگى جدید است ، براى پدر و مادر از نقطه هاى عطف زندگى است و همان ایام غفلت شما از پدر و مادر جنبه هاى دیگر دارد و آنها انتظار دارند جوانشان در هنگام ازدواج بیشتر به آنها توجه کند و جوان هم در اثر ازدواج اگر از پدر و مادر غافل شود مسئله ساز خواهد بود.
مشکله ازدواج این است که انتظارات پدر و مادر زیاد غفلت جوان هم بخاطر ازدواج زیاد است و اینجا این جوان هوشیار است که باید با دقت و هوشیارى از این مرحله به سلامت عبور کند.
الا اى یوسف مصرى که کردت سلطنت مغرور!!

پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندى
حضرت یعقوب پس از سالهاى طولانى که در فراق یوسف گریست و افسوس خورد، بالاخره فهمید که یوسف در مصر است و به مقام ریاست رسیده است ، تصمیم گرفت تا به نزد یوسف براى دیدار او برود، کاروان حضرت یعقوب به مصر نزدیک مى شد، یوسف فهمید که پدر وارد مى شود به استقبال او آمد.
امام صادق علیه السلام فرمود: یعقوب با دیدن یوسف پیاده شد، یوسف خواست پیاده شود، اما مقام و ریاست نگذاشت تا در مقابل پدر پیاده شود، همینکه بر پدر سلام کرد، جبرئیل بر نزد یوسف آمد و گفت :
اى یوسف خداوند متعال به تو مى گوید: چه شد که در مقابل بنده شایسته من پیاده نشدى ؟ این مقام و ریاست ؟ باز کن کف دست خود را، یوسف دست خود را گشود، ناگاه نورى از میان انگشتانش خارج شد، پرسید: این چه بود؟ جبرئیل گفت : (نور پیامبرى بود) هرگز از نسل تو پیامبرى نخواهد آمد، این مجازات تو بود بخاطر برخورد تو با پدرت یعقوب که در مقابل او پیاده نشدى .

رمز خوشبختى در خدمت به والدین است
یکى از مهمترین ابزار خوشبختى براى انسان ، رضایت و خدمت به پدر و مادر است ، خدمت به پدر و مادر و دعاى خیر ایشان ، پشتوانه محکمى براى سعادت دنیوى و اخروى اولاد به حساب مى آید.
گرچه در دوران کنونى که عصر تمدن و پیشرفت علمى و انحطاط ارزشهاى انسانى مى باشد، فرزندان همین که احساس استقلال کردند، بطور کلى با پدر و مادر به سردى برخورد مى کنند و آنها را به کنج عزلت و فراموشى مى سپارند، و یا آنها را مانع نشاط و خوشى خود به حساب مى آورند.
اما تجربه نشان داده است که اینگونه افراد در زندگى موفق نخواهند بود، و بر عکس آنها که به والدین خدمت مى کنند، داراى زندگى خویش و با نشاط خواهند شد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر که خوشحال مى شود از اینکه عمرش افزایش یابد و روزى او فراخ شود، به پدر و مادرش خدمت کند که خدمت به آنها اطاعت خداست ، حضرت صادق علیه السلام فرمود: اگر مى خواهى عمرت زیاد شود به دو بزرگ خود – یعنى پدر و مادرت – نیکى کن .

احترام فوق العاده به مادر
امام صادق علیه السلام فرمود: مردى نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله به چه کسى نیکى کنم ؟ حضرت فرمود: به مادرت ، عرض کرد سپس به کى ؟ حضرت فرمود: به مادرت ، باز پرسید: سپس به که ؟ حضرت باز فرمود: به مادرت ، دفعه بعد که پرسید سپس به که ؟ حضرت فرمود: به پدرت .
امام سجاد علیه السلام نیز فرمود: مردى نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله هیچ کار زشتى نمانده که انجام نداده باشم آیا براى من توبه اى هست ؟ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: آیا از پدر و مادرت هیچکدام زنده اند، عرض کرد: پدرم ، حضرت فرمود: برو به او نیکى کن ، وقتى آن مرد پشت نمود که برود، پیامبر فرمود: اى کاش مادرش (زنده ) مى بود.
مؤ لف گوید: محبت فراوان و فداکارى مادر از یک طرف و حساسیت و لطافت روح او از جهت دیگر موجب این احترام فوق العاده براى وى شده است .

به پدر و مادر پیر خود شخصا کمک کنید
ابراهیم ابن شعیب گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم : پدرم بسیار پیر شده است، بطورى که وقتى کارى دارد ما او را بر دوش گرفته مى بریم ، حضرت فرمود: اگر بتوانى خودت عهده دار آن شوى انجام ده ، با دست لقمه به او بده ، که این کار فردا براى تو سپرى خواهد بود. یعنى تو را از خشم الهى حفظ مى کند. یعنى فرزندان نباید هنگام پیرى و درماندگى والدین، آنها را از خود دور کنند.
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا