پرسش . پرونده اعمال چیست و در دادگاه الهی چگونه عرضه میشود؟
پاسخ: یکی از مطالبی که در آیات قرآن و روایات اسلامی مورد توجه قرار گرفته موضوع «نامه عمل» و پرونده کارهای انسان است. نامهای که تمام اعمال و رفتار و گفتار او را بدون کم و کاست در خود ضبط کرده است؛ نه تنها نفس عمل، که نیت و انگیزه فاعل را نیز مینمایاند. در این که حقیقت پرونده اعمال آدمی چیست؟ سخنان زیادی گفته شده که وارد شدن در آن مباحث چندان مفید به نظر نمیرسد و تنها به این نکته اکتفا میشود که با توجه به ویژگیهایی که آیات و روایات برای آن بر شمردهاند این نامه و کتاب نمیتواند یک نامه و کتاب مادی و عادی باشد و از سویی باید با نفس انسان و شخصیت او مرتبط بوده و در ذات انسان جایگاهی داشته باشد؛ طوری که علم به آن همانند علم انسان به نفس خود، علم حضوری و قطعی و غیر قابل تردید باشد. بقیه مطالب در این باره با نقل آیات و روایات و در خلال مباحث آینده میآید:
۱. ضبط جزئیات اعمال آدمی: تمام اعمال و گفتار و حتی ملکات نفسانی و خطورات قلبی او در تمام طول عمر ثبت میشود: « انا نحن نحیی الموتی و نکتب ما قدموا و اثارهم و کل شیئ احصیناه فی امام مبین» (یس: ۱۲) ما خود مردگان را زنده میکنیم و آنچه از پیش فرستاده اند و تمام آثار آنها را مینویسیم و همه چیز را در امامی مبین (کتابی خاص) احصاء میکنیم. در آیه دیگری ثبت و ضبط دقیق جزئیات اعمال با صراحت بیشتری آمده و میفرماید: «و وضع الکتاب فتری المجرمین مشفقین مما فیه و یقولون یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لایغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها» (کهف: ۴۹) روز قیامت کتاب نامه اعمال انسانها در محضر عدل الهی نهاده میشود و گنهکاران را میبینی که از آنچه در آن کتاب است سخت در وحشتند و میگویند: ای وای بر ما! این چه کتابی است که از هیچ عمل کوچک و بزرگی فروگذار نکرده مگر آنکه آن را احصا کرده و برشمرده است.
آیات قرآن برای بیان پرونده اعمال از واژههای متعددی استفاده میکند که ضمن در بر داشتن مفهوم مشترک نامه اعمال هر یک بیانگر خصوصیتی از آن نیز میباشد. مانند کتاب «طائر»، «زبر» در آیه دیگر واژه «زبر» را که جمع «زبور» به مفهوم کتاب است به کار میبرد و میفرماید: و هر کاری که انجام دادهاند در زبر نامههای اعمالشان ثبت است و هر کار کوچک و بزرگی نوشته شده است: « وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلوُهُ فِی الزُّبُرِ وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ» (قمر: ۵۲ و ۵۳ ) در سخنی از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است که فرمود: «و نستغفره مما احاط به علمه و احصاه کتابه، علم غیر قاصر و کتاب غیر مغادر» (نهج البلاغه خطبه ۱۱۴.) از خدای متعال آمرزش می طلبیم درباره آنچه که علمش به آن احاطه دارد و کتابش آن را احصا کرده است. علمی که در آن کوتاهی نیست و کتابی که از هیچ چیز فروگذار نکرده است.
۲. قطعیت و غیر قابل تردید بود آن: از خصوصیات دیگر نامه اعمال وضوح و روشنی و غیر قابل تردید بودن آن است و چنانکه گذشت از انسان جدا نیست بلکه وبال گردن او و همراه با اوست. قرآن کریم میفرماید: « وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ کِتَاباً یَلْقَاهُ مَنشُوراً اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً» (اسراء: ۱۳ و ۱۴) طائر (نامه اعمال) هر انسانی را بر گردنش قرار دادهایم و روز قیامت کتابی برای او بیرون میآوریم که آن را در برابر خود گشوده میبیند. به او میگوییم: کتابت را بخوان که امروز خود برای حسابگری خود کافی میباشی. در این آیه سه نکته قابل توجه است: یکی اینکه این طائر (نامه اعمال) همچون طوقی در گردن انسان است و هرگز از او جدا نمیشود و نکته دوم اینکه این نامه آنچنان روشن بوده و با زبانی نگاشته شده است که هر انسانی ـ اعم از بیسواد و با سواد، عرب و غیر عرب و… قادر است آن را به خوبی بخواند.
نکته سوم این که نامه اعمال انسان «منشور» یعنی باز است و همه اهل محشر میتوانند آن را ببینند و بخوانند. در آیه دیگر میفرماید: « وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ» (تکویر: ۱۰).
در حدیثی از امام صادق(ع) بیان این مطلب این گونه آمده است: « اذا کان یوم القیامه دفع الی الانسان کتابه ثم قیل له اقرء! قلت: فیعرف مافیه؟ فقال: ان اللّه یذکره فما من لحظه و لا کلمه و لا نقل قدم و لا شی فعله الا ذکره کانه فعله تلک الساعه، فلذلک قالوا: یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لایغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها(بحار الانوار، ج ۷، ص ۳۱۴، باب ۱۶، «تطایر الکتب و انطاق الجوارح». » هنگامی که قیامت برپا میشود نامه عمل انسان را به دستش میدهند، سپس به او گفته میشود: بخوان! راوی گوید: عرض کردم: آیا آنچه را در آن است میشناسد؟ حضرت فرمود: خداوند به او یاد آوری میکند؛ طوری که هیچ چشم بر هم زدنی و سخن گفتنی و گام برداشتنی و یا چیز دیگری نیست که او انجام داده باشد، مگر آنکه آنها را به خاطر میآورد. چنانکه گویی در همان ساعت انجام داده است و به همین سبب میگویند: ای وای بر ما این چه کتابی است که هیچ کار بزرگ و کوچکی را فرو گذار نکرده مگر آنکه آن را احصا نموده است و در آیه دیگری میفرماید: خود این نامه بر علیه شما و بر اساس حق سخن میگوید. به عبارت دیگر نامه ای است گویا و با شعور: «وَتَرَی کُلَّ أُمَّهٍ جَاثِیَهً کُلُّ أُمَّهٍ تُدْعَی إِلَی کِتَابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ هذَا کِتَابُنَا یَنطِقُ عَلَیْکُم بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (جاثیه: ۲۸ و ۲۹) در آن روز هر امتی را میبینی که از شدت وحشت و ترس به زانو درآمده است. هر امتی به سوی کتابش فرا خوانده میشود. امروز به خاطر آنچه انجام میدادهاید جزا داده میشوید. این کتاب ما است که به حق بر شما سخن میگوید. ما آنچه انجام میدادید مینوشتیم.
نکتهای که در این آیه قابل توجه است اینکه نوشتن اعمال را خداوند به خود نسبت میدهد؛ در حالی که در آیات دیگر به فرشتگان. روشن است مغایرتی بین اینها نیست. زیرا آنچه فرشتگان انجام میدهند به امر و اراده الهی است و فاعلیت آنها در طول فاعلیت حق تعالی است. در ضمن استناد نوشتن به خدا میرساند که کار مهم، دقیق و بیتردید است.
۳. تنظیم کنندگان نامه اعمال: در آیات و روایات از نویسندگان اعمال تحت عناوینی از قبیل: «رقیب» و «عتید» و «کرام الکاتبین» و «حافظین» یاد شده است که همگی بیانگر صفات این فرشتگان الهی است.« إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَـمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ» (ق: ۱۷ و ۱۸) به خاطر بیاورید هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که همراه و ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت و ثبت میکنند. هیچ سخنی را تلفظ نمیکند مگر آنکه نزد آن فرشتهای مراقب و آماده برای انجام ماموریت وجود دارد
.
راست و چپ در اینجا و سایر آیات قرآن کنایه از خوبی و بدی است و به همین سبب فرشته نویسنده خوبی ها را فرشته سمت راست و فرشته نویسنده بدیها را فرشته سمت چپ میخوانند.
در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که فرمود: «هنگامی که انسان عمل نیکی انجام میدهد فرشته راست پاداشی ده برابر مینویسد و هنگامی که عمل شری انجام میدهد و فرشته چپ میخواهد آن را ثبت کند فرشته راست میگوید: هفت ساعت به او مهلت بده و اگر در این مدت توبه و استغفاری داشته باشد چیزی بر او نمینویسد؛ اما اگر توبه نکند فقط یک گناه بر او مینویسد.» (مجمع البیان ج ۴ ص ۱۴۴.)
در آیه دیگر از نویسندگان اعمال به « کراما کاتبین» تعبیر شده است. یعنی نویسندگان بزرگوار و والا مقام: «وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ کِرَاماً کَاتِبِینَ یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ» (انفطار: ۱۰ ـ ۱۲) مسلما بر شما نگهبانانی گمارده شده است. نویسندگانی والا مقام. از آنچه انجام میدهید خبر دارند. به این مطلب در دعای کمیل نیز اشاره شده است. آنجا که میگوید: «و کل سیئه امرت باثباتها الکرام الکاتبین الذین وکلتهم یحفظ ما یکون منی…» و در دعایی از امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه میخوانیم: «اللهم یسر علی الکرام الکاتبین مؤتنا و املأ لنا من حسناتنا صحائفنا، و لا تخزنا عندهم بسوء اعمالنا…» (دعای ششم.) خدایا کار ما را بر فرشتگان بزرگواری که نویسندگان اعمال ما هستند آسان گردان و نامههای اعمال ما را از حسنات ما پر کن و ما را نزد آنها به سبب اعمال بدمان خوار مفرما.
از برخی روایات استفاده میشود که نویسندگان بزرگوار اعمال انسان (رقیب و عتید) در روز و شب از هم جدا هستند. مثلاً در روایتی آمده است: «هر کس نماز صبح را در آغاز طلوع فجر بخواند ملائکه شب و روز که در حال تغییر ماموریتند هر دو آن را ثبت میکنند» ( وسائل الشیعه ح ۳ ص ۱۵۴ و ۱۵۵ باب ۲۸ از ابواب مراقیت.)
۴. کیفیت دریافت نامه اعمال: هر چند چنانکه گذشت نامه اعمال انسان از او جدا نیست بلکه در گردن او و ملازم با اوست اما کیفیت روشن شدن حقیقت و بروز و ظهور پرونده اعمال بین افراد متفاوت است و این تفاوت بیانگر خوب بودن یا بد بودن اعمال بنده است. خوبها پرونده خود را با دست راست دریافت میدارند و بدها از پشت سر و با دست چپ. « فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُا کِتَابِیَهْ … وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ» (حاقه: ۱۹ و ۲۵ و ۲۶) اما کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شده است با خوشحالی و افتخار میگوید: نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید. اما کسی که نامه اعمال او به دست چپش داده شده است، میگوید: ای کاش هرگز نامه اعمالم به من داده نمیشد و نمیدانستم حساب من چیست. همین معنا در آیات دیگر این گونه آمده است: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَاباً یَسِیراً وَیَنقَلِبُ إِلَی أَهْلِهِ مَسْرُوراً وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ فَسَوْفَ یَدْعُوا ثُبُوراً وَیَصْلَی سَعِیراً» (انشقاق: ۷ ـ ۱۲) اما کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شده است به زودی حساب آسانی برای او میشود و خوشحال به سوی اهل و خانواده اش بازمیگردد. و اما کسی که نامه اعمالش از پشت سرش داده شده است به زودی فریادش بلند میشود که ای وای بر من که هلاک شدم و در شعله های سوزان آتش دوزخ میسوزد.
در حدیثی از امام باقر علیه السلام درباره حساب آسان مومن که نامه عملش به دست راستش داده میشود. چنین آمده است: «خدای تعالی هنگامی که میخواهد به حساب مومن رسیدگی کند نامه عملش را به دست او میدهد و او را حسابرس خود میسازد و میفرماید: بنده من! آیا فلان کار و فلان کار را انجام دادهای؟ عرض میکند: پروردگارا! آری من انجام دادهام. میفرماید: من تو را بخشیدم و آن گناهت را به سبب ایمان و حسنات دیگرت مبدل به حسنات کردم. تا آن که تمام گناهان مومن بخشیده میشود. مردم گویند: سبحان اللّه! آیا این بنده حتی یک گناه نداشته است؟ و این همان است که خداوند در قرآن میفرماید: « فاما من اوتی کتابه بیمینه فسوف یحاسب حساباً یسیراً و ینقلب الی اهله مسروراً» (بحار ج ۷ ص ۳۲۴ ح ۱۷. )
۵ . اقسام پروندههای اعمال: از بررسی آیات و روایات به چند نوع نامه عمل پی میبریم: یکی نامه عمل فردی که هر یک از افراد دارند که یا به دست راست آنها داده میشود و یا به دست چپ آنها و بحث آن گذشت. آیه ۱۳ اسراء نیز بر آن دلالت داشت که میفرمود: « وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ… » دوم نامه عملی که اعمال یک امت در آن ثبت میشود که آیه ۳۸ جاثیه « …کُلُّ أُمَّهٍ تُدْعَی إِلَی کِتَابِهَا …» بر آن دلالت داشت. سوم کتاب واحدی که اعمال همه امتهای اولین تا آخرین در آن ثبت شده است و آیه ۱۲ سوره یس بیانگر آن است که میفرماید: « …وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ.» همچنین آیه ۴۹ سوره کهف آن را افاده میکند. شاید تعدد نامههای اعمال که هر یک حاکی از یکی از مراتب یک حقیقت واحد تحت عنوان «کتاب» میباشد، تاکیدی بر ثبت و ضبط جزئیات اعمال انسان است. به عبارت دیگر، «کتاب» حقیقتی است مشکک و ذو مراتب. ضمن این که میتواند به صورت متعدد و مکرر باشد که در این صورت از باب تاکید تکرار شده است.
۶ . فلسفه نامه اعمال: با توجه به اینکه خدای متعال نسبت به همه اعمال و نیات و خطورات قلبی ما آگاه است و هیچ فعل یا ترک و هیچ نیت و انگیزهای بر خدای علیم و خبیر مخفی و مکتوم نیست، ممکن است این پرسش مطرح شود که فلسفه تنظیم پرونده اعمال چیست؟ به ویژه که حاکم خود شاهد است و گواهان غیرقابل رد فراوان دیگری نیز بر علیه مجرم گواهی میدهند؟ پاسخ این سوال چنانکه در مورد فلسفه وجود گواهان نیز گفته شد آن است که: اولاً آثار تربیتی فراوان این مساله است که تمام جزئیات اعمال و گفتار و نیات انسان ضبط میشود و بر متدبر بصیر پوشیده نیست. انسان هنگامی که در مقابل ضبط صوتی قرار میگیرد که آنچه را میگوید ضبط کند چقدر مراقب گفتار خود است که سخنی نگوید که بعداً بر علیه خود او مورد استناد قرار گیرد؟ و حتی مناسب شان او نباشد؟ و اگر خود را در مقابل دوربینهای فیلمبرداری مشاهده کند که تمام حرکات و سکنات و گفتار او را از زوایای مختلف فیلمبرداری میکند، چقدر مواظب حرکات و رفتار خود میباشد؟ حال اگر به او بگویند تمام افعال و گفتار و نیات و کارهای آشکار و پنهان تو توسط دوربینهای مخفی متعددی در شب و روز ثبت و ضبط میشود، بدیهی است که کاملاً مراقب رفتار و گفتار خود خواهد بود و آثار تربیتی متعدد و فراوان آن غیرقابل وصف است.
ثانیاً: این پرونده میتواند جنبه اتمام حجت داشته باشد. به هر حال در محکمه عدل الهی هیچ کمبودی نباید وجود داشته باشد. آنچنان مدارک و اسناد باید بر علیه متهم و مجرم گویا باشد که اگر قضاوت را به خود او نیز واگذار کنند بر علیه خود حکم صادر کند و خود را محکوم کند.
ثالثاً: از لذت و رنج مشاهده کارنامه درخشان یا سیاه اعمال خود نباید غافل بود. به عبارت دیگر نفس تنظیم این پرونده و در روز محاکمه در اختیار صاحب آن قرار دادن یکی از بالاترین خوشیها و سرور و لذات برای کسی است که در طول عمر خود سعی و تلاش کرده تا اعمال شایسته انجام دهد و به همین دلیل با تفاخر و مباهات دیگران را به مشاهده آن فرامیخواند. از طرفی یکی از دردناکترین عذاب ها و الیمترین عقابها برای مجرم همان است که پرونده سیاه اعمال خود را مشاهده کند. این عذاب آنچنان سخت است که نمیخواهد هرگز پرونده خود را ببیند و آرزو میکند که بین او و عمل و پروندهاش بین مشرق و مغرب فاصله بود و فریاد میزند ای وای بر من این چه نامهای است که هیچ کوچک و بزرگی را فروگذار نکرده است.
رابعا: نظام بر اساس اسباب و مسببات اداره میشود.
۷. ماهیت نامه اعمال:
۱ ـ ۷. از نوشته های معمولی نیست.
۲ ـ ۷. برخی گفتهاند همان نفس آدمی است.
۳ ـ ۷. حقایق اعمال انسان را در بردارد. « یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً وَیُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَاللّهُ رَؤوفٌ بِالْعِبَادِ» (آل عمران: ۳۰)
۴ ـ ۷. ضمیر باطن انسان است.
۵ ـ ۷. اعمال علاوه بر درون و جان بر عالم بیرون و فضا و هوای اطراف و زمین و… تأثیر دارد. (پیام قرآن.)