از بحثهای پیشین استفاده شد که علی علیهالسلام از فاطمهٔ زهرا علیهاالسلام فوقالعاده راضی و خشنود بود، زیرا آن حضرت یک انسان معصوم و بیلغزش بود و هرگز کاری برخلاف رضای امیرالمؤمنین انجام نمیداد، ولی در عین حال فاطمه علیهاالسلام در هنگام فراق، در ضمن وصایای خود به آن حضرت خواستند قلب مبارک علی را بار دیگر در مورد خود راضیتر نمایند و لذا عرض کرد:
ای پسرعموی پیامبر! من هرگز به تو دروغ نگفتم، خیانت نکردم و به مخالفت تو برنخاستم. علی علیهالسلام چون این سخنان را شنید فرمود:
معاذاللَّه انت اعلم باللَّه و ابر و اتقی و اکرم و اشد خوفاً من اللَّه قد عز علی مفارقتک و تفقدک الا انه امر لابد منه… (۱)
پناه به خدا، نسبت به امور و احکام الهی داناتری. نیکوکاری، تقوا، تقرب و خشیتت از خدا بیشتر است. این را بدان که جدایی و مفارقت تو فوقالعاده برای من سنگین است، ولی این کار چارهپذیر نیست.
به این مناسبت بود که امیرالمؤمنین چون پیکر پاک فاطمه علیهاالسلام را بر خاک سپرد، دست دعا به سوی آسمان برداشت و در حق زهرا چنین دعا کرد:
اللهمانی راض عن ابنه نبیک، اللهم انها قد اوحشت فانسها، اللهم انها قد هجرت فصلها، اللهم انها قد ظلمت فاحکم لها و انت خیر الحاکمین. (۲)
خدایا! من از دختر پیامبرت راضی هستم. بارالها! فاطمه علیهاالسلام نگران و مضطرب بود، تو او را آرامش بخش، خداوندا! زهرا از دوستان و فرزندان مفارقت کرد، تو او را وصل کن. پروردگارا! به فاطمه علیهاالسلام ظلم کردند تو خود حاکم باش.
همهٔ این فرازها نشان میدهد که فاطمهٔ زهرا با داشتن مقام عصمت نسبت به حقوق شوهر چقدر ارزش قائل بوده و چهسان نگران بوده است که نسبت به مقام ارجدار شوهرش علی بن ابیطالب علیهالسلام مسؤول باشد و لذا علی علیهالسلام رضایت خویش را در مورد فاطمه علیهاالسلام اعلان مینماید….
به همین جهت حضرت امام باقر علیهالسلام میفرمایند: «برای زن هیچ شفاعتی به اندازهٔ رضایت شوهر مفید و ثمربخش نیست….» (۳)
پینوشتها:
۱ ـ جلاءالعیون شبر، ج ۱، ص ۲۱۷- ۲۱۸.
۲ ـ خصال، ج ۲، ص ۳۷۳- بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۵۶- ۲۵۷- عوالم، ج ۱۱، ص ۵۲۱.
۳ ـ سفینه، ج ۱، ص ۵۶۱: لا شفیع للمرأه انجح عند ربّها من رضا زوجها.