۷ باور غلطی که درباره ازدواج داریم!!

7 باور غلطی که درباره ازدواج داریم!!

باور های غلط زیادی بین دختر ها و پسر ها در آستانه ازدواج وجود دارد که می تواند زندگی ها را خراب و به طلاق منجر شود. در این مطلب قصد داریم به این باور های غلط بپردازیم.

باورهای غلطی که درباره ازدواج داریم

باورهای رایجی درباره ازدواج در جامعه ما وجود دارد. بگذارید چند مثال برای تان بیاورم: «ازدواج، هندونه سربسته است»، «پیشونیت باید بلند باشه تا خوشبخت بشی»، «تا نری زیر یک سقف، معلوم نمیشه که طرف مقابلت چه اخلاق هایی داره» و … . قبل از هر چیز باید دانست هر باوری که در ذهن ما وجود دارد، ریشه و گذشته ای دارد. شاید ریشه این دسته از باورها در این تفکر باشد که ازدواج قابل پیش بینی نیست اما باید دانست که این هندوانه سربسته نیست! دانش امروزه ما در زمینه مشاوره قبل از ازدواج بر مبنای پژوهش هایی بنا شده است که تا حد زیادی از ازدواج های ناموفق درس گرفته اند.

  

ازدواج به درمان بیماری روانی کمک می کند

ریشه این باور تحت تاثیر این فرضیه نادرست است که مشکلات جنسی، علت بیماری های روانی اند. پس اگر خلاء جنسی فرد پر شود، این موضوع باعث بهبود فرد خواهد شد! خانواده هایی که چنین باوری دارند، فرزند بیمار خود را تشویق به ازدواج می کنند. برای این قبیل خانواده ها باید توضیح داد که درمان فرزندشان روان درمانی و دارو درمانی است نه ازدواج! در واقع گاهی ازدواج موجب بدتر شدن حال این افراد هم می شود زیرا ازدواج یک تغییر بزرگ در زندگی افراد است و هر تغییری حتی نوع مثبت آن استرس زاست و نیاز به تطابق دارد که برای یک بیمار روانی، کار دشواری است.

  

ازدواج حل کننده مشکلات است

برخی ازدواج را پایانی برای تمامی مشکلات و شروع خوشبختی می دانند. این باور رایج، نادرست است. ممکن است ازدواج، پایان بخش مشکلات تجرد باشد ولی همان طور که گفته شد نیاز به تطابق دارد. اگر فردی با این دید ازدواج کند که از فردای روز عروسی همه مشکلات تمام می شود، بعد از دیدن واقعیات زندگی مشترک احساس ناامیدی می کند. ممکن است از زندگی مشترک خود دلسرد شود یا فکر کند ازدواج مناسبی نداشته که این مشکلات به سراغش آمده است. با این حال، اگر دید واقع بینانه ای به مقوله ازدواج و زندگی مشترک داشته باشد، خود را برای شروع زندگی مشترک از لحاظ روانی تجهیز می کند و شانس موفقیت او در ازدواج بالا می رود.

  

قیافه طرف مقابل عادی می شود

اگر چه معیارهای زیبایی نسبی است و هر فردی بنا به سلیقه شخصی خود معیارهای متفاوتی دارد و اگر زیبایی به عنوان تنها ملاک مد نظر قرار گیرد مشکل ساز می شود ولی واقعیت این است که زوج ها باید تا اندازه ای برای هم جذابیت داشته باشند و به اصطلاح ظاهر هم را بپسندند تا به ازدواج با یکدیگر رغبت پیدا کنند. نکته ای که این جا وجود دارد، این است که چهره زیبا در طول سالیان زندگی مشترک به مرور عادی می شود اما این اتفاق متاسفانه درباره قیافه زشت صادق نیست. جذابیت نداشتن جسمانی همسران برای هم، زمینه ساز مشکلات بسیاری از جمله خیانت است.

شانس فقط یک بار در خانه آدم را می زند

اعتقاد به این باور موجب می شود که فرد در فرایند تصمیم گیری تحت فشار (به دلیل تصور این که شانس فقط یک بار در خانه آدم را می زند) قرار گیرد و نتواند جوانب امر را به درستی بسنجد. ترس و اجتناب حاصل از این تفکر، باعث می شود فرد عجولانه به شخصی که شناخت کافی از وی ندارد، پاسخ گوید زیرا اگر به این موقعیت جواب مثبت ندهد، شرایط بهتری هم سر راهش قرار نمی گیرد. دادگاه های خانواده پر از افرادی است که با این باور غلط ازدواج کرده اند. همیشه به یاد داشته باشیم که گاهی مجرد ماندن، گزینه بهتری از داشتن ازدواج ناموفق است.

  

با لباس سفید برو و با کفن برگرد

اگرچه این باور در نسل جوان امروزی کمتر شایع است اما متاسفانه باز هم شاهد هستیم که برخی افراد از زجر زندگی زناشویی ناموفق به خودکشی، خود سوزی، خیانت یا فرار از خانه روی می آورند. علاوه بر آن، اگر فردی خود معتقد به این باور نباشد اما در خانواده ای بزرگ شده باشد که این باور را داشته باشند، از نظرش ازدواج عملی اضطراب برانگیز است. این فرد می تواند از ازدواج اجتناب کند یا بعد از ازدواج با داشتن حس تنهایی و حمایت نشدن از سوی خانواده، نقش سلطه پذیر و منفعلی را ایفا کند. این نوشته به منزله تاییدی بر طلاق نیست یا قصد ترویج آن را ندارد بلکه بهتر است این طور گفته شود که «چه خوب است که وقتی با لباس سفید به خانه بخت می روی تا آخر عمر زندگی مشترک با دوامی داشته باشی اما اگر گرفتار همسر بیمار، آزاردهنده یا نااهل شدی، برگشتن به خانه پدری بهتر از برگشتن با کفن است.»

  

خوشگل ها مال مردم هستند

این باور که افراد زیبا قابل اعتماد و وفادار نیستند، موجب اجتناب از این افراد می شود. به طور کلی چسبیدن به یک ملاک و در نظر نگرفتن عوامل دیگر موجب بروز مشکل در تصمیم گیری می شود که در این موضوع خاص هم صدق می کند. بنابراین با این تصورات اشتباه، گزینه های ازدواج تان را خط نزنید.

  

عشق برای خوشبختی کافی است

در بررسی این باور ابتدا باید بین عشق و علاقه تمایز قائل شویم. عشق به معنای علاقه شدید و خواستن بی اندازه همراه با شیفتگی به طرف مقابل است. این احساس می تواند به احساسات خوشایندی مانند تعلق، سرخوشی و لذت منجر شود. گرد و غبار ناشی از این هیجان مثبت مانع دیدن واقعیت می شود. افراد عاشق، اغلب تحت تأثیر عواطف مثبت شدید، دچار تحریف اطلاعات می شوند. در این وضعیت برخی اطلاعات مربوط به معشوق رنگ می بازد، برخی پررنگ و برخی دیگر کم رنگ می شود. بنابراین فرد عاشق از دسترسی به اطلاعات ناب محروم است. پس می توان این طور نتیجه گرفت که عشق قبل از ازدواج تا حدی چالش برانگیز است، در حالی که علاقه مند شدن به فرد قبل از ازدواج مشکلی ایجاد نمی کند. چه بسیار افرادی که به شخصی علاقه مندند اما با وجود این علاقه، از توانایی قضاوت درست نیز برخوردارند یعنی طرف مقابل را با ضعف ها و امتیازاتش می بینند. این گروه می توانند انتخاب مناسبی داشته باشند. سه مرحله مناسب برای ازدواج عبارت اند از: آشنایی، علاقه و بعد از آن عشق. در خوش بینانه ترین حالت، علاقه قبل از ازدواج به گذشت، همراهی و انعطاف پذیری می انجامد و می تواند روند یک ازدواج معقول و شادمان را تسریع کند وگرنه زندگی مشترک را به شدت تهدید خواهد کرد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا