۴ ویژگی مهم در همسان گزینی

4 ویژگی مهم در همسان گزینی

از لحاظ نظری هر مرد و زنی می‌توانند با یکدیگر وصلت کنند، با این همه فرآیند گزینش همسر کاملاً اختیاری نیست. زندگی اجتماعی بی‌سامان نیست. فرد از گروه خود تأثیر می‌پذیرد و به‌محض آنکه بخواهد خود را از این تأثیر برهاند با دشواری‌های گوناگون روبه‌رو می‌شود.
عواملی که بر ابتکار و نوآوری فرد اثر می‌گذارند، بسیارند و دقیقاً همین عامل‌ها هستند که وی را به‌سوی ازدواج همسان می‌رانند.همسان خواهی از طریق قواعد درون همسری که در مقابل برون همسری قرار گرفته، حمایت می‌شود. درون همسری یعنی ازدواج درون گروه، مثل گروه تشکیل دهنده یک مذهب، یک طبقه و…. در برون همسری در عوض باید با افراد خارج از گروه ازدواج نمود. اینک به بررسی عمیق‌تر جنبه‌های غالب همسان همسری که در درون یک گروه اتفاق می‌افتد، می‌پردازیم.

نزدیکی جغرافیایی
معمولاً اشخاصی که از جهت مکانی به هم نزدیک‌ترند بیشتر باهم ازدواج می‌کنند. قرابت،‌ معرف تشابه طبقاتی است. زیرا آن‌ها که نزدیک به هم زندگی می‌کنند به‌احتمال قوی از یک طبقه هستند. قرابت عامل بسیار مؤثری در توسعه روابط اجتماعی است. مردمی که نزدیک هم زندگی می‌کنند بیشتر احتمال دارد در یک مدرسه درس بخوانند، از یک مغازه خرید کنند، با یک اتوبوس طی طریق نمایند و سلام و علیک مختصری به‌عنوان آشنایان دور باهم داشته باشند. قسمت قابل ملاحظه‌ای از کنش‌های متقابل اجتماعی نتیجه همین عامل مکانی است.البته عامل جغرافیایی به‌تنهایی کارگر نیست، بلکه با عناصر دیگری تلفیق و ترکیب می‌شوند. از این رو هرقدر عامل مکان دارای اهمیت باشد باز یگانه عامل مؤثر در امر انتخاب نیست.

ویژگی‌های جسمانی
یکی از عواملی که پسر و دختر بدان توجه خاص دارند قیافه ظاهری است. بعضی از پسران که خود قیافه نازیبایی دارند توجه خاص به دختران زیبا دارند. عکس این حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه‌های مختلف فرق می‌کند ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به‌صورت مُد مطرح می‌شود. در ازدواج آنچه مهم است دیدگاه طرفین در پذیرش و امتناع یکدیگر از لحاظ وضعیت جسمانی است.

همسانی تحصیلیمیزان تحصیلات از عوامل مهم تشکیل دهنده شخصیت و بخصوص در ایران تعیین کننده وجهه اجتماعی است. لازم به یادآوری است که نوع تحصیلات مهم نیست، آنچه در ازدواج مهم است، سطح تحصیلات است. جالب است بدانید که تحقیقات نشان می‌دهد میان تعادل سطح تحصیلات ظاهری زن و شوهر و خرسندی زناشویی وجه مشترکی موجود نیست. اما هنگامی خوشبختی زنان کامل‌تر خواهد شد که شوهر تقریباً پنج سال بیشتر از آن‌ها تحصیل کرده باشد. به‌طور کلی باید بگوییم میان سعادت خانوادگی و همگونی تحصیلات بستگی مستقیمی وجود دارد.
همسانی معنویزن و شوهر باید پیش از آنکه به یک سطح فرهنگی نزدیک برسند، هردو از سطح هوشی همانند برخوردار باشند. پس می‌توان گفت که ازنظر هوش، همسرگزینی اجتماعی ـ فرهنگی در درون خود مستلزم همگونی همسران است. زنانی که شوهران خود را کم‌هوش‌تر از خود می‌دانند، خوشبختی کمتری از دیگران احساس می‌کنند، و خوشبختی مردان هنگامی کاملاً تحقق خواهد یافت که همسران خود را ازنظر هوشی با خود برابر بیابند. برعکس این احساس نیکبختی هنگامی کاستی خواهد گرفت که به‌طور قابل ملاحظه‌ای از زنانشان هوشمندتر باشند.اعتقادات دینی و مذهبی در ازدواج نقش مهمی دارد. دختر و پسری که با اعتقادات دینی متفاوت ازدواج می‌کنند، پس از فروکش کردن احساسات پرشور جوانی، در زمینه‌های مختلف اختلاف نظر و احتمالاً ناسازگاری خواهند داشت. ایمان و دین‌داری یک عقیده قلبی است که به‌وسیله عمل می‌توان اصل وجود آن و درجاتش را کشف کرد. هرچه ایمان انسان قوی‌تر باشد طبعاً عمل بهتر و بیشتری را به همراه خواهد داشت. و برعکس از بی‌تقوایی و کم‌توجهی به وظایف و مقررات دینی می‌توان به مقدار ضعف ایمان پی برد. بنابراین کسی دین‌دار کامل محسوب می‌شود که به همه مقررات و وظایف دینی و عبادی،‌ اخلاقی و اجتماعی مفید باشد. اگر کسی به بعضی احکام و مقررات عمل می‌کند و به بعضی دیگر تقید ندارد، دین‌دار کامل محسوب نمی‌شود ولی به همان اندازه که عمل می‌کند قابل اعتماد خواهد بود، و از همین جهات هم به افراد دیگر برتری دارد.دین‌داری افراد را فقط با نماز و روزه و پاره‌ای مراسم مذهبی،‌ نمی‌توان کشف کرد. بلکه دین‌داری را   به‌وسیله امانت‌داری و وفای به عهد و اجتناب از مال حرام، درست‌کاری و تقید به امربه‌معروف و نهی از منکر، رعایت حقوق دیگران و اجتناب از ظلم و تعدی هم می‌توان تشخیص داد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید