پناه به پیغمبر(ص)
پیغمبر در رفتار خود مدبرانه عمل کرد و سرعتعمل داشت. نگذاشت در هیچ قضیهای وقت بگذرد، قناعت و طهارت شخصی داشت و هیچ نقطهضعفی در وجود مبارکش نبود، او معصوم و پاکیزه بود؛ این خودش مهمترین عامل در اثرگذاری است.
اثرگذاری با عمل، بهمراتب فراگیرتر و عمیقتر است از اثرگذاری با زبان، او قاطعیت و صراحت داشت. پیغمبر هیچوقت دوپهلو حرف نزد؛ البته وقتی با دشمن مواجه میشد، کار سیاسىِ دقیق میکرد و دشمن را بهاشتباه میانداخت. در موارد فراوانی، پیغمبر دشمن را غافلگیر کرده است؛ چه از لحاظ نظامی، چه از لحاظ سیاسی، اما با مؤمنین و مردم خود، همیشه صریح، شفاف و روشن حرف میزد و سیاسیکاری نمیکرد و در موارد لازم نرمش نشان میداد.
از سوی دیگر، پیغمبر تضرع خودش را از دست نداد و ارتباط خود را با خدا روزبهروز محکمتر کرد. در وسط میدان جنگ، همان وقتیکه نیروهای خودش را مرتب میکرد، تشویق و تحریض(ترغیب) میکرد، خودش دست به سلاح میبرد و فرماندهىِ قاطع میکرد، یا آنها را تعلیم میداد که چهکار کنند، روی زانو میافتاد و دستش را پیش خدای متعال بلند میکرد و جلوِ مردم بنا میکرد به اشک ریختن و با خدا حرف زدن: پروردگارا! تو به ما کمک کن. پروردگارا! تو از ما پشتیبانی کن. پروردگارا! تو خودت دشمنانت را دفع کن.
نه دعای او موجب میشد که نیرویش را به کار نگیرد، نه به کار گرفتن نیرو، موجب میشد که از توسل و تضرع و ارتباط با خدا غافل بماند؛ به هر دو توجه داشت. او هرگز در مقابل دشمن عنود دچار تردید و ترس نشد. امیرالمؤمنین که مظهر شجاعت است، میگوید هر وقت در جنگها شرایط سخت میشد و به تعبیر امروز ما کم میآوردیم، به پیغمبر پناه میبردیم. هر وقت کسی در جاهای سخت، احساس ضعف میکرد، به پیغمبر پناه میبرد.
بخشی از سخنرانی رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه تهران(۲۸اردیبهشت ۱۳۸۰)
مجله آشنا، شماره ۲۱۰، ص ۴۵.