یک مسطوره کامل

اگر فرض کنیم که پیغمبر در این اعلان (واقعه غدیر) که حتماً این اعلان انجام گرفته و این جمله (من کنت مولاه…) از زبان پیغمبر صادر شده، اگر فرض کنیم نمی‌خواست رسول خدا(ص) حکومت بلافصل امیرالمؤمنین را بیان کند، حداقل این بود که می‌خواست موالات و پیوند و رابطه عمیق مسلمین با امیرالمؤمنین و با عترت خود را در این بیان

استقرار ببخشد و تثبیت کند…

امیرالمؤمنین را به عنوان یک نمونه معرفی می‌کند که مردم چه مردم آن زمان، چه مردم نسل‌های دیگر با او پیوند برقرار کنند، رابطه داشته باشد. حالا گیرم به عنوان خلیفه بلافصل بعد از پیغمبر هم عملاً نشد و بعد از گذشت ۲۵ سال جانشین شد، بالأخره که خلیفه پیغمبر شد، بالأخره که مقام امامت او تثبیت شد، بالأخره که همه مسلمان‌ها او را به عنوان آن فردی که پیشوای جامعه است قبول کردند. این خصوصیت، این پیوند، این رابطه، همه مسلمان‌ها را نسبت به شخصیتی که همه قبول دارند که خلیفه پیغمبر است، منتها بعضی می‌گویند خلیفه بلافصل پیغمبر، بعضی معتقدند نه، خلیفه بعد از ۲۵ سال، این شخصیتی که همه مسلمان‌ها او را به عنوان جانشینی پیغمبر قبول دارند باید برای همه مسلمان‌ها به عنوان یک الگو، یک مسطوره۱ کامل از انسان اسلامی، جاودانه بماند و پیوند میان او و میان مسلمان‌ها باید تا ابد به عنوان یک رابطه فکری، رابطه اعتقادی، رابطه عاطفی، رابطه عملی باقی بماند. امیرالمؤمنین با این دیدگاه دیگر فقط متعلق به شیعیان نیست؛ متعلق به همه مسلمان‌هاست.

  1. نمونه

(از سخنرانی مقام معظم رهبری، انسان ۲۵۰ساله، ص۵۳)

مجله آشنا، شماره ۲۲۶، صفحه ۳۹.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا