دسته بندی :بهمن ۲۴, ۱۳۹۴

مقاله

کودک، کتاب، تخیل

کودک، کتاب، تخیل

در قصه‌های تخیلی نیازهای عاطفی و اخلاقی کودک تأمین می‌شود. وقتی قهرمانان شخصیت‌های اغراق شده‌ای دارند، بخش‌هایی از شخصیت ما را بروز می‌دهند و وقتی موقعیت تخیلی به وجود می‌آید، بچه خودش را در آن موقعیت قرار می‌دهد به این ترتیب آموزش کتاب‌خوانی از بدو تولد آغاز می‌شود و کودکان

علل پیدایش پیری زودرس در پوست

علل پیدایش پیری زودرس در پوست

اثرات اشعه‌ی مضر نور آفتاب اثرات مضر نور خورشید سبب از بین رفتن الیاف کلاژن در اعماق بافت پوستی می‌شود. هر چه افراد، بیش‌تر در معرض نور خورشید قرار داشته باشند، اثرات آن در دراز مدت روی پوست آن‌ها آشکارتر می‌شود. محل این اثرات در پوست، بیش‌تر در گوشه‌های چشم‌ها،

خانه داری آسان است، اگر...

خانه داری آسان است، اگر…

 رفع لکه‌های شمع از فرش: اگر تکه شمع داغی روی فرش افتاده، یک برگ کاغذ خشک کن یا کاغذ قهوه‌ای بردارید و روی سطح سوخته یا شمع بگذارید. اتو را داغ کنید. و روی محل مورد نظر قرار دهید تا شمع جذب کاغذ شود. طریقه تمیز کردن گلدان: برای تمیز

بینش مسیحانه نسبت به محرم !؟

بینش مسیحانه نسبت به محرم !؟

یکی از اصول اعتقادی مسیحیت درباره حضرت عیسی (علیه‌السلام) آن است که آن حضرت به صلیب کشیده شد تا فدا شونده و کفاره گناهان بشر باشد. بنا بر چنین باوری: عیسی (علیه‌السلام) رنج‌ها و مرگ خود را با آزادی کامل پذیرفت، تا به نمایندگی از بشر، کفاره تمام گناهانی باشد

نامه های سیدالشهداء(ع) در جریان کربلا

نامه های سیدالشهداء(ع) در جریان کربلا

وصیتنامه برای محمد حنفیّه امام علیه السلام در نامه‌ای به برادرش «محمد حنفیّه» ـ هنگامی که او را از رفتن به عراق منع کرد ـ سفارشات خود را گنجانیده و اهداف قیام عاشورا را بیان داشت تا دست تحریفگران به آن نرسد و آیندگان، راز قیام عاشورا را متوجه شوند:

مردی که فقط اسب داشت ...

مردی که فقط اسب داشت …

 امام آمدند دم خیمه اش. دنبالش فرستاده بودند و نیامده بود. به فرستاده گفته بود: به آقا بگو عذر دارم، نمی آیم. اما دلشان رضا نشد و خودشان آمدند صدایش کنند. گفت:” آماده مرگ نیستم ! اسب قیمتی ام مال شما… ” نگاهی کردند که از شرم لال شد: ”

مردی که نامه‌های زیادی داشت ...

مردی که نامه‌های زیادی داشت …

      پای نامه، صد و چهل هزار امضا بود.    نوشته بود: «بشتاب، ما چشم به راه تو هستیم.»    نوشته بود: «برای آمدنت آماده‌ایم و دیگر با والیان شهر نماز نمی‌خوانیم.»    نوشته بود: «میوه‌ها رسیده و باغ‌ها سبز شده، منتظرت هستیم.»    نامه در دستهایش، وسط بیابان

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا