حکایت شفاهی “شرمندگی”
تلخیهای روحی و تنگناهای مالی، امان من را که خام بودم و جوان و چندان با ایمان، مأنوس نبودم، بریده بود. یک روز آشفته از همه سختیها با عصبانیت و عتاب، رو کردم به خدا و گفتم: اینهمه در قرآن گفتهای که به هرکه بخواهی عزت و آبرو میدهی و