دسته بندی :اسفند ۱۱, ۱۳۹۱

مقاله

اگر آن ترک شیرازی... (حتما تا آخرشو بخونید)

اگر آن ترک شیرازی… (حتما تا آخرشو بخونید)

  کل کل شاعرا هم به مرور زمان جالب میشه   حافظ اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا  به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را  صائب تبریزی       اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا

چیز خنده داری هست، بگید مام بخندیم ! 30 ماجرا

چیز خنده داری هست، بگید مام بخندیم ! ۳۰ ماجرا

«دیروز معلم کلاس پنجم مو تو خیابون دیدم. با چن تا همکاراش بوتیکا رو نگاه میکردن و می خندیدن. خیلی دلم می خواست برم جلوش، خیلی جدی زل بزنم تو صورتش و بگم: «خانوما چیز خنده داری هست|، بگید مام بخندیم!» قریب به این مضمون را پارسال یکی در «گودر»

جغرافياى خانم ها و آقایان (طنز)

جغرافیاى خانم ها و آقایان (طنز)

جغرافیاى خانم ها خانم ها در سن ۱۸ تا ۲۱سالگى ، مانند آفریقا یا استرالیا هستند نیمه کشف شده، با زیبایى هاى افسون کننده ى طبیعى   در سن ۲۱ تا ۳۰ سالگى، مثل امریکا یا ژاپن هستند: کاملا کشف شده، بسیار توسعه یافته، آماده براى معامله، مخصوصا معامله با

به نظر شما ايرانيها با هوش ترند يا آمريکايي ها ؟

به نظر شما ایرانیها با هوش ترند یا آمریکایی ها ؟

سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه

جملات زیبا و ارزشمند از کوروش کبیر

جملات زیبا و ارزشمند از کوروش کبیر

انان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * فرمان دادم تا بدنم

زاويه ديد

زاویه دید

زاویه دید پدر مگسک تفنگ را روی کبوتر تنظیم کرد و آن را دست پسرش داد: «اگه بتونی اون جوجه کبوتر رو بزنی همین امشب برات یک تفنگ می خرم که مال خودت باشه». پسربچه تمام حواسش را جمع کرد و شلیک کرد. تیر به خطا رفت و جوجه کبوتر

دو داستان (چوپان دروغگو، مورچه و سلیمان)

دو داستان (چوپان دروغگو، مورچه و سلیمان)

چوپان دروغگو یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا