۶ .در بعد خانوادگی، «رعایت حقوق»
والدین و فرزندان نسبت به هم حقوق متقابل دارند و کسانى که این حقوق را مراعات نکنند، خدا نماز و کارهاى نیک آنها را نمىپذیرد.
به روایت امام صادق علیه السلام: «من نظر الى ابویه نظر ماقت و هما ظالمان له. لم یقبل الله له صلاه»
فرزندى که از روى خشم به پدر و مادر خود نگاه کند- هر چند والدین در حق او کوتاهى و ظلم کرده باشند- نمازش از سوى خدا پذیرفته نیست.
آرى پیوند با خدا در صورتى مفید است که پیوند خانوادگی، با رعایت حقوق و وظایف متقابل میان افراد، مراعات شود.
نماز، معراج روح و نردبان معنویت است. در صورتى مىتوان از این نردبان عروج کرد که پایهاش لغزان نباشد. پایه استوار ارتباط با خدا، روابط صحیح میان افراد خانواده است.
نشانه قبولى عبادت
با این همه شرایطى که براى قبولى عبادت و نماز است، باید مراقب بود نماز بىفایده و پرستش بىخاصیت نداشته باشیم. صرف انجام تکلیف، کافى نیست، باید چنان انجام وظیفه کرد، که صاحب فرمان که خداوند است، بپذیرد.
على علیه السلام مىفرماید: «کونوا على قبول العمل اشد عنایتا منکم على العمل» بیشترین توجه شما، به قبولى عمل باشد، نه اصل عمل!
با این حساب، از کجا مىتوان فهمید که طاعتمان را خدا پذیرفته است؟
امام صادق علیه السلام نشانه آن را چنین بیان مىکند:
«من احب ان یعلم اقبلت صلوته ام لم تقبل فلینظر هل منعته صلوته عن الفحشاء و المنکر؟فبقدر ما منعته قبلت منه»
هر که مى خواهد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه، ببیند آیا نمازش، او را از گناه و زشتى بازداشته است؟ به هر مقدار که نمازش، مانع گناه و منکر شود، نمازش قبول شده است.
شرایط کمال عبادت
غیر از شرط صحت و شرایط قبول، شرایطى هم براى کمال عبادت است. یعنى اگر این شرایط باشد، عمل عبادى ارزشى فوقالعاده و کمالى بالاتر خواهد داشت.عبادات اعمالى که شرایط زیر را داشته باشد، برتر و کاملتر است:
۱. مشکلتر بودن
در عبادت، باید دشوارى آن را تحمل کرد و بر سستى و تنپرورى غلبه یافت و به پرستشى عاشقانه و پیوسته پرداخت. على علیه السلام فرموده است: «افضل الاعمال ما اکرهت نفسک علیه» بهترین کارها، عملى است که خود را (على رغم پذیرش نفس) بر آن وادار کنی.
آن که در لحظات سخت، از رسول خدا حمایت و یارى کند.
آن که با پاى پیاده به سفر حج و زیارت برود.
آن که با جان و مال، در راه خدا مبارزه کند.
آن که در راه دین، سختى بیشترى تحمل کند، از فضیلت بیشترى برخوردار است.
۲. نظم و تداوم
عبادت اگر برنامههاى دائمى و منظم داشته باشد، بهتر است. در روایات آمده است که مومن، اوقات و کارهاى خود را تقسیم مىکند و بخشى را براى عبادت و مناجات با خدا قرار مىدهد.
۳. مهمتر بودن
در کارها باید اهم و مهم کرد و کارهاى «مهم» را فداى کارهاى «مهمتر» نمود.
وقتى بستگان انسان نیازمند هستند، چرا صدقه به دیگران؟
وقتى کارهاى مستحب، به واجبات انسان ضرر بزند، چه نیازى به انجام آنها؟
وقتى کاری، نفع عامترى دارد، چرا پرداختن به امورى که خیرش محدود و موقت است؟
على علیه السلام مىفرماید:
«لا قربه بالنوافل اذا اضرت بالفرائض» هرگاه نمازهاى مستحب، به نمازهاى واجب ضرر برساند، دیگر آن نافلهها موجب قرب به خدا نخواهد شد.
۴. برکت داشتن
گاهى کمال یک عمل، در برکت داشتن آن است، یعنى کارى باشد که خیر و سود آن، جاودان و گسترده و باقى باشد، نه موقت و گذرا.
۵. سبقت گرفتن
در کارهاى نیک، پیشتاز بودن و شتاب به سوى صالحات و خیرات، امتیازات ویژهاى دارد.
پیوستن به اسلام در آغاز امر، برتر از مسلمان شدن در روزگار غلبه و قدرت مسلمین است. به سوى نماز اول وقت باید شتافت. در کارهاى خداپسند باید پیشقدم بود. تاکید بر «سارعوا» و «سابقوا»، در قرآن و حدیث نشان آن است که سرعت و سبقت در عبادت مایه کمال عبادت است.
۶. نشاط و دوام
منافقان، نماز را با کسالت و بىنشاط مىخوانند.
اهل شک، در عبادتشان دچار تردید و سستى مىشوند.
عبادتى کاملتر است که همراه با نشاط و برخوردار از استمرار و پیوستگى باشد. عمل اندک و با دوام، برتر از کار زیادى است که انسان از آن ملول و خسته شود و دست بکشد.
خداوند، در توصیف عبادت فرشتگان فرموده است: شبانه روز، بدون خستگی، خدا را تسبیح مىگویند.
۷. بصیرت و یقین
عملى که از روى بینش عمیق و آگاهى و یقین باشد، به مراتب برتر از کارهاى سطحى و عبادتهاى تهى از یقین است. در حدیث مىخوانیم «ان العمل الدائم القلیل على الیقین، افضل عندالله من العمل الکثیر على غیر یقین»
عمل اندک ولى پیوسته و مداومى که همراه با یقین باشد، نزد خداوند برتر از عمل بسیارى است که فاقد بصیرت و یقین باشد.