الاغ مسلح
در عملیات مرصاد منافقان با زور و تهدید، الاغ و قاطر روستاییان اطراف محل درگیری را میگرفتند تا مجروحان خود را حمل کنند. اهالی چارهای جز تسلیم نداشتند و الا همان بلایی سرشان میآمد که سر روستاییان دیگر آورده بودند و از طرفی چون میدانستند احشام خود را دست چه اشخاصی میسپارند عموماً به آنها مرگ موش می دادند تا در میان راه سقط شوند. ولی یکی از روستاییان دو تا نارنجک را در دو طرف پالان الاغ قرار داد و با ریسمان محکمی به ضامن به دو طرف پای حیوان و زیر شکم او بند کرد.
وقتی الاغ در سربالایی تند کوهها کمی پایش را بیش از حد معمول باز کرده بود خوش و کسی که سوارش شده بود متلاشی شدند.
منبع: کتاب خلاقیتها صفحه ۹۸
الاغهای نورانی
دشمن از زمان عملیات مطلع شده بود و بچههای برای فریب، تعدادی فانوس به پالان خرها بستند و آنها را رأس ساعت مقرر روانه جاده کردند.
عراقیها هم به گمان حرکت نیروها آنها را زیر آتش گرفتند و بعد که مطمئن شدند یک نفر ایرانی زنده نماند، ساکت شدند. بچهها هم دو سه ساعت بعد وارد عمل شدند و با اسیر کردن چند نفر و به غنیمت گرفتن مقداری مهمات ضربه مهلکی به دشمن وارد کردند.
منبع: کتاب خلاقیتها
امداد صوتی
در عملیات خرمشهر نیروهای مهندسی جهت احداث خط ،صدای لودر و بولدوزر را که روی نوار ضبط کرده بودند با بلندگو در جهت مخالف جایی که خاکریز میزدند ، پخش کردند تا بتوانند کار خود را انجام دهند.
منبع: کتاب فرهنگ جبهه
ای لشگر صاحب زمان
در کردستان بچههای گردان جُندالله قرار گذاشته بودند که هر وقت میخواستند آماده باش بدهند نوار حاج صادق آهنگران را با مضمون «ای لشگر صاحب زمان، آماده باش، آماده باش» پخش میکردند که بچهها بلافاصله متوجه وضعیت غیرعادی و آمادهی مقابله میشدند.
منبع: کتاب خلاقیتها
بازیافت پوکهها
پوکههای توپ در محل قبلی توپخانه ۱۰۵ در فاو را برمیداشتیم و از پهلو سوراخ و داخل آن را پر از خرج میکردیم و سر آن را میکوبیدیم تا محکم بسته شود. بعد یک نوار از خرج آرپیجی را در محل سوراخ گذاشته و کمی روی پوکه خاک میریختیم. بعد نوار را آتش میزدیم تا آرام بسوزد.
به محض رسیدن آتش به داخل پوکه تمام خرجها یکباره آتش میگرفت و با صدایی مثل توپ منفجر میشد و بلند شدن خاکها هم حاکی از انفجار توپ مینمود.
منبع: کتاب خلاقیتها