چهار نیاز مهم خانواده

چهار نیاز مهم خانواده

۱- نیاز مادى – مذمت بخل
اولین نیازى را که زن و مرد باید در خانه مراعات آن را بکنند نیاز مادى است . مرد اگر مى‏تواند باید خانواده ‏ى خود را در رفا بگذارد . اگر مردى مى‏تواند زندگى ضرورى ، زندگى رفاهى براى خانواده ‏اش داشته باشد و بخل کند او علاوه بر این که حق خانه را ادا نکرده است مصداق آیات و روایاتى است که در مذمت بخل وارد شده است و قرآن مى‏فرماید آن کسى که بخیل است گمان نکند بخل براى او خوب است این بخل براى او شر است . روز قیامت همان چیزهائى که بخل کرده است طوقى در گردن او مى‏شود و با یک حال رسوائى وارد محشر مى‏شود .
) و لا تحسبن الذین یبخلون بما اتاهم الله من فضله هو خیرا لهم بل هو شر لهم سیطوقون ما بخلوا به یوم القیامه ((۱)
گمان نکنند کسانى که بخیلند و انفاق نمى کنند انفاق در خانه ، انفاق در اجتماع و به فقراء ، ضعفا و آبرومندها این براى آنها خوب است بلکه شر است . زیرا در روز قیامت همان مالى که بخل کرده است ، در راه خدا نداده است و صرف در خانه نکرده است طوقى مى‏شود در گردن او . و چیزى که باید به آن توجه داشته باشیم این است که آدم بخیل مطرود است . بخل نظیر صفات رذیله‏ى دیگر از نظر عقل مذموم است حتى در نزد بخیل بخل مذموم است که اگر به او خطاب بخیل کنند ناراحت مى‏شود . و علاوه بر این از جمله چیزهائى که محبت را مى‏برد چه در خانه و یا اجتماع ، بخل است . اگر مردى بخیل باشد یعنى دارد و مى‏تواند زن و بچه‏اش را در رفاه بگذارد اما نمى‏گذارد اول مصیبت او این است که دیگر در نزد بچه‏هایش هم آبروئى ندارد ؛ محبوبیتى ندارد ؛ و بعضى اوقات به آن جا مى‏رسد که زن و بچه‏اش براى او طلب مرگ مى‏کنند . مرد اگر مى‏تواند خانواده‏اش را در رفاه بگذارد باید بگذارد لااقل زندگى ضرورى یعنى خوراک ، پوشاک مسکن و ازدواج را اگر مى‏تواند براى آنها فراهم کند این کار را بکند . وظیفه‏ى مرد است دختر را شوهر بدهد و جهازیه متعارف به او بدهد . وظیفه‏ى مرد است بچه‏اش را باسواد کند . پسرش را زن دهد و مخارج متعارف را متحمل شود و بخل در این چیزها یعنى برنیاوردن نیاز خانه . اگر نیاز مادى خانه برآورده نشود بچه‏ها عقده‏اى مى‏شوند العیاذ بالله بعضى اوقات زن دزد از کار درمى‏آید . اول دزد جیب شوهر و کم کم دزد مغازه‏ها و بازار . اگر خداى ناکرده کسى بخل بورزد و بتواند زن و بچه‏اش را اداره کند و نکند بچه‏هایش دزد مى‏شوند و باید مواظب این مفاسد باشد .
خانم هم باید نیاز مادى مرد را برطرف کند یعنى مواظب غذاى شوهر باشد . شوهرش را مقدم بر بچه‏ها و خودش بدارد . باید علاوه بر این که از نظر غذا او را مقدم مى‏دارد با یک ترتیب خاصى باشد که لطافت داشته باشد و به یک زن شوهردار بخورد بعضى اوقات خانم با فرضى که در خانه میوه هست ، غذا هست اما به شوهرش نمى‏رسد . این خانم نه بخیل است که از نظر اسلام لئیم است زیرا بخل این است که انسان مال خودش را به کسى انفاق نکند ولى لئیم آن کسى است که پست‏تر از بخیل است یعنى نمى‏تواند ببیند کسى مال دیگرى را بخورد. هستند کسانى که جلوى انفاق شما را مى‏گیرند . یک لئیم نمى‏گذارد به خانواده‏ى فقیر رسیدگى کنى با قدرى وسوسه گرى که باید براى اولادت تأمین آتیه کنى ، چرا این قدر انفاق مى‏کنى و از این حرفها ، نمى‏گذارد انفاق بکنى . این شخص لئیم است . لئیم یعنى پست اما لئیم‏تر آن است که چشم نداشته باشد ببیند کسى مال خودش را بخورد بعضى این گونه‏اند یعنى مالش را به کسى نمى‏دهد اگر هم کسى بخواهد به دیگرى بدهد و خدمت کند راضى نیست و اگر او بخواهد از مال خودش در رفاه باشد این را هم نمى‏تواند تحمل کند . این فرد خیلى پست است و خانمى به شوهرش نرسد از این قسم سوم است . یعنى خیلى لئیم است . لئیم آن خانمى است که شوهرش میوه ، غذا به خانه ببرد اما این خانم از مال شوهر ، او را اداره نکند این زن پست دیگر توقع محبت نداشته باشد . توقع زن دارى از شوهر نداشته باشد توقع دلگرمى شوهر به خانه را نداشته باشد.
در مباحث گذشته گفتم بعضى مردها پرتوقعند ، بقول عوام مردم گوشت نیاورده کباب مى‏خواهند اما یک دفعه مرد گوشت را مى‏برد اما این زن به اندازه‏اى لئیم است که خود و بچه‏هایش مى‏خورند ، مهمانها مى‏خورند اما راضى نیست شوهرش بخورد . چنین زنى در قیامت بصورت یک حیوان پستى به صف محشر مى‏آید نظیر خوک . مى‏گویند خوک این لئامت را دارد یعنى به اندازه‏اى لئیم است که خود نمى‏خورد و حاضر نیست دیگران هم بخورند به این خانم مى‏گویند خانم از مال خودت که نبود مال شوهرت را چرا به او ندادى ؟ و اگر خانم به شوهرش نرسد دیگر توقع محبت نداشته باشد بلکه توقع عقده داشته باشد این شوهر یک مرد عقده‏اى مى‏شود . و اگر همسر دوم گرفت زن گله نکند . و همچنین اگر مرد مى‏تواند زنش را اداره کند و نکند ، مى‏تواند بچه‏هایش را اداره کند و نکند دیگر توقع محبت نداشته باشد . توقع این را داشته باشد که زنش دلمرده ، بى‏نشاط و عقده‏اى باشد . دزد و یا خیانتکار باشد . پس باید زن و مرد این نیاز مادى را مراعات کنند حالا یک دفعه نیست ، آن حرف دیگرى است . خوب آقا نمى‏تواند میوه بخرد زن نباید توقع داشته باشد بلکه مواظب باشد به رویش نیاورد . به شوهر دلدارى دهد و دل شوهر را به دست آورد و نگذارد خجالت بکشد . اگر در خانه چیزى نیست شوهر هم توقع نداشته باشد و اگر مى‏تواند، زندگى ضرورى زن و بچه بر همه چیز مقدم است و این مثال خوبى است که مى‏گویند » چراغى که به خانه رواست به مسجد حرام است « اگر کسى زن و بچه‏اش محتاج باشند و زندگى ضرورى را نداشته باشند نوبت به دیگران نمى‏رسد . زن و بچه بر همه چیز مقدم است . لذا روایت داریم مردى مرد و همه چیزش را در راه خدا صدقه داد پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم نماز به جنازه‏اش خواندند ؛ دفنش کردند شب به پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم عرض کردند زن و بچه‏ى او غذا ندارند او همه چیز داشته است ولى در راه خدا داده است . پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند اگر به من گفته بودید نماز به جنازه‏اش نمى‏خواندم . زندگى ضرورى را مردها ، زنها باید مواظب باشند که اگر خداى ناکرده بتوانند و اداره نکنند خطر بزرگى در خانه پیدا مى‏شود .۲- نیاز جنسى
نیاز دوم نیاز جنسى است . غریزه‏ى جنسى باید ارضا شود این یک امر طبیعى است که از بحثها هم روشن شد . همان طور که باید غرایز دیگر را ارضا کنیم این غریزه هم باید ارضا بشود . بر مرد لازم است ، واجب است نیاز زنش را برطرف کند ؛ چنانچه بر خانم لازم است ، واجب است احتیاج شوهرش را برطرف کند و اگر برطرف نکردند از نظر روایات گناهش بزرگ است .
پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود اگر یک مردى خوابید و زنش دست به دست کرد ، تسامح کرد این طرف و آن طرف زد تا شوهرش خوابید تا صبح این زن مورد لعن ملائکه واقع مى‏شود . و این یک حق طبیعى است براى مردها ؛ براى زنها .
از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم روایت است که اگر مرد نیاز جنسى زن را تأمین نکرد و العیاذ بالله زن به گناه افتاد ، علاوه بر این که آن زن گناهکار است به همان اندازه شوهرش هم گناهکار است .
اگر یک خانم هم در مقدمات غریزه‏ى جنسى تسامح کرد ، در خود غریزه‏ى جنسى تسامح کرد و خداى ناکرده شوهر چشم چران شد ، شوهر به گناه افتاد ، مرد نگاه شهوت آمیز مى‏کند اما گناه در نامه‏ى عمل زن هم نوشته مى‏شود . یعنى در روز قیامت این خانم نگاه مى‏کند مى‏بیند در نامه‏ى عملش نوشته شده است چشم چرانى . چشم چرانى . مى‏گوید خدایا من چشم چرانى نکردم خطاب مى‏شود شوهرت کرد اما تقصیر تو است زیرا تو نباید گذاشته باشى شوهرت چشم چرانى کند تو باید نیاز جنسى او را برآورده باشى چه از نظر مقدمات مثل زینت کردن و چه از نظر اصل عمل . عمچنین اگر خداى ناکرده مرد کوتاهى کند مثل این که العیاذ بالله دو تا زن دارد به یک کدام نمى‏رسد، به عدالت رفتار نمى‏کند ، گناهش خیلى بزرگ است و اگر این زن آهى بکشد این آه بعضى اوقات کمر شکن است ریشه مى‏سوزاند .۳- نیاز سوم نیاز عاطفى است یعنى انسان یک حیوان نیست .
یک درخت نیست یک ستون نیست البته حیوان هم نیاز عاطفى دارد . شما مى‏بینید که وقتى یک بچه گوسفندى ، بچه گربه یا بچه سگى به پستان مادرش مى‏افتد نوازشها از آن مى‏کند در حالى که این بچه سگ یا بچه گربه یا بچه گوسفند دارد شیر مى‏خورد و مادرش نیاز مادى او را رفع مى‏کند نیاز معنوى و عاطفى او را هم رفع مى‏کند یعنى زبان مى‏مالد به بدنش ؛ سر مى‏مالد به بدنش ؛ نازش مى‏کند . و همین ناز گردن این مادر بچه حیوان دلیل بر این است که طبیعت ، فطرت به ما مى‏گوید باید مواظب باشیم انسانها بطریق اولى نیاز عاطفى دارند. حیوان نیاز عاطفى دارد ؛سگ درک مى‏کند که بچه‏اش علاوه بر این که نیاز مادى دارد نیاز عاطفى هم دارد . یک انسان باید این را درک کند . محبت به یکدیگر غذاى روحى یکدیگر است . این غذا از غذاى جسم بالاتر است . خدا نکند یک مردى کمبود محبت داشته باشد . خدا نکند یک زنى کمبود محبت داشته باشد . این که مى‏بینید در اسلام این قدر براى بچه یتیم توصیه شده است که حتى قرآن مى‏فرماید آن جامعه‏اى که به بچه یتیمها نرسند مسلمان حقیقى نیستند .
) بسم الله الرحمن الرحیم ارایت الذى یکذب بالدین – فذلک الذى یدع الیتیم ( (۲)
پیغمبر ! مى‏خواهى نشان بدهم آن که مسلمان نیست ، آن که اعتقاد به دین ندارد کیست ؟ آن کسى که بچه یتیم را پرستارى نکند ، جامعه‏اى که به بچه یتیمها نرسد ، این جامعه مسلمان حقیقى نیست مسلمان ظاهرى است . چرا این قدر اسلام روى بچه یتیم پافشارى دارد ؟ حتى در روایت مى‏خوانیم اگر یک بچه یتیم مى‏آمد نزد پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم او را در دامن خود مى‏نشاند دست نوازش به سر او مى‏کشید و یک لطف خاصى با او داشت مخصوصا امیرالمؤمنین علیه‏السلام خیلى یتیم دارى مى‏کرد . خوشا به حال خانواده‏هاى معظم شهدا . اى خانمى که شوهرت شهید شده ! خانمى که شوهرت مرده ! اگر یتیم دارى کنى خیلى ثواب دارى . روایت داریم که اگر کسى یک نوازش روى سر بچه یتیم بکشد به ازاى هر موئى که از زیر دست او مى‏گذرد خدا یک حسنه در نامه‏ى عمل او مى‏نویسد . این ثوابها و سفارشها براى این است که یتیم پدر ندارد که نیاز عاطفى او را رفع کند . کمبود محبت پیدا مى‏کند و با این کمبود عقده پیدا مى‏کند . خدا نکند یک مردى ، یک جوانى ، یک دختر خانمى ، یک زنى عقده‏اى شود خیلى خطرناک است . اگر در جامعه باشد جنایتکار مى‏شود و اگر در جامعه نباشد آدم دلمرده‏اى است . معلوم است زنى که دلمرده و بى‏نشاط باشد نمى‏تواند شوهردارى کند، خانه دارى کند، بچه دارى کند. مردى که بى‏نشاط و دلمرده باشد معلوم است نمى‏تواند اجتماعى باشد . از اجتماع پرت مى‏شود. چه وقت زن عقده پیدا مى‏کند ؟ مرد عقده پیدا مى‏کند ؟ وقتى در خانه کمبود محبت داشته باشد. بچه هم نیاز به محبت دارد . بچه همان روزهاى اول چند غریزه‏اش بالفعل است بسیارى از غرایز را دارد اما آتش زیر خاکستر است . مثلا غریزه‏ى جنسى دارد اما آتش زیر خاکستر است . غریزه‏ى حب مال دارد اما آتش زیر خاکستر است ولى غریزه‏ى گرسنگى او بالفعل است . یعنى توجه دارد که گرسنه مى‏شود . توجه دارد سیر مى‏شود . توجه دارد که به هنگام گرسنگى پستان مادر را بمکد . یکى هم غریزه‏ى محبت طلبى ، نوازش طلبى است . مادر وقتى بچه را شیر مى‏دهد ولو بچه یک ماهه است اما همین که دست نوازش روى سر بچه ، روى بدن بچه مى‏مالد اهمیتش از شیر مادر خیلى بیشتر است . تبسم پدر براى بچه یک ماهه ، دو ماهه از هر غذا ، از شیر مادر بهتر است . بچه‏هاى شما در منزل محبت مى‏خواهند. آن پدرى که مواظب نیاز مادى بچه‏ها هست اما نیاز عاطفى آنها را رفع نمى‏کند پدر بى‏انصافى است ؛ پدر جاهلى است ؛ پدر نفهمى است. گاهى پدر فرزندش را نمى‏بیند زیرا وقتى بیرون مى‏رود بچه خواب است . وقتى هم مى‏آید بچه خواب است معلوم است که این بچه در خطر عجیبى واقع است . پدر باید با بچه بازى کند ؛ روى زانو بنشاند ؛ دست محبت بر سر او بکشد . تبسمهاى پدر براى فرزند خیلى ارزش دارد و همچنین تبسمهاى شوهر ، محبتهاى او به زن . انسان عاشق محبت است .
قرآن این نکات دقیق را خیلى مراعات کرده است مى‏فرماید :
ما حضرت موسى را بطور خرق عادت به دنیا آوردیم و در روایات مى‏خوانیم همان وقتى که فرعون بچه پسرها را مى‏کشت حضرت موسى زیر تخت فرعون به دنیا آمد و بقول قرآن در دامن حضرت آسیه زن فرعون تربیت شد. خدا محبت او را در دل فرعون انداخت فرعون هم مثل یک پدر مهربان با او رفتار کرد خداوند مى‏فرماید موسى تحت نظر من تربیت شد به این اندازه هم اکتفا نکرد . ده سال هم زیر نظر شعیب ، پیغمبر خدا ، تربیت شده و به رشد رسید . و بالاخره به آن جا رسید که لیاقت پیدا کرد خدا با او صحبت کند و وقتى پیغمبر شد مى‏فرماید هارون را وزیر قرار دادم تا با هم فرعون قلدر را بترسانید ولى سفارش مى‏کند با مهربانى با او صحبت کن .
) اذهبا الى فرعون انه طغى – فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشى ((۳)
این آیات به ما چه مى‏گوید ؟ مى‏گوید انسان تشنه‏ى محبت است هر کس که باشد . لذا اسلام به ما مى‏گوید جنایتکار را باید اعدام کرد اما همین جنایتکار مفسد فى الارض آدمکش را وقتى مى‏خواهى اعدام کنى حق زخم زبان و جسارت به او ندارى . حتى کسى که مى‏خواهد طناب دار را به گردن این دزد جنایتکار بیندازد به او توهین نکند. اگر حاکم شرع بفهمد مى‏تواند توهین کننده را مجازات کند. انسان هر که باشد تشنه‏ى محبت است بنابراین ، خانم شما قبل از هر چیز محبت مى‏خواهد؛ شوهر شما قبل از هر چیز محبت مى‏خواهد؛ پسر شما محبت مى‏خواهد؛ بالاتر از این دو خانم شما محبت مى‏خواهد . وقتى وارد خانه شدى اگر سلام نمى‏کنى لااقل با تبسم روبرو شو؛ اخم نکن که از هر مصیبتى در خانه بالاتر است . گاهى آقا یا خانم بالاترین ضربه و تازیانه را به یکدیگر مى‏زنند. یعنى مرد یکوقت نانجیب است و کتک بزن که گناهش خیلى بزرگ است و در این باره صحبت کردم . اما یکوقت این طور نیست آدم مقدسى است نه فحش مى‏دهد، نه کتک مى‏زند اما قهر مى‏کند؛ اخم مى‏کند . بقول عوام مثل برج زهرمار نشسته است . این برج زهرمار اگر صد تازیانه به زنش بزند براى این زن بهتر است تا این که به صورت این مرد نگاه کند و همچنین گاهى زن فحش نمى‏دهد؛ زبان دراز نیست و قدرت کتک زدن هم ندارد اما سرش را زیر مى‏اندازد و با شوهرش حرف نمى‏زند ؛ قهر مى‏کند ؛ بى‏نشاط است این از صد تازیانه هم بالاتر است و گناهش هم از صد تازیانه بالاتر است و این جاست که خداى ناکرده رفتار خانم هوو براى او مى‏آورد . گاهى با یک جمله‏ى مرد خانم رفته است . آقا ! خیال نکن اگر خانم تو نجیب است ، همیشه نجیب است اگر کمبود محبت داشته باشد در خطر است . اگر دخترت کمبود محبت داشته باشد در خطر است . اگر پسرت کمبود محبت داشته باشد در خطر است مواظب باشید بالاتر از هر چیزى نیاز عاطفى است و باید در خانه برآورده شود مخصوصا براى خانمها . اگر محبت را مجسم کنند یک خانم مى‏شود اگر عاطفه را مجسم کنند یک خانم مى‏شود . اگر عاطفه را مجسم کنند یک خانم مى‏شود اگر یک خانم بى‏عاطفه‏اى داشته باشید ، یک خانم بى‏محبتى داشته باشید که به شوهر محبت نکند، به بچه‏هایش محبت نکند بدانید این خانم نیست . بدانید او خیلى بدکار است . خانم باید بیشتر محبت کند . بر مرد و زن واجب است محیط خانه را گرم نگاه دارند یعنى نیاز عاطفى را برآورند .۴- نیاز معنوى
بحث امروز ما درباره‏ى نیاز چهارم یعنى نیاز معنوى است . همان گونه که انسان از نظر جسمى باید ارضا شود از نظر روحى هم باید ارضا شود . فرق بین حیوان و انسان همین جاست حیوان یک بعدى است یعنى فقط غرایز دارد ؛ نیازهاى مادى دارد و اگر خیلى بالا برود نیازهاى عاطفى دارد . اما انسان این گونه نیست انسان دو بعدى است بعد مادى و تمایلات و بعد روحى و معنویات که روحش از ملکوت سرچشمه گرفته است و به اندازه‏اى از نظر معنوى بالاست که پروردگار عالم او را به خود نسبت داده و با اضافه‏ى تشریفى فرموده است » روح من «
) فاذا سویته و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین ((۴)
خطاب شد به ملائکه که وقتى » روح من « در او دمیده شد به او سجده کنید .
این بعد را حیوانات ندارند انسان دارد اما آن بعد مادى یعنى تمایلات و عرائز در حیوانات خیلى قویتر و ارضائش براى آنها خیلى آسانتر است لذا باید بگوئیم امتیاز انسان به روح است . چون انسان دو بعدى است دو غذا لازم دارد : یکى غذاى جسم ، گرسنه مى‏شود ، تشنه مى‏شود ، اطفاء غریزه‏ى جنسى مى‏خواه بکند و بالاخره چیزهائى که مربوط به جسم اوست باید ارضا بشود این غذاى جسم اوست که اگر به او نرسد مى‏میرد . همین طور از نظر روحى اگر غذا به او نرسد مى‏میرد . فرقش این است که اگر از نظر جسمى مرد خیلى اهمیت ندارد اما اگر از نظر روحى مرد چنین نیست . قرآن مى‏فرماید : اگر از نظر روحى مرد پست‏تر از هر حیوانى است و راه جهنم را مى‏گیرد :
) و لقد ذرأنا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون ( (۵)
مى‏فرماید اگر غذا به روح نرسید مثل این که او براى جهنم خلق شده است عاقبتش جهنم است . بعد مى‏فرماید این چشم دارد نمى‏بیند : یعنى حقیقت بین نیست . گوش دارد نمى‏شنود . و زبان دارد اما حق نمى‏گوید . دل دارد اما نمى‏فهمد . بعد مى‏فرماید این از حیوان پست‏تر است : مثل کرم ابریشم در غفت خود مى‏تند تا بمیرد . اولئک هم الغافلون .
اگر انسانى که غذا به روحش نرسیده و این روح مرده است شبانه روز بخاطر آنچه که این آیه‏ى شریفه بیان کرده گریه کند جا دارد . در آیه‏ى دیگرى شدیدتر از این مى‏فرماید :
) ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون ( (۶)
پست‏تر از هر جنبنده‏اى کسى است که روحش مرده باشد آن کسى که عقل دارد تعقل ندارد ؛ فکر دارد تفکر ندارد ؛ یعنى روح او مرده است . و نظیر این آیات در قرآن فراوان است که اگر انسان از نظر روحى مرد خیلى وضع خطرناکى پیدا مى‏کند و اگر غذا به او نرسید مى‏میرد . چنانچه گاهى این جسم مریض مى‏شود و مریضى براى انسان سخت است بقول پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم :
» نعمتان مکفورتان الامن و العافیه « (۷)
دو نعمت براى انسانها مجهول است سلامتى و امنیت .
راستى دو نعمت بزرگى است . انسان اگر مریض شود از همه چیز عقب مى‏ماند . اما گاهى جسمش سالم است روح مریض است . بقول قرآن شریف فى قلوبهم مرض دل مریض است ؛ روح مریض است . اگر روح مریض شد قرآن مى‏فرماید : به اندازه‏اى وضعش خطرناک است که در مقابل قرآن قد علم مى‏کند . در مقابل پیغمبر و ائمه طاهرین علیهم‏السلام قد علم مى‏کند و گفته‏هاى قرآن را براى خودش و بر نفع خودش توجیه مى‏کند . در اول سوره‏ى آل‏عمران مى‏فرماید : این قرآن محکمات دارد : متشابهات دارد .
) فاما الذین فى قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تأویله ( (۸)
اما آنهائى که مریضند دنبال متشابهات قرآنند براى این که یک فتنه‏اى ایجاد کنند یا بر نفع خودشان قرآن را تفسیر کنند . این طرف آن طرف مى‏گردند. یک روایتى پیدا کنند بر نفع خودشان تفسیر کنند . این طرف آن طرف مى‏گردند یک کلامى از بزرگان پیدا کنند بر نفع خودشان توجیه کنند و بلاخره وقتى که روح مریض باشد این دیگر مثل مرض جسم نیست این دیگر طورى مریض است که با قرآن مى‏جنگد . لذا قرآن مى‏فرماید من شفا هستم اما براى مریضهاى روحى جز خسارت چیزى ندارم .
) و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین و لا یزید الظالمین الا خسارا ( (۹)
من شفا و رحمتم ؛ اما براى ظالم ) براى آن کسى که مرض دارد ( جز خسارت چیزى ندارم . خربزه و گلابى خیلى خوب است اما کسى که مثلا زخم معده دارد آن را بخورد ، اگر خونریزى معده نکند لااقل یک درد دلى باید بکشد . آیات قرآن خیلى جاذبه دارد خیلى مفید است اما اگر کسى مرض روحى داشت نظیر همان گلابى است براى زخم معده و لذا آیه براى او ضرر دارد » و لا یزید الظالمین الا خسارا « بنا بر این اگر کسى روحش مریض باشد ، اگر کسى غذا به روحش نرسد و روحش بمیرد این وضع خطرناکى پیدا مى‏کند ؛ این یک بعدى مى‏شود ؛ اما یک بعدى خطرناک . مثل گوسفند نیست که یک بعدى باشد اما مفید ؛ بلکه براى مردم نظیر میکروب سرطان است یک بعدیى است که براى مردم خیلى خطر دارد . آدمى که روحش بمیرد نه فقط براى خودش که براى جامعه هم خطر دارد ؛ براى زن و بچه‏اش هم خطر دارد . لذا چیزى که باید به آن توجه داشته باشیم نیازهاى معنوى در خانه است . باید شوهر مواظب باشد خانمش از نظر معنویت و کمال بالا رود . خانم مواظب باشد زمینه را براى معنویت شوهرش فراهم کند. آقا و خانم هر دو مواظب باشن معنویت بچه‏ها بالا رود . مواظب روح بچه‏ها باشند که اگر خداى نکرده مواظبت از جسم بچه‏ها بکنند ولى به روحشان کم اهمیت دهند دارند سگ درنده پرورش مى‏دهند ؛ دارند میکروب سرطان براى جامعه پرورش مى‏دهند . غذاى روح چیست ؟ نماز ، روزه ، قرائت قرآن ، راز و نیاز با خدا ، بیدارى در دل شب ، رابطه با خدا . اگر یک خانمى نماز نخواند یا بد بخواند واى به آن خانه ؛ واى به این خانم و واى به شوهرش . براى این که قرآن شریف مى‏فرماید :
) یا ایها الذین امنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجاره ( (۱۰)
آقا ! که ایمان دارى ! خود و زن و بچه‏ات را از آتش جهنم نجات بده آن آتش جهنمى که هیزمش خودت هستى ؛ صفات رذیله و دل سنگ تو است . این آیه مى‏فرماید : مرد باید نماز بخواند و باید مواظب باشد خانمش هم نماز بخواند رابطه با خدایش محکم باشد . زن و مرد باید در خانه قرآن بخوانند ؛ اهل دعا باشند ؛ بیدارى در دل شب داشته باشند ؛ نماز اول وقت داشته باشند . و اگر زن و شوهر نماز اول وقت نداشته باشند بدانند کم‏کم از نظر معنوى مى‏میرند . یعنى وقتى این نیاز معنوى برآورده نشد ، این که کسى چند روزى غذا نخورد مى‏میرد ، کسى هم که چند روزى غذاى معنوى نخورد روح او مى‏میرد . و این جاست که پاى همه لنگ است .یعنى این حساب نیاز مادى ، نیاز عاطفى ، نیاز جنسى نیست . این حساب جداگانه‏اى دارد بطورى که صد و بیست و چهار هزار پیغمبر با کتابهاى خود براى آن آمدند و تبلیغ کردند و آن همه صدمه را خود و اوصیائشان خوردند تا معنویت انسانها را بالا ببرند . در زیارت اباعبدالله الحسین علیه‏السلام مى‏خوانید :
» اشهد انک قد اقمت الصلاه و آتیت الزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر «(۱۱)
اباعبدالله علیه‏السلام در روز عاشورا که خیلى از اصحابش کشته شده بودند وقتى ظهر مى‏شود آن صحابى مى‏گوید ظهر است مى‏خواهیم نماز بخوانیم . اباعبدالله علیه‏السلام برافروخته مى‏شود تبسم مى‏کند و مى‏گوید خدا تو را از نماز گزارها قرار دهد . تیر مثل باران مى‏بارد اما وسط میدان نماز مى‏خواند .
خدا نکند که در خانه‏اى نماز نباشد . خدا نکند معنویت در خانه‏اى نباشد که این خانه پر از میکروب است پر از درنده است نه آدم . گرچه از نظر صورت زیبا باشند ؛ از نظر منزل عالى باشند ؛ از نظر لباس شیک باشند اما بدانید اینها درنده‏اند و یکوقتى هم العیاذ بالله به یک جاهاى باریکى مى‏رسند . قرآن مى‏فرماید :
) فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا ( (۱۲)
آن کسانى که نماز مى‏خوانند اما بد نماز مى‏خوانند ، آن کسانى که از هوى و هوس و شهوات متابعت مى‏کنند حتما گمراهند . » غى « یعنى گمراهى . این » سوف « در آیه از نظر ادبى » سوف « ى تحقیقى است . ) فسوف یلقون غیا ( یعنى حتما اینها گمراهند . بله کسى که از راه مستقیم منحرف شود از جهنم سر در مى‏آورد و جاى او یکى از چاه‏هاى جهنم بنام » غى « است که روایت هم به آن اشاره دارد. اگر نماز را ضایع کنیم یعنى دختر خانم شما نماز مى‏خواند اما آخر وقت و تعجیلى . زنگ خطر به این دختر خانم بزنم ؛ زنگ خطر به پدر و مادرش که این دختر گمراه است ؛ دست عنایت خدا بر سر او نیست و اگر دست عنایت خدا بر سر کسى نباشد بعضى اوقات به یک گمراهیهاى عجیبى مى‏رسد .
فخر رازى در تفسیر سوره‏ى والعصر روایتى نقل مى‏کند خیلى تکان دهنده است مى‏گوید: یک زنى دیوانه‏وار نزد پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم آمد گفت یا رسول الله گناه بزرگى کردم زن شوهردار بودم زنا دادم آبستن شدم ؛ بعد که زائیدم بچه را در خمره سرکه خفه کردم و آن سرکه ‏هاى نجس را به مردم فروختم .
ببینید چقدر گناه بزرگ است ! راستى اگر دست عنایت خدا بر سر انسان نباشد یکوقت چطور گمراه مى‏شود ؛ چه بدبختیها دامنگیرش مى‏شود . عرض این جمله است که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود گمانم که تو نماز عصر را ترک کردى . یعنى این بدبختى به خاطر این است که دست عنایت خدا از سر تو برداشته شد ؛ به خاطر این است که به نمازت بى‏اعتنائى کردى و الا اگر کسى نمازش را مرتب و به موقع بخواند نماز دستش را مى‏گیرد و نمى‏گذارد به این بدبختیها گرفتار شود . دختر خانم‏ها ! اگر مى‏خواهید خوشبخت شوید ، پسرها ! عزیزان من ! اگر مى‏خواهید خوشبخت شوید اهمیت به نماز بدهید آن هم نماز اول وقت ، نماز با تعقیبات ، نماز جماعت ، نماز مؤدب . دختر خانمها سجاده داشته باشند ؛ چادر سرتاسرى داشته باشند ؛ بسیار مؤدب در مقابل خدا بایستند تا خوشبخت شوند . بالاخره اگر معنویت در خانه نباشد و این نیاز در خانه برآورده نشود این خانه وضع خطرناکى دارد . همچنین است اگر روح مریض باشد . چه چیز روح او را مریض مى‏کند ؟ گناه . قرآن گاهى اسم آن را » مرض « مى‏گذارد : » فى قلوبهم مرض «. گاهى مى‏فرماید » زیغ « : » فاما الذین فى قلوبهم زیغ « . گاهى مى‏فرماید » ران « : » بل ران على قلوبهم « . همه یک معنى دارد و آن این است که گناه دل را سیاه مى‏کند ؛ مریض مى‏کند ؛ دل زنگار برمى‏دارد . وقتى دل مریض شد اول مصیبتش این است که دیگر از عبادت لذت نمى‏برد بلکه از گناه لذت مى‏برد . اگر در جلسه‏ى ما کسى هست که از نماز لذت نمى‏برد و نماز برایش سنگین است ، اگر در جلسه‏ى ما کسى هست که از چشم چرانى لذت مى‏برد ، از گناه لذت مى‏برد ، بداند که از نظر روحى مریض است باید معالجه کند . و اگر معالجه نکرد و دل سیاه شد قرآن مى‏فرماید واى به این دل . گاهى دل سیاه است ؛ اما سیاهى آن کم است . گاهى نیمه سیاه است اما یک وقت تمام سیاه مى‏شود . امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید این دیگر رستگار نمى‏شود . قرآن مى‏فرماید :
) افمن شرح الله صدره للاسلام فهو على نور من ربه فویل للقاسیه قلوبهم من ذکر الله ( (۱۳)
خوشا به حال آن دلى که رابطه با خدا روشنش کرده است . خوشا به حال آن دلى که نماز و روزه آن را نورانى کرده است . واى به آن دلى که سیاه است یعنى واى به آن دلى که گناه آن را سنگ کرده است ؛ سخت کرده است . و بقول قرآن شریف قساوت پیدا کرده است . بترسید از قساوت . چه چیز قساوت مى‏آورد ؟ گناه . گناه ولو کوچک اما براى آوردن قساوت خیلى بزرگ است . لذا امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید : وقتى یک گناه کردى یک نقطه‏ى سیاه در دلت پیدا مى‏شود اگر توبه نکردى این نقطه‏ى سیاه پخش مى‏شود و کم‏کم همه‏ى دل را مى‏گیرد و دیگر رستگار نمى‏شود .
مى‏دانید از نظر قرآن آن خانه‏اى که در آن ترانه باشد ، جوانى که گوشش پر از ترانه باشد به کجا مى‏رسد ؟ آن زن و شوهرى که مى‏نشینند و با یکدیگر غیبت مى‏کنند ، تهمت مى‏زنند ، شایعه پراکنى مى‏کنند چه مى‏شود ؟ آن دلى که سیاه باشد ، آن دلى که از حرام پر باشد ، آن کسانى که ظالم به یکدیگر باشند ، به کجا مى‏رسند ؟ مهمتر از گناه صفات رذیله است . گناه براى دل خیلى ضرر دارد بقول امام صادق علیه‏السلام :
» ان العمل السى‏ء اسرع فى صاحبه من السکین فى اللحم « (۱۴)
یک کاردى را در دست ، شکم یا کمر کسى بزنید چه طور مى‏شود ؟ امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید : خطرناکتر از این ، گناه براى دل است . گناه براى دل خیلى خطر دارد اما خطرناکتر از صفات رذیله است صفت رذیله هم داریم به این زودى نمى‏شود صفات رذیله را ریشه کن کرد . بیست سال خون جگر شبانه روزى مى‏خواهد انسان خودسازى کند تا بتواند درخت رذیله را از دل ریشه کن کند و بیست سال ، سى سال خون جگر شبانه روزى مى‏خواهد تا بتواند درخت فضیلت را بجاى آن غرس کند و بارور کند . کسى نمى‏تواند بگوید من صفت رذیله ندارم . وظیفه‏ى همه مبارزه با صفات رذیله است و نگذاریم اینها شعله‏ور شود ، طوفانى شود . اگر سیل بیاید با آبادانى چه مى‏کند ؟ صفت رذیله براى دل مثل سیل براى آبادانى است به طور کلى معنویت را از بین مى‏برد . صفت رذیله مثل آتش است آن هم نه آتش کم ، آتش شعله‏ور . یک وقت آتش کوچک است شما مى‏توانید براحتى آن را خاموش کنید اما یک وقت خانه آتش گرفته شعله‏ور شده خاموش کردن چنین آتشى مشکل است . صفت رذیله اگر شعله‏ور شود ، طوفانى شود مثل سیل و آتش بزرگى است که شعله‏ور باشد و جلوگیرى از آن بسیار مشکل است . نگذارید صفات رذیله‏ى شما شعله‏ور شود . مبارزه کنید بچه‏ها را از همان اول به مبارزه وا دارید . آقا موظف است که با زبان خوش و تسلط بر اعصاب به خانمش بگوید : خانم ! حسادت بد است . خیلى بد است اگر کسى حسود شود بعض اوقات دانسته جنگ جمل را به پا مى‏کند جنگ جمل را چه کسى به وجود آورد؟ یک حسود . وقتى به او خبر دادند که عثمان کشته شد . گفت الحمدلله که این روباه شل کشته شد وقتى به او گفتند على روى کار آمد گفت اى کاش آسمان به سرم خراب شده بود و این حرف را نشنیده بودم . و بالاخره جنگ جمل را یک حسود به وجود آورد . بیست هزار نفر را به کشتن داد تا آتش حسادتش خاموش شود.
خانم به آقا بگوید : آقا ! اگر پول پرست شدى ، ریاست طلب شدى جنگ جمل را به پا مى‏کنى . على را مى‏شناسى ؟ على کیست ؟ آن کسى که طلحه و زبیر او را بهتر از من و شما مى‏شناختند ، زیرا این دو مى‏دانستند که على در دامن پیغمبر بزرگ شده است مى‏دانستند که بیش از صد آیه قرآن درباره‏ى امیرالمؤمنین علیه‏السلام است . اما اینها پول مى‏خواستند و امیرالمومنین به آنها نداد . ریاست مى‏خواستند امیرالمؤمنین آنها را لایق ریاست نمى‏دانست همینها رفتند و توطئه کردند و جنگ جمل را به وجود آوردند که چه مصیبتها براى مسلمانان داشت . اگر از شما بپرسند که جنگ جمل را چه کسى بر پا کرد بگوئید : حسادت ، پول پرستى ، ریاست طلبى .
ابن‏ملجم وقتى على را مى‏کشد قربه الى الله مى‏کشد . اگر بپرسند على را چه کسى کشت بگوئید : لجوج . و الا على علیه‏السلام کسى نیست که او را نشناسند همین ابن‏ملجم پاى منبر پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بود که مى‏فرمود :
» یا على انت و شیعتک هم الفائزون «
همین ابن‏ملجم پاى منبر پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بود که فرمود :
» یا على لو ایمانک ایمان اهل السموات و الارض لیزید ایمانک ایمانهم «
اگر ایمان تو را یک طرف ، ایمان جن و انس و ملائکه و عالم وجود را یک طرف بگذارند ایمان تو بر ایمان همه‏ى اینها مى‏چربد .
خانم ! مواظب باش لجوج نباشى و الا این گونه مى‏شوى . آقا ! مواظب باش لجوج نباشى و الا این گونه مى‏شوى . آقا ! انتقاد کن و بالاتر از آن انتقاد پذیر باش . اگر انتقاد پذیر نباشى ، اگر حرف پذیر نباشى کار به این جا مى‏کشد که حرف هیچ کس را نمى‏شنوى جز هوى و هوس . براى چیز دیگرى ارزش قائل نیستى . جز به القائات شیطانى گوش نمى‏دهى .
سفارشى که در آخر بحث به خانمها و آقایان دارم این است که نیاز معنوى خانه را مواظب باشید . بعضى آقایان از نظر نیاز مادى هر طور باشد ولو العیاذ بالله از راه حرام ، زن و بچه را در رفاه مى‏گذارند اما همین احمق دخترش ، پسرش ، نماز نمى‏خواند همین احمق این همه صدمه مى‏کشد اما زنش هم دشمن اوست براى این که کمبود محبت دارد . همین آقا این همه صدمه مى‏خورد زن و بچه‏اش را در رفاه مى‏گذارد اما مواظب معنویت آنها نیست و چون معنویت در خانه‏اش نیست خانه‏اش سلول است و بقول قرآن شریف خانه‏اش تاریک است . تاریک است . تاریک . وحشتناک است . وحشتناک است . وحشتناک .
) او کظلمات فى بحر لجى یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض ( (۱۵)پی نوشت ها:
۱- سوره‏ ى آل ‏عمران آیه‏ى ۱۸۰ ترجمه : آنان که بخل نموده حقوق فقیران را از مالى که خدا بفضل خویش به آنها داده ادا نمى‏کنند گمان نکنند که این بخل به نفع آنها خواهد بود بلکه به ضرر آنهاست چه آن که مالى که در آن بخل ورزیده‏اند روز قیامت زنجیر گردن آنها شود .
۲- سوره‏ى ماعون آیه‏ ى ۱ و ۲ ترجمه : بنام خداوند بخشنده‏ى مهربان ) اى رسول ما ( آیا دیدى آن کس ) ولید بن مغیره ( که دین را تکذیب مى‏کند ؟ این همان شخص ) بى‏رحم ( است که یتیم را از خود  به قهر  مى‏راند )
۳- سوره‏ ى طه آیه‏ ى ۴۳ و ۴۴ ترجمه : بروید به رسالت به سوى فرعون که او سخت به راه ) کفر و ( ظغیان شتافته است ، و با او با کمال آرامى و نرمى سخن گوئید باشد که از این خواب غفلت و غرور بیدار شود یا از خدا بترسد .
۴- » سوره‏ ى حجر آیه ى ۲۹ و سوره‏ى ص آیه‏ى ۷۲ ترجمه : آن گاه که خلقت او ) آدم علیه‏السلام ( را به اتمام رساندم و از روح خودم در او دمیدم پس ) اى ملائکه ( او را سجده کنید .
۵- سوره‏ ى اعراف آیه‏ ى ۱۷۹ ترجمه : و محققا از جن و انس بسیارى را براى جهنم واگذاریم ) که آنها بسوء اختیار ، پلیدى و اعمال زشت و عقاید فاسد را گزیدند ( چه آن که آنان را دلهائى است بى ادراک و معرفت و چشمهائى است بى‏غور و بصیرت و گوشهائى است ناشنواى حقیقت . آنها مانند چهارپایانند بلکه بسى گمراه‏ترند ) زیرا قوه‏ى ادراک مصلحت و مفسده داشتند باز عمل نکردند ( و آنها ) از خدا و قیامت و عاقبت کار خود( غافلند .
۶- سوره‏ ى انفال آیه‏ ى ۲۲ ترجمه : بدترین جنبندگان ) و شقى‏ترین مردم ( نزد خدا کسانى هستند که ) از شنیدن و گفتن حق ( کر و لالند و اصلا ) در آیات خدا ( تعقل نمى‏کنند .
۷- بحار ج ۸۱ ص ۱۷۰ .
۸- سوره‏ ى آل‏ عمران آیه‏ ى ۷ ترجمه : اما گروهى که در دلشان میل به باطل است از پى متشابه رفته تا به تأویل کردن آن راه شبهه و فتنه‏گرى در دین پدید آرند .
۹- و ما از قرآن نازل مى‏کنیم آنچه که شفاى دل و رحمت الهى براى اهل ایمان است و ) لیکن ( ظالمین را بجز زیان نخواهد افزود .
۱۰- سوره‏ ى تحریم آیه‏ ى ۶ ترجمه : اى کسانى که ایمان آورده‏اید ) در طاعت حق بکوشید و ( خود را با خانواده‏ى خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشى که مردم ) دل سخت کافر ( و سنگ خارا آتش افروز آن است .
۱۱- ترجمه : شهادت مى‏دهم که تو اقامه‏ ى نماز کردى و زکات دادى و امر به معروف و نهى از منکر نمودى .
۱۲- سوره‏ ى مریم آیه‏ ى ۵۹ ترجمه : سپس جانشین آن مردم ) خداپرست ( قومى شدند که نماز را ضایع گذارده شهوات نفس را پیروى کردند و اینها بزودى ) کیفر ( گمراهى خود را خواهند یافت .
۱۳- سوره‏ى زمر آیه‏ ى ۲۲ ترجمه : آیا آن کسى را که خدا براى اسلام شرح صدر عطا فرمود که وى به نور الهى روشن است ) چنین کس با مردم تاریک دل یکسان است ( . پس واى بر آنان که بخاطر شقاوت و قساوت دلهایشان از یاد خدا فارغ است .
۱۴- اصول کافى باب گناهان ترجمه : تأثیر کار بد در صاحبش از تأثیر کارد در گوشت زودتر است .
۱۵- سوره‏ ى نور آیه‏ ى ۴۰ ترجمه : ) اعمال کسانى که در راه باطل رفته‏اند ( مانند تاریکى در دریاى پهناورى است که موجى آن را پوشانده و روى آن موجى دیگر و روى آن ابر باشد ) که آن ( تاریکى روى تاریکى است . ) و وحشت روى وحشت است ( .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا