
عدل چیست؟
الف . موزون بودن : اگر مجموعه ای را در نظر بگیریم که در آن ، اجزاء و ابعاض مختلفی بکار رفته است و هدف خاصی از آن منظور است ، باید شرائط معینی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر
مقاله
الف . موزون بودن : اگر مجموعه ای را در نظر بگیریم که در آن ، اجزاء و ابعاض مختلفی بکار رفته است و هدف خاصی از آن منظور است ، باید شرائط معینی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر
گاه گفته میشود مسأله پوشش که درباره زن طرح شده و تأکید و توصیه فراوان بر آن میشود به معنای آن است که زن جز هویت جنسی شخصیتی دیگر ندارد. و زمانی میتواند به هویت واقعی خود برسد که هویت جنسیاش را با پوشش حفظ کند. در سخن برخی نقادان
در بعد از ظهر یکی از روزهای نوروز ۱۳۸۰ گروهی از فرزندان شاهد دبیرستان دخترانه شهرستان ساری از استان مازندران برای بازید مناطق عملیاتی جنوب وارد منطقهی عملیاتی والفجر ۸ (اروندرود) شدند و درخواست کردند که نماز جماعت مغرب و عشاء را در محمل یادمان شهدای گمنام باشند. برادران لشگر
i و چه لطیف و شیرین معنا و مفاد «آیه مودت» به معنی ولایت إشعار دارد: قُل لاَ أَسْـئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلا الْمَوَدهَ فِی الْقُرْبَی’ وَ مَن یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِن اللَهَ غَفُورٌ شَکُورٌ. (آیه ۲۳ سوره شوری)؛ «ای پیامبر! بگو: من از شما در مقابل زحمت
اعتراض دیگرى که بر عدل الهى مى شود, آن است که درد و رنجى که از ناحیه مصائب, بلایا, ناملایمات, بیماریها و … براى انسانها فراهم مىآید, با عدالت ورزى خداوند سازگار نیست. در پاسخ به این اعتراض, افزون بر آنچه که در پاسخ به اشکالات قبلى ذکر گردید, مى
مقدمه : آیا تقدیر الهى در مورد بندگانش قابل تغییر است یا نه ؟ ما مسلمان ها به بداء عقیده داریم بداء یعنى تغییر پیدا کردن تقدیر الهى تقدیر الهى درباره انسان بر دو نوع است : ۱ . تقدیر محتوم و قطعى که به هیچ وجه قابل تغییر نیست.
با توجه به حوزه هاى اصلى عدالت خداوند, مى توان عدل الهى را به اقسام کلى زیر تقسیم کرد: ۱ـ عدل تکوینى: خداوند به هر موجودى به اندازه شایستگى هاى او از مواهب و نعمتهاى عطا مى کند و هیچ استعداد و قابلیتى را, در این حوزه, بى پاسخ و
بحثی مطرح است که آیا غیر مسلمانان که موحد و به قیامت معتقدند و برای خدا کار میکنند وضعشان چگونه است ؟ در میان اهل کتاب مردمی یافت میشوند که نه مسیح را فرزند خدا میدانند و نه عزیر را ، و نه ثنوی و آتش پرستند ، نه میگویند
مصونیت از خطا و فراموشکارى و گناه یکى دیگر از شرائط عمومى امامان راستین است و در واقع تمام دلائلى که دلالت بر معصوم بودن پیامبران الهى دارد دلالت بر عصمت امامان (ع) نیز دارد چرا که مسئولیت آنان تا حد زیادى شباهت به یکدیگر دارد. درست است که پیامبر
« انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون » « ولی شما تنها خدا و رسول او و کسانیکه ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز را بر پا می دارند و در حال رکوع نماز زکات می پردازند، میباشند.» (مائده
یکی از ادله عقلی که معمولا دانشمندان و فلاسفه شیعه در اثبات امامت از آن بهره می گیرند ” قاعده امکان اشرف” است. از ویژگی های مهم این برهان، این است که همراه با اثبات اصل وجود امام، استمرار وجود مبارک او را در گستره ی عالم بشریت تا آخرین
متکلمان شیعه نبوت و امامت را از طریق « قاعده لطف» ثابت و حتى واجب دانسته اند. براساس این قاعده که یک قاعده عقلى است، بر خداوند واجب است که از راه لطف و رحمت بربندگان خود، پیامبران و اگرنه امامانى را در میان بندگان گسیل دارد تا راه و
اصل امامت، باور همگانى مسلمانان بوده و هست، دلایل نقلى، عقلى، جامعه شناختى و… پشتوانهى این باور مىباشد با ره آورد بیشتر این ادله، اثبات امامى است که: داراى ملکهى عصمت و معرفى شده از جانب خدا باشد؛ از آنجا که مشرب عقل مورد تأیید شرع و مقبول همگان است
قل لا أسألکم علیه أجرا إلا الموده فی القربی ( شوری / ۲۳) (ای پیامبر)، بگو من از شما هییچ مزدی در برابر رسالتم نمی خواهم جز محبت و مودت در حق خویشاوندانم. عبارت فوق که بخشی از آیه ۲۳ سوره مبارکه شوری است به آیه مودت معروف است. در
امامت در لغت به معناى پیشوایى و رهبرى است و هر کسى که متصدى رهبرى گروهى شود (امام) نامیده مى شود خواه در راه حق باشد یا در راه باطل. چنانکه در قرآن کریم، واژه (ائمه الکفر) درباره سران کفار بکار رفته است، و کسى که نماز گزاران به او
جمعى از متعصبان اهل تسنن اصرار دارند که ایرادهاى متعددى به نزول این آیه در مورد على ع و همچنین به تفسیر” ولایت” به عنوان” سرپرستى و تصرف و امامت” بنمایند از جمله: ۱- از جمله اشکالاتى که نسبت به نزول آیه فوق در مورد على ع گرفتهاند این است
رار همکلاسیهای خود به اردوی زیارتی شهدای جنوب آمد.خودش تمایل زیادی نداشت با این که بچهها تحت تأثیر فضای مناطق عملیاتی قرار بودند اما او به همه چیز بیاعتنا بود. و این بیاعتنایی را در عمل نشان میداد بعضی از بچهها قصد داشتند، به رفتار او اعتراض کنند اما من
یکی از انگیزه های پوشش ابراز صداقت در دوستی با خداوند است لابد تا بحال بارها شاهد بوده اید که افرادی به خودتان و یا دیگران ابراز علاقه و ارادت کرده و گاهی از الفاظی نظیر چاکرم مخلصم فدایت شوم و عزیزم قربانت شوم و… استفاده کرده اند. اما فرض
خواهرم پرسیده ای من چه انگیزه ای پوشش داشته باشم و چرا از انواع لباسهای باب روز و آرایشها استفاده نکنم. من معتقدم اگر خودت دقایقی را به این کار موضوع بیندیشی انگیزه های ارزشمندی پیدا می کنی در واقع ارزشش را دارد آدم برای گزینش یک شیوه زندگی صحیح
بدحجابی یکی از مسایل و چالشهای جدی در حوزه اخلاق اجتماعی محسوب میشود. در این مقاله به ریشهیابی بدحجابی در جامعه و عوامل اخلاقی آن پرداختهایم. بدحجابی و جلوهگری زنان در برابر مردان بیگانه از عوامل فراوانی برخوردار است که ضمن بحث در مورد آنها به درمان هر یک اشاره
یکی از شبهات قوی در این باره این است که شریعت اسلامی بر حجاباصراری ندارد و ادله دینی نمیتوان بر آن اقامه کرد. در این زمینه نوشته محمد سعید العشماوی از انسجام بهتری برخورداراست، از اینرو به نقل نظریه وی پرداخته و آن را بررسی میکنیم. گفتنی استرأی او را
برخی میگویند پارهای از قوانین و توصیههای اخلاقی در باب حجاب زنان عقدههای جنسی زمامداران مذهبی است. در تحلیل یکی از نشریههای خارج از کشور آمده است: وای از آن روزی که عقدههای بیماری جنسی در سرلوحه دستورهای اخلاقی یک رژیم درآید. در ایران امروز ما چنین نابهنجاری هم
یکی از قدیمیترین ایرادها نسبت به پوشش زن این بوده که حجاب، جلوی فعالیت زن را میگیرد، نیمی از انرژی جامعه یعنی نیروی زنان به هدر میرود. در ایران این تز از زمان رضا خان مطرح شد. وی پس از دیدار از دیار ترک، آنگاه که درصدد ایجاد تحول
در پاسخ این سوال باید بگویم این طور نیست که مردان هیچ تکلیفی نداشته باشند و هر گونه لباس بپوشند از منظر دین بی اشکال بلکه چون هدف تمام این دستورات حفظ حرمت اجتماع و تامین امنیت جسمی و روحی جامعه و پیشگیری از نفوذ شیطان و افکار شیطانی در
تعبیر برخی از نویسندگان این است که حجاب، نوعی شعار سیاسی است که برخی گروههای مبارز آن را برای خود برگزیدهاند، این شعار ربطی به دین و شریعت ندارد. به طور خلاصه میتوان گفت تأکید وسواس گونه حکومتگزاران کنونی بر حجاب زن، تنها ناشی از یک اعتقاد مذهبی نیست، بلکه
برخی چنین میپندارند که خدای بزرگ که همه هستی از آن اوست و به انسانها و بندگانش مهربان و رحیم است، هیچگاه زنی را به خاطر آشکار بودن چند تار مو یا …به جهنم میفرستد. این سخن گرچه، صورتی عامیانه دارد اما میخواهد به یک استنتاج کلامی برسد که چنین
گفته میشود محصور کردن زنان در چادر و چاقچور، با رنگهای تیره و مشکی نشاط و شور حیات را از زنان سلب میکند. غریزه خودآرایی و زینتطلبی زنان را که عاملی برای رونق بخشیدن به زندگی است، از میان میبرد. در مجله زنان شماره ۲۲ که گفتگویی پیرامون رنگ لباس
برای اینکه جواب این سوال را در یافته باشیم که آیا حجاب مانع پیشرفت یک کشور است یا خیز، اول تر از همه باید دید که حجاب چیست؟ زیرا بدون دانستن این امر که حجاب چیست، نمی توانیم اهداف، منافع و اضرار آن را بفهمیم، بعد از فهمیدن آن، باید
چرا اسلام برای حجاب حدی معین کرده است؟ حال اگر چند تار مو هم پیدا شود ، مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ چه اثر سوئی ممکن است داشته باشد؟ اولا: مطالعه متون اسلامی قرآن و احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) و گفتوگوهای اصحاب و یاران آنهانشان میدهد که همواره بحث
قرآن کریم در مقام بیان قوه جاذبه ومعرفی ملکه عفاف هم تمثیل از مرد میآورد وهم از زن، حال باید دید که آیا مرد در این صحنه عفیفانهتر تجلی نموده، یا زن در این مقام بیان عفیفانهتر آورده است؟ یوسف صدیق سلام الله علیه وحضرت مریمسلام الله علیها مزایای ارزشی