گناهان اجتماعی و پیامدهای آن

گناهان اجتماعی و پیامدهای آن

همه کسانی که با قرآن و آموزه‌های وحیانی اسلام آشنایی کامل دارند و در مقام ناظر بی طرف قرار گرفته‌اند، بر این نکته محوری در اسلام توجه می‌دهند که اسلام دین اجتماعی است. بر این اساس، بخش اعظمی از آموزه‌های وحیانی آن ارتباط تنگاتنگی با حوزه اجتماعی و روابط انسان با انسان دارد. این بدان معناست که عمل صالح در آموزه‌های قرآنی و اسلام تنها به حوزه اعمال عبادی خلاصه و محدود نمی‌شود، بلکه حوزه‌های عمل اجتماعی را نیز در برمی گیرد.
برپایه این نگرش قرآنی، گناه نیز دایره وسیع و گسترده‌تری می‌یابد و تنها به حوزه ارتباط انسان و خدا محدود نمی‌شود، بلکه هرگونه اعمال خلاف عقل و شرع، براساس این نگرش قرآنی، گناه تلقی شده و مجازات دنیوی و اخروی به دنبال خواهد داشت.
نویسنده بر این اساس، به سراغ آموزه‌های قرآنی رفته و تحلیل و تبیین قرآن از گناه اجتماعی و پیامدها و آثار آن را بیان کرده است. با هم این مطلب را از نظر می‌گذرانیم.

حوزه‌های چهار گانه روابط

آموزه‌های وحیانی قرآن و شریعت اسلام، به روابط چهار گانه انسان با خدا، انسان با انسان و انسان با دیگر آفریده‌ها و انسان با خودش توجه داشته و ضمن تبیین موقعیت و جایگاه هر یک، توصیه‌هایی را در شکل آموزه‌های دستوری بیان کرده است.
از نظر قرآن، عبادت واقعی تنها در همین روابط درست میان انسان با خدا و عمل صالح در این حوزه یعنی عبادت صرف و پرستش خداوند خلاصه نمی‌شود، بلکه عمل صالح در سه حوزه دیگر نیز بخشی از مفهوم عبادت کامل است؛ از این رو آموزه‌های قرآنی، دین را در حوزه عمل شخصی و ارتباط میان خدا و انسان محدود نمی‌سازد و به سه حوزه دیگر که مرتبط با خلق و مخلوقات خداوندی است، توجه ویژه‌ای مبذول می‌دارد، به گونه‌ای که برخی باتوجه به بخش اعظم آموزه‌های وحیانی قرآنی و اسلام حتی به این نتیجه شبه افراطی رسیده‌اند که «عبادت به جز خدمت خلق نیست».
براساس همین مبنای اصیل قرآنی می‌توان اعمال صالح و طالح را در هر چهار حوزه، ردگیری و مفهوم گناه را در هر یک شناسایی کرد. بدین معنی که همان گونه که بخشی از اعمال صالح به عبادات محض اختصاص می‌یابد و ترک آن‌ها گناه شمرده می‌شود، هم چنین بخشی از اعمال صالح به حوزه‌های روابط انسان با انسان و انسان با دیگر مخلوقات مرتبط می‌شود و هرگونه عمل خلاف عقل و شریعت در این دو حوزه، به معنای عمل طالح و گناه شمرده شده و مجازات و کیفر دنیوی و اخروی بر آن مترتب می‌شود.
در برخی از آیات قرآنی به صراحت بعد اجتماعی عبادت چنان برجسته می‌شود که می‌توان گفت همین مساله موجب نتیجه گیری شبه افراطی از سوی برخی شده است به طوری که به غلط فکر می‌کنند عبادت، فقط در خدمت کردن به خلق خلاصه می‌شود. در آیه ۲۵ سوره حدید به صراحت می‌فرماید: به راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنان کتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم به عدالت مشهود و قسط قیام کنند و آن را برپا دارند.»
در این آیه و آیات دیگر، فلسفه بعثت و هدف از آموزه‌های دینی، یک عمل اجتماعی به نام قسط و عدالت بیان می‌شود؛ به این معنا که هدف از دین و کتاب و قانون و قدرت جز دست یابی بشر به عدالت مشهود و قسطی در جامعه بشری نیست. بنابراین، دین تنها توجه به روابط میان انسانی دارد و دینداری یعنی رفتار عادلانه از سوی مردم در جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند.
در همین رابطه پیامبر گرامی (ص) می‌فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، جز برای اتمام اخلاق کریمانه برانگیخته نشده‌ام. این گزاره خبری از سوی پیامبر (ص) نیز فلسفه دین و دینداری را رفتارهای درست و کامل اجتماعی معرفی می‌کند؛ چرا که اخلاق چیزی جز تبیین درست و راستین روابط میان انسانی نیست و آموزه‌های اخلاقی می‌کوشد تا بهترین و کامل‌ترین شکل روابط انسانی را تبیین کرده و در آدمی پدید آورد.
البته با بررسی دقیق و کامل‌تر در آموزه‌های وحیانی، این معنا به دست می‌آید که این هدف و فلسفه بیان شده، یک هدفی میانی و متوسط است؛ زیرا هدف از آفرینش انسان و فلسفه ارسال رسل و انزال کتب، قرار گرفتن انسان در مسیر عبودیتی است که وی را به خدایی شدن می‌رساند و شایسته مظهریت خلافت ربوبی الهی می‌سازد. بنابراین، ایجاد شرایطی که در آن عدالت بر همه جامعه حاکم است، به معنای فراهم آوری بستر و فضای مناسب برای تعالی و تکامل بشر است تا بتواند متأله (خدایی) شود و در مقام خلافت الهی بنشیند.
بهر هر حال، آموزه‌های وحیانی قرآن به هر چهار بخش توجه داشته و هر گونه تخلفی در این چهار حوزه را به عنوان گناه معرفی کرده است به گونه‌ای که تبعات و آثار این تخلف در زندگی دنیوی و اخروی و در حوزه مادیات و معنویات خود را نشان می‌دهد.

مصادیقی از گناه اجتماعی

پیش از آن که به آثار گناه اجتماعی بپردازیم، بخشی از مصادیق گناهان اجتماعی را که قرآن به آن توجه ویژه‌ای داشته توجه می‌دهیم.
از آن جایی که انسان موجودی دارای اراده و اختیار است، این آزادی را دارد که هر گونه رفتار متقابل و متضادی را در پیش گیرد، ولی به عللی چند انسان بیش‌تر از آن که به کارهای خوب، نیک و صالح علاقه مند باشد، به کارهای بد، زشت و طالح گرایش دارد. خداوند در آیه ۵ سوره قیامت، از تمایل غریزی آدمی به آزاد بودن در انجام گناه اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که آدمی اراده خویش را در فجور و شکستن مرزها مصروف می‌دارد.
البته برخی مدعی این معنا هستند که در ارتکاب گناه مقصر نیستند؛ زیرا فشارهای درونی و بیرونی از سویی و عدم قدرت تشخیص گناه و اشتباه در تطبیق از سوی دیگر و عواملی مانند آن موجب می‌شود تا مرتکب گناه شوند، این در حالی است که خداوند به صراحت در آیات ۷ و ۸ سوره شمس بیان می‌کند که برای همه انسان‌ها قدرت تشخیص خوبی از بدی در نفس هر انسانی قرار داده شده و از سویی دیگر، انسان به گونه‌ای آفریده شده که بتواند با علل و عوامل بیرونی و درونی طوری برخورد کند که او را به سوی گناه نکشاند. بنابراین، توجیهی نادرست است که گناه خویش را برگردن این علل و عوامل بیندازیم و از خود سلب اختیار و مسئولیت کنیم.
خداوند در آیات ۱۱ تا ۱۷ سوره اعراف و آیات ۱۱۲ و ۱۱۳ سوره انعام، به نقش ابلیس و شیاطین در تشویق انسان‌ها به ارتکاب گناه و دعوت به معاصی اشاره می‌کند ولی در همان آیات و آیات دیگر روشن می‌سازد که نقش آنان تنها در حد وسوسه کردن خلاصه می‌شود و اگر الهامات فجوری از سوی ابلیس و نفس اماره وجود دارد، در مقابل، الهامات تقوایی از سوی فرشتگان و نفس لوامه نیز وجود دارد.
اما گناهان اجتماعی که در قرآن بیان شده شامل گناهان زبانی و غیرزبانی می‌شود. از مصادیق گناهان زبانی در عمل اجتماعی می‌توان به استهزا و تمسخر و بذله گویی (مطففین، آیات ۲۹ تا ۳۱ و نیز حجرات، آیه ۱۱)، افترا به دیگران (نور، آیات ۱۵ و ۱۶)، بدگویی و سخنان زشت (نساء، آیه ۱۴۸)، دروغ، بهتان، دشنام، افترا و قذف (نور، آیات ۱۱، ۱۵ و ۱۶ و ۲۳ و احزاب، آیه ۵۸)، افشای راز و سخنان محرمانه دیگران (تحریم، آیات ۳ و ۴)، به کاربردن القاب و نام‌های ناپسند برای دیگران (حجرات، آیه ۱۱) و انتساب فرزندان نامشروع به شوهر از سوی زن (ممتحنه، آیه ۱۲) اشاره کرد.
از گناهان اجتماعی می‌توان به آواره سازی مردم از خانه و کاشانه خود اشاره کرد که در آیه ۸۵ سوره بقره خداوند این گناه را معادل قتل و آدم کشی معرفی می‌کند.
ایجاد اختلاف در میان مومنان (آل عمران، آیه ۱۵۲) یا میان زن و شوهر که در حد کفر دانسته شده (بقره، آیه ۱۰۲) از دیگر مصادیق گناهان اجتماعی است.
خداوند در آیات ۱۷ تا ۳۱ سوره قلم و همچنین ۲۹ و ۳۸ سوره اسراء، هرگونه ترک انفاق مال به مستمندان و مساکین و بخل-ورزی در این باره را از مصادیق گناهان اجتماعی بیان می‌کند. (الکشاف، زمخشری، ج ۲، ص ۶۶۸) چنان در آیات ۳۹ تا ۴۴ سوره مدثر ترک اطعام بینوایان و مساکین را به عنوان گناهی بزرگ معرفی کرده و آن را عاملی برای سقوط در دوزخ و عذاب اخروی می‌داند.
برهنگی در انظار عمومی از دیگر گناهان و بزه‌های اجتماعی است که در آیه ۲۸ سوره اعراف به آن اشاره شده است. در این آیه از برهنگی به عنوان فحشاء یاد شده که خود بیانگر زشتی این رفتار در نگاه خدا و قرآن است. (مجمع البیان، ج ۳ و ۴، ص ۶۳۳) خداوند همچنین تزیین و زینت نمایی و آراستن زنان برای نامحرمان را به عنوان گناه و امری زشت و بزه اجتماعی معرفی می‌کند و از آن برحذر می‌دارد. (نور، آیه ۶۰)
هرگونه بغی و خروج برضد حکومت اسلامی و امام مسلمین، گناه و جرمی بزرگ است که خداوند در آیاتی از جمله ۱۷۳ سوره بقره، ۳ سوره مائده، ۱۴۵ سوره انعام و ۱۱۵ سوره نحل به آن توجه داده است. از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) روایت شده که منظور از «باغ» در این آیات همان قیام ضدامام است. (مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص ۴۶۷ و نیز تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۵۴) بنابراین، هرگونه حرکت علیه حکومت اسلامی و فتنه جویی و خروج علیه امام و دولت اسلامی به معنای بغی تلقی می‌شود و مجازات دنیوی و اخروی به همراه خواهد داشت.
همچنین عدم مشارکت در عمل سیاسی و اجتماعی و عدم همراهی با دولت و امام المسلمین در جهاد و تخلف از آن را نیز به عنوان گناه برشمرده و متخلفان را تهدید می‌کند. (آل عمران، آیه ۱۵۲ و توبه، آیات ۲۵ و ۲۷ و ۹۴ و ۱۰۲ و ۱۱۸)
از دیگر گناهان اجتماعی می‌توان به ظلم شوهران در حق همسران خویش اشاره کرد. از جمله این گناهان، پس گیری مهریه از سوی شوهر است که در آیه ۲۰ سوره نساء به عنوان کاری باطل و گناهی آشکار معرفی شده است. (اعراب القرآن، درویش، ج ۲، ص ۱۸۹)
تجارت از راه باطل و بهره گیری از اسباب نامشروع در حوزه عمل اجتماعی و اقتصادی، براساس آیه ۱۸۸ سوره بقره گناه و حرام می‌باشد و براساس همین آیه و نیز آیاتی چون ۲ و ۲۹ سوره نساء، هرگونه تصرف ناروا در اموال دیگران از جمله یتیمان، گناه و حرام بوده و شخص باید از آن اجتناب نماید.
عیب جویی و تجسس از عیوب مومنان و کاستی‌ها و نواقص آنان کاری گناه آلود است (حجرات، آیه ۱۲) چنان که سوء الظن به مومنان (حجرات، آیه ۱۱) و شایعه افکنی در میان ایشان (نور، آیه ۱۹) از گناهان اجتماعی است که باید از آن اجتناب ورزید.
از نظر قرآن، همگان در برابر اجتماع مسئول هستند و وظیفه دارند تا امنیت روانی و اخلاقی جامعه را حفظ کنند. از این رو از مهم‌ترین وظایف انسان پس از وظیفه ایمان به خدا، وظیفه اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر معرفی شده و از همگان خواسته شده تا نسبت به رفتارهای دیگران حساسیت به خرج دهند و نظارت کامل و دقیقی براعمال خود و دیگران داشته باشند.
وظیفه امر به معروف ونهی از منکر به عنوان سامان دهنده روابط میان انسانی از سوی خداوند بارها تاکید شده به طوری که هرگونه تخلف از این وظیفه را گناهی بزرگ و جرمی نابخشودنی می‌داند. (آل عمران، آیات ۱۰۴ و ۱۰۵)
خداوند در آیه ۶۳ سوره مائده تارکان نهی از منکر در جامعه را شریک جرم گناهکاران و دارای سرنوشتی همسان و مشترک با آنان معرفی می‌کند تا روشن سازد که نظارت در عمل اجتماعی تا چه پایه از جایگاه و ارزش و اهمیت قرار دارد و هرگونه کوتاهی دراین زمینه گناهی بزرگ می‌باشد.
دراین ارتباط خداوند به مورد یهودیان شهر ایله اشاره می‌کند که آنان در برابر گناه و بزه اجتماعی به سه گروه تقسیم شدند. گروه نخست بزهکاران و متمردان یوم السبت (روز شنبه) بودند، گروه دوم مصلحانی بودند که ایشان را به ترک بزه و عمل به قانون دعوت می‌کردند؛ اما گروه سوم تارکان نهی از منکر بودند که در برابر بزه آنان سکوت می‌کردند. خداوند در این آیه نجات یافتگان از عذاب را تنها مصلحان معرفی می‌کند که بیانگر این معناست که گروههای متمرد و تارک نهی از منکر مجازات شدند؛ چرا که از نظر قرآن، گروه بی تفاوت و تارک امر به معروف و نهی از منکر، در شمار متمردان خواهدبود. (مجمع البیان، ج ۳ و ۴، ص ۷۵۸)
تفاخر و فخرفروشی به دیگران (قصص، آیات ۷۶ تا ۷۹) تکبر و سرمستی در رفتار اجتماعی (بقره آیه ۲۰۶ و اسراء آیات ۳۷ و ۳۸) و خودستایی (نساء آیات ۴۹ و ۵۰ و نجم، آیه ۳۲) از دیگرگناهان اجتماعی است که در این آیات بیان شده است.
خیانت به دیگران (نساء آیات ۱۰۷ و ۱۱۱ و نیز یوسف، آیات ۵۱ و ۵۲) خیانت به همسر با افشای راز او به دیگران (تحریم، آیات ۳ و ۴)، خیانت به همسر از طریق زنا (نساء آیات ۱۵ و ۲۲ و ۲۵ یوسف، آیه ۲۴ و آیات دیگر)، خیانت در وثیقه مالی و رهنی (بقره، آیه ۲۸۳)، رشوه خواری و همچنین رشوه دهی به حاکمان و دولتمردان برای تغییر در قانون و حکم و مانند آن (همان و نیز روح المعانی، ج ۲، جزء ۲، ص ۱۰۶) سرقت و دزدی (مائده آیات ۳۸ و ۳۹)، شرکت در مجالس گناه (نساء آیه ۱۴۰) شکنجه و آزار مؤمنان (بروج، آیه ۱۰)، عهدشکنی (اسراء آیات ۳۴ و ۳۸)، فتنه انگیزی (بقره، آیه ۲۱۷)، قتل و فساد در زمین (یونس، آیات ۸۱ و ۸۲ و بقره آیات ۸۵ و آیات دیگر)، زنده به گورکردن دختران (تکویر، آیات ۸ و ۹) کتمان گواهی و عدم حضور برای شهادت و گواهی در محاکم (بقره، آیه ۲۸۳ و مائده، آیه ۱۰۶)، کم فروشی (اسراء، آیه ۳۵ و ۳۸)، قمار و کسب مال از طریق آن (بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۱۹)، لواط و مساحقه و ارضای شهوات جنسی از این طریق (نساء، آیه ۱۵ و طلاق آیه ۱ و نیز مجمع البیان، ج ۳ و ۴، ص ۳۴ و نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۵۱ و همچنین اعراف آیات ۸۰ تا ۸۴ و آیات دیگر)، مجازات بی گناهان (یوسف، آیات ۷۸ و ۷۹ و مجمع البیان، ج ۵ و ۶، ص ۳۹۰) ونیز هم نشینی با اهل باطل (مدثر، آیات ۴۰ تا ۴۵) از جمله گناهان اجتماعی است که در قرآن بیان شده است.

آثار و پیامدهای گناهان اجتماعی

چنان که گفته شد گناهان اجتماعی همانند دیگر گناهان، آثار مادی و معنوی و همچنین دنیوی و اخروی دارند. خداوند ارتکاب گناهان را موجب آسیب اقتصادی به جامعه برمی شمارد و در آیه ۵۲ سوره هود و آیات ۱۰ تا ۱۲ سوره نوح روشن می‌سازد که چگونه جوامع بشری به سبب ارتکاب گناهان دچار بحران اقتصادی و قحطی و گرسنگی می‌شوند و جز به استغفار و بازگشت به مسیر اصلی هدایت نمی‌توانند از آن برهند. از نظر قرآن برداشته شدن برکت از مال و زندگی اقتصادی، پیامد طبیعی گناه بویژه برخی از گناهان خاص است. (بقره آیه ۲۷۶) بنابراین یکی از عوامل فقر در جامعه را باید در گناه و ناسپاسی افراد آن جامعه جست (بقره، آیه ۶۱)؛ چرا که گناه مانع مهم نزول باران مفید است (هود، آیه ۵۲، آیات ۱۰ و ۱۲) چنان که براساس آموزه‌های قرآنی، بسیاری از مصیبت‌های بشر و گرفتاری‌ها و سختی‌ها و دست تنگی‌هایش، به سبب آلوده شدن شخص یا جامعه به گناه است. (روم، آیه ۴۱ و شوری، آیه ۳۰)
کسانی که مرتکب گناه می‌شوند می‌بایستی خود را آماده هرگونه اهانت و توهین نمایند، زیرا پیامد طبیعی جرم و گناه، استحقاق اهانت از سوی خداوند است که بازتاب آن در اهانت مردم به وی و کاهش وجهه و اعتبار اجتماعی او در جامعه بروز و ظهور می‌کند. (انعام، آیات ۱۲۳ و ۱۲۴ و نیز الرحمن، آیه ۴۱ و مدثر، آیات ۴۱ و ۵۰) خداوند در آیات ۱۹ تا ۲۷ سوره اعراف تبیین می‌کند که چگونه گناه موجب بی آبرویی انسان می‌شود و ارزش و اعتبارش از میان می‌رود؛ چرا که گناه موجب می‌شود تا زشتی‌های باطنی شخص آشکار شود و چهره زشت و بد شخص به نمایش درآید. (طه، آیه ۱۲۱) به هر حال گناه عامل مهمی در ذلت و خواری شخص است (بقره، آیه ۶۱ و آل عمران، آیه ۱۱۲ و آیات بسیار دیگر) بطوری که چنین اشخاصی رو سیاه خواهند شد و روسیاهی ابدی بر چهره‌شان نقش خواهد بست. (یونس، آیه ۲۷ و عبس، آیات ۴۰ تا ۴۲)
از نظر قرآن کسانی که مرتکب گناهان اجتماعی می‌شوند از درجه اعتبار ساقط می‌شوند و گواهی آنان نیز مقبول نخواهد شد. (نور، آیات ۴ و ۵)
انسانی که مرتکب گناه می‌شود باید متوقع این باشد که قلب و روحش به انحراف کشیده خواهد شد (تحریم، آیه ۴) و به بی حیایی و بی شرمی دچار می‌شود. (اعراف، آیات ۸۰ و ۸۱ و هود، آیات ۷۷ و ۷۸ و نساء، آیات ۱۰۷ و ۱۰۸) در حقیقت تباهی نفس انسانی و سقوط وی از آثار طبیعی گناه است. (شمس، آیات ۷ تا ۱۰)
انقراض تمدن‌ها براساس آیاتی از جمله ۶ سوره انعام و ۲۱ سوره غافر، از پیامدها و آثار طبیعی گناهان از جمله گناهان اجتماعی است. چنان که تخریب محیط زیست و نابودی آبادی‌ها و سرزمین‌های پربرکت و پرنعمت از آثار طبیعی گناهان شمرده می‌شود. (هود، آیات ۷۸ و ۸۲ و اسراء، آیات ۱۶ و ۱۷ و آیات دیگر)
مسخ و تبدیل شدن به غیر انسان (بقره، آیه ۶۵ و اعراف، آیات ۱۶۳ و ۱۶۶) و مرگ زود رس (ابراهیم، آیه ۱۰ و فاطر، آیه ۴۵) از دیگر آثار گناهان است.
آن چه بیان شد تنها گوشه‌ای از آثار و پیامدهای گناهان اجتماعی است. با نگاهی گذرا به همین آثار می‌توان دریافت که چرا جوامع انسانی همواره در بحران و مشکلات عدیده به سر می‌برند و هرگز به آسایش و آرامش نسبی نمی‌رسند. بنابراین می‌بایست با هوشیاری و ترک گناهان از پیامدهای طبیعی و آثار آن پرهیز کرد و اجازه نداد تا خود و جامعه در موقعیت بحرانی و خطرناکی قرار گیریم.

اکبر شریف زاده

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا