گامهای رسیدن به بلوغ معنوی را به اختصار معرفی میکنم تا خواننده عزیز برای تکمیل آنها و رسیدن به آنها، خود تلاش کند.
۱- دیدن
اولین گام برای رسیدن به بلوغ معنوی دیدن است، کافی است برای چند دقیقه و یا چند ثانیه فارغ از تعلقات دنیایی به دور و برمان نگاهی بیاندازیم، نگاهی از روی دقت و تفکر.
شخصی که آینهای را تمیز میکند، فقط به آینه نگاه میکند و کثیفیهای آن را پاک میکند و ممکن است اصلاً توجهی به تصویر خود در آن نکند، با اینکه در حال نگاه کردن به آینه است.
پس باید دید، آنچه در اطرافمان است آن هم دیدنی که تفکر بیاورد.
اما چه ببینیم:
باید دید آثار وجود موجودی دیگر را، موجودی که هم با ماست و هم با تمام این عالم.
ببینیم که پرندگان در هوا را، چه کسی نگه داشته است.
ببینیم اینکهکشان را با این عظمت و بزرگی چه قدرتی میتواند به وجود بیاورد.
در احوال مخلوقات خداوند نگریست، در همه مخلوقات ببینیم خداوند به هر موجودی برای بقا و زندگی مخصوصش چه داده است.
و برای چند لحظه ببینیم از کجا آمدیم؟ به کجا میرویم؟ و اصلاً برای چه آمدیم؟
پس اولین گام و قدم برای رسیدن به بلوغ معنوی دیدن آنچه که در اطراف ماست میباشد.
۲- شنیدن
بعد از دیدن آثار خداوند تبارک و تعالی باید گوش شنوا داشت، نه گوشی که هر صدایی را میشنود و میگذرد، بلکه باید شنید سخن اهلش را.
به این معنا که سراپا گوش شویم و دل سپاریم به حرف حق، چون انسانی که نشنود، نداند، و کسی که نخواهد بشنود به جایی نرسد، چون افرادی که احساس عدم نیاز به شنیدن دارند نمیآیند و نمیشنوند، به همین دلیل به جایی هم نمیرسند.
مانند صدر اسلام که برخی از شنیدن سخن پیامبر سر باز زده و یا در گوششان پنبه گذاشته تا نشنوند و یا اینکه میشنیدند اما دل نمیدادند.
پس باید گوشمان را آماده شنیدن کنیم و دل سپاریم به شنیدهها، و بدانیم زانو زدن انسانی برای شنیدن حقایق، او را به بلوغ معنوی میرساند.
۳- ماندن
شاگرد فراری درسی یاد نمیگیرد پس باید ماند تا آموزش دید، و دانشآموزی که بخواهد ره ۱۲ ساله مدرسه را دو ساله رود هیچگاه موفق به گرفتن دیپلم خود نمیشود.
هر راهی که انسان در آن قدم بگذارد برای رسیدن به هدفش باید صبر داشته باشد و با وجود هر مشکلی در راه خود بماند تا برسد.
افرادی که نمانند و تحمل نکنند تا بیاموزند به جایی هم نمیرسند.
صبور بودن در مقابل دیگران و جاهلان زکات دانستهها و خرد است.
یکی دیگر از گامهای رسیدن به بلوغ معنوی خواندن نماز شب است. شب خصوصیتی دارد که باعث گردیده عبادت در آن آثار ویژهای پیدا کند، بیشتر مقامات معنوی، ارزشهای انسانی و الطاف خاصه الهی در شب به بندگان داده شده است.
۴- نگفتن
از گامهای رسیدن به بلوغ معنوی این است که انسان در این راه من نگوید، گفتن من انسان را از رسیدن به بلوغ معنوی بازمیدارد، انسان باید افتخار کند که بنده خداوند است.
نگفتن من، تواضع در برابر خداوند است اینکه نگوییم مال من، ماشین من، خانه من و …
فرق سلیمان و قارون که هر دو از ثروتمندان تاریخ بودند در همین نکته است، که قارون میگفت مال من و سلیمان میگفت مال خدا.
۵- ندیدن
انسان در راه رسیدن به بلوغ معنوی نباید خود را بالاتر از دیگران ببیند، و این ندیدن، اینجا گامی است برای رسیدن به بلوغ معنوی.
بالاتر ندیدن و یا تواضع نسبت به افراد دیگر در سه چیز جلوه میکند:
الف – به همه سلام کردن.
ب – در هر مجلسی که وارد میشوی هر جا که جا بود بنشیند.
ج – هرگاه که دید طرف مقابل، حق میگوید بپذیرد.
۶- خواندن
یکی دیگر از گامهای رسیدن به بلوغ معنوی خواندن نماز شب است. شب خصوصیتی دارد که باعث گردیده عبادت در آن آثار ویژهای پیدا کند، بیشتر مقامات معنوی، ارزشهای انسانی و الطاف خاصه الهی در شب به بندگان داده شده است.
اما برخی از خصوصیات شب عبارتاند از: آرام، محکم، بدون ریا، بدون مشغولیت روز، دلنشین، تنها و ….
از عبادتهایی که ثوابش را مبهم گذاشتن، نماز شب است.
آثارش را میتوان، خوب شدن اخلاق، زیاد شدن روزی، برطرف شدن همّ و غم، بیداری چشم دل و … برشمرد.
۷- داشتن
از دیگر گامهای رسیدن به بلوغ معنوی داشتن خوف و ترس است، خوف و ترسی که ارزشمند بوده و انسان را در رسیدن به مقصود یاری میکند. داشتن ترس از افتادن در عجب و غرور و کبر که باعث از بین رفتن اعمال انسان میشود.
چون گاهی انسان بعد از اینکه در این راه چند قدمی برداشت، این موارد به سراغش میآید، به همین دلیل کسی که میخواهد به بلوغ معنوی برسد باید از افتادن در این موارد، و همچنین از جهنم و عذاب خداوند ترس داشته باشد.
۸- نداشتن
یکی دیگر از گامهای رسیدن به بلوغ معنوی نداشتن اسراف است، اسراف در هر زمینهای مانع رسیدن به هدف میشود، خداوند تبارک و تعالی فرعون و قوم لوط را مسرف میخواند.
چند نکته
الف – علامت مسرف: چیزی بخرد که در شأن او نباشد.
چیزی میخورد که در شأن او نیست.
چیزی میپوشد که در شأن او نیست.
ب- اسراف، خرج کردن نیست، بلکه استفاده درست نداشتن از چیزی است، مانند پوشیدن لباس مهمانی در زمین فوتبال.
ج – اسراف در فراوانی هم صدق میکند و مخصوص زمان کم بودن نیست.
دعا برای خانواده، همسایه، مسلمین و خود، که این خواستن از منبعی است که همه چیز وابسته به آن میباشد و برای رسیدن به اهداف باید به چنین مبدأ و منبعی توسل کرد.
۹- گفتن
برای رسیدن به بلوغ معنوی گفتن لا اله الا الله و اعتقاد قلبی به این مطلب که به جز خداوند تبارک و تعالی خدایی نیست لازم و ضروری است.
توحید در تمام اشکالش گام دیگری برای رسیدن به مقصود است.
۱۰- دور شدن
برای رسیدن به بلوغ معنوی باید موانع را کنار زد تا به مقصود رسید و یکی از مهمترین موانع گناه است، و لذا کسی که میخواهد به بلوغ معنوی برسد، باید از هر نوع گناهی دور شود.
۱۱- نماندن
برای رسیدن به بلوغ معنوی نباید در شک و تردید بماند، به عبارت دیگر نماندن در شک گامی برای به جلو رفتن میباشد.
شک و تردید خوب است البته تا زمانی که برای گذر کردن از آن باشد نه ماندن در آن.
۱۲- پاک کردن
در این مرحله انسانی که میخواهد به بلوغ معنوی برسد باید خود را از همه آلودگیها و گناهان پاک کند و این پاک کردن از عوامل مهم رسیدن است.
۱۳- گذر کردن
گام بعدی برای رسیدن به بلوغ معنوی گذر کردن از هرگونه لغو و بیهودگی است. از بین رفتن اوقات به بطالت راه رسیدن را کُند میکند.
۱۴- خواستن
آخرین مرحله برای رسیدن به بلوغ معنوی خواستن از ذات مقدس ربوبی است.
دعا برای خانواده، همسایه، مسلمین و خود، که این خواستن از منبعی است که همه چیز وابسته به آن میباشد و برای رسیدن به اهداف باید به چنین مبدأ و منبعی توسل کرد.
داریوش عشقی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان