مؤدب و محترم

سلام دوست عزیز!

یک روز پدرت نبود

یک روز مادرت نبود

یک روز هم تو نبودی.

یک روز، آن‌ها تو را به «وجود» آوردند.

تو از عدم درآمدی و «بود» شدی و پا به عرصه دنیا گذاشتی و پدر کار کرد و مادر کمک کرد تا کم‌کم بزرگ شدی و رشد کردی و کم‌کم روی پای خودت ایستادی و به اینجا رسیدی.

یک روز هم آن‌ها نخواهند بود.

یک روز هم تو نخواهی بود.

خدا به تو گفت: حال که به هر جا برسی به خاطر آن‌هاست که تو را به «وجود» آورده‌اند، پس به آن‌ها احسان کن و با خوبی رفتار کن و به نیازهایشان رسیدگی کن. به آن‌ها نیز گفت تو را خوب تربیت کنند و تا وقتی خودت نتوانی، مخارجت را به عهده بگیرند؛ و هر یک مراقب باشید همدیگر را اذیت نکنید. بعد به پیامبرش فرمود که به مردم بگوید «همان‌طور که فرزند ممکن است عاق والدین شود، والدین نیز ممکن است عاق فرزند بشوند؛ البته به شرطی که فرزند، نیکوکار به آن‌ها باشد.»*

گاهی از آن‌ها دل‌چرکین می‌شویم و احساسات منفی در ما شکل می‌گیرد. خب محبت به پدر و مادر وظیفه ما نیست؛ وظیفه ما احترام و نیکوکاری است. می‌توانیم درعین‌حال که محبت نداریم، وظیفه خود را انجام بدهیم. مثل خیلی از آدم‌های دیگر که با آن‌ها در ارتباطیم و حس خاصی به آن‌ها نداریم، اما درعین‌حال به آن‌ها بی‌احترامی نمی‌کنیم. جای محبت در «دل» است، اما جای احترام در «رفتار» است و رفتار ما می‌تواند همراه با ادب و احترام باشد، نه به خاطر این‌که او شایسته است یا نیست؛ بلکه به خاطر این‌که خود ما شایسته این هستیم که روی مؤدب و محترم خودمان را نشان دهیم نه روی سگ خود را!

در سال پیش‌رو، نقطه سفید ایمان، در دلت روشن و جاده سبز موفقیت، در زندگی‌ات هموار باد.

 

* بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۷۰.

مجله آشنا، شماره ۲۲۵، صفحه ۱۱

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا