پرسش: پس از ظهور امام زمان علیه السلام دیگر، به آن صورت، گناه اتفاق نمیافتد. آیا میان انسانهای آن زمان با انسانهای قبل از ظهور تفاوتی نیست؟
پاسخ: اولاً این گونه نیست که در زمان امام زمان علیه السلام گناه نباشد، آن زمان هم انسان هست و نفس اماره هست و شیطان هست. تا وقتی انسان در دنیا زندگی میکند، برای او امکان گناه وجود دارد. تفاوت در این است که الان، گناه امر غالبی است و دلیل بسیاری از گناهان، شرایط جامعه است. آن زمان، دیگر این چیزها نیست. اولاً حاکمان از میان صالحان هستند و کارگزاران جامعه، همه از بهترین ها هستند و کسی که بخواهد گناه نکند شرایط برایش مساعد است. البته اگر هم کسی بخواهد گناه مرتکب میشود، مثلاً در خانه خودش روزه میخورد، شراب میخورد، ولی این گونه نیست که مثلاً در خیابان عربده بکشد، در جامعه مکان این گناهان برایش وجود ندارد؛ چون فضای جامعه سالم است. اما این بدان معنا نیست که کسی نتواند گناه کند، در آن زمان هم گناه میکنند و به خاطر تخلفاتشان مجازات میشوند، ولی غلبه با گنهکاران نیست. امروز گنه کاران غالبند، اکثر خیابانها زیر پای گنهکاران است، در آن زمان، برتری با نیکان است، قدرت در دست خوبان است.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت اینکه چنین نیست که انتظار خداوند از این دو دسته انسان یکسان باشد. سختگیری خداوند با کسی که در محیط صد در صد مذهبی و در خانواده پاک زندگی میکند، خیلی بیشتر است. کسی که در جامعه فاسد و در خانواده غیرمذهبی زندگی میکند، چه بسا یک نماز سر و دست شکستهای که در آن محیط میخواند و عبادت به ظاهر ناقصی که در آن محیط انجام میدهد، بسیار ارزشمندتر باشد و از عبادتی که شخص در جامعه سالم انجام میدهد پاداش بیشتر بگیرد. روایت است (بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۴۷ (یأتی علی امتی زمان الصابر منهم علی دینه کالقابض علی الجَمْرِ.)؛ امالی صدوق، ص ۴۸۴؛ مکارم الاخلاق، ص ۴۵۰.) که نگه داشتن دین در این دوره، مانند نگه داشتن آتش در کف دست است. کسی که در این شرایط، دین خود را حفظ کند، نزد خداوند به مراتب ارجمندتر از کسی است که در محیط خیلی سالم که همه اهل نماز و تقوا هستند، دینداری میکند. از این رو در روایات در مورد حضرت مهدی و یارانش آمده است که کار بر آنها بسیار سخت است، باید سالم زندگی کنند و بر خود سخت بگیرند. چون شرایط مناسب است انتظار هم بیشتر است. ممکن است ما به خاطر لباسی که میپوشیم یا ماشینی که سوار میشویم مؤاخذه نشویم، اما اطرافیان حضرت مهدی علیهالسلام باید سادهزیست باشند، زندگیشان را در سطح پایینترین طبقه مردم قرار دهند و توقعات دیگر.
در زیارت ائمه میخوانیم: « لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها»(بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۱۸۷.) یعنی شرایط جاهلیت شما را به پلیدیها مبتلا نکرده است. این، نشان میدهد که پاک ماندن انسانها در شرایط سختی مهم است.
وقتی شیطان به خداوند گفت: تا قیامت به من مهلت بده، در پاسخش گفته شد: « انک من المنظرین الی الیوم الوقت المعلوم» چنان که در متن پاسخ خداوند میبینیم، به شیطان، آن گونه که خواسته بود، تا قیامت مهلت داده نشد. برخی مفسران «یوم الوقت المعلوم» را زمان ظهور حضرت مهدی دانستهاند. بعضی روایات هم این امر را تأیید میکند. برخی دیگر از مفسران، این مهلت را تا موقع نفخ اسرافیل در صور، قبل از قیامت و پایان دنیا دانستهاند. اما به فرض که بپذیریم که در زمان حضرت مهدی علیهالسلام ابلیس به دست حضرت مهدی علیهالسلامکشته میشود، پاسخ این است که شیطان از بین نمیرود؛ زیرا گیریم که ابلیس به دست حضرت مهدی از بین برود، ولی شیطان که منحصر به ابلیس نیست، شیطان از جن است، از انس است، شیاطین متعددند. آنها در جامعه حضور دارند و در زمان حضرت مهدی هم کار خود را میکنند.
بنابراین، پس از ظهور نیز گناه رخ میدهد و شیطان وجود دارد و بر حسب آن تفسیر، این ابلیس است که کشته میشود. در ضمن تفسیر دیگر میگوید مهلت شیطان در هنگام صور اسرافیل تمام میشود نه هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام .
پرسش: آیا بعد از ظهور امام زمان علیه السلام ، شبهای قدر، با همین شکل، وجود خواهد داشت؟
پاسخ: فلسفه وجودی شب قدر، نزول فرشتگان الهی برای تقدیر امور است. در این شب مقدرات سال، رقم میخورد و به امضای خلیفه خدا میرسد. طبیعی است که بعد از ظهور امام زمان علیهالسلام تفاوتی در این خصوص نباشد. در زمان خود پیامبر یا امامان معصوم دیگر که ظاهر بودند و در میان مردم به سر میبردند، شب قدر بود و فرشتگان میآمدند و وظیفهشان را انجام میدادند. در زمان غیبت، فرشتگان به پیشگاه حضرت مهدی شرفیاب میشوند و در محضر او، مقدرات سال زمین و اهل زمین رقم میخورد. این شیوه، در دوران پس از ظهور نیز ادامه خواهد داشت. این نقش امام (خلیفه خدا) تا زمانی که زندگی روی کره زمین به پایان نرسیده است جاری خواهد بود.پرسش: بعد از ظهور امام زمان شیطان از بین میرود یا تکلیفش میماند برای آخرت؟
پاسخ: حق این است که امام زمان را باید شناخت. شیعه و سنی نقل میکنند که «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه» ( بحار الانوار، ج ۳۲، ص ۳۳۱.) . یکی از مصادیق شناخت امام زمان، آگاهی از همین چیزهاست. در مورد اینکه شیطان در موقع ظهور از بین میرود یا نه، اولاً باید عرض کنم که لابد مراد از شیطان در این سؤال، همان ابلیس است؛ چون شیطان اعم از ابلیس است. شیطان ممکن است انسان باشد، ممکن است جن باشد، ممکن است مصادیق دیگری داشته باشد. به هر حال سردسته شیاطین و آن کسی که در مقابل خدا ایستاد و بر انسان سجده نکرد و قسم خورد که همه انسانها را گمراه میکند، ابلیس بود که یکی از شیاطین است. مراد کلی در ذهنها از شیطان، همان ابلیس است که گفت: « أَنظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ «خدایا به من مهلت بده تا روز قیامت». خداوند در پاسخ او فرمود: «إِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلَی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (حجر، آیه های ۳۷ و ۳۸. ) ؛ تو از مهلت یافتگانی تا روز وقت معین». خداوند به او نفرمود: تا روز قیامت به تو وعده و مهلت دادیم، بلکه فرمود: تا روز وقت معلوم. در اینکه این یوم الوقت المعلوم چه زمانی است میان مفسران اختلافهایی است. عدهای گفتهاند: مراد از آن، زمان نفخ صور اول است. این قول، قول قوی است و طرفداران بسیاری دارد. طبق این قول، شیطان زنده است، ولی نه تا قیامت؛ زیرا قیامت بعد از نفخ صور دوم شروع میشود. با نفخ صور اول که صور اماته است، عالم ویران میشود. گفتهاند: با نفخ صور اول، ابلیس نیز همراه دیگران میمیرد. در روایات هم این قول آمده است
.
برخی دیگر گفتهاند در دوران رجعت پیامبر عظیم الشأن اسلام، شیطان مثلاً بر سنگ بیت المقدس گردن زده میشود؛ یعنی بعد از ظهور حضرت مهدی علیهالسلام که دوران رجعت شروع میشود، پیغمبر که یکی از رجعت کنندگان است ابلیس را از بین میبرد.
برخی دیگر گفتهاند که ابلیس به دست خود امام زمان علیه السلام در دوران ظهور معدوم میشود. این قول نیز طرفدارانی دارد و در روایات هم آمده است. در روایاتی از شیعه نقل شده است که امام زمان علیه السلام ابلیس را میکشد. ( بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۱۶۷.) اقوال دیگری در این خصوص وجود دارد که این سه، از همه قویتر است. اما به هر حال، تکلیف شیطان، همانند همه موجودات اعم از جن و انس، در روز قیامت مشخص میشود.
ممکن است کسی بگوید اگر ابلیس از دنیا رفت، قاعدتا گناه هم نخواهد بود و تکالیف انسانها هم ارادی نخواهد بود؛ چون گناهی نیست که لازمه ارتکاب آن ترک تکلیف باشد، انسان انگیزهای برای ترک تکلیف داشته باشد، وسوسهای باشد، تزیینی باشد. پاسخ این است که اولاً نفس اماره همیشه وجود دارد؛ ثانیا بر فرض که بپذیریم ابلیس کشته میشود، همه شیاطین که کشته نمیشوند. شیاطینِ جن و انس حضور دارند. الان حاکمیت عالم به دست شیاطین است، نمیگذارند مردم خدا را عبادت کنند. آمریکا و قدرتهای شیطانی دیگر، بندگان خدا را از مسیر کمالشان منحرف میکنند. اما با کشته شدن ابلیس، کسی که بخواهد خوب باشد، میتواند. کسی که بخواهد در مسیر کمال حرکت کند برایش میسرتر است. امام زمان علیهالسلام همه موانع استکمال انسان را برمیدارد. حاکمیت به دست حق میافتد. دیگر، شیاطین حاکم نیستند و قدرت ندارند. آری، حضور دارند، وسوسه هم میکنند، اما وسوسه آنها از سر قدرت نیست. الان در دنیا شیاطین ـ مثل آمریکا و اسرائیل ـ قدرت دارند و توطئه ها و طرحهای خود را اجرا میکنند، امّا پس از کشته شدن ابلیس، دیگر قدرت ندارند. حاکمیت به دست حقپویان و انسانهای صالح و بندگان صالح خدا و در رأس آنها، حضرت مهدی علیه السلام یا کسانی میافتد که بعد از حضرت مهدی علیهالسلام رجعت میکنند. طبقه پایین جامعه هم، انسانهای صالحی خواهند بود. دیگر، شیاطین و نیروهای باطل، حکومت نخواهند داشت، ولی حاضر خواهند بود. تا انسان هست و اختیار هست، باطل و گناه و وسوسه هم هست.پرسش: در روایات آمده است: بعد از ظهور امام زمان، زبانها یکی میشود. آیا این بدان معنی است که مردم، زبان امام زمان را میفهمند و امام به زبان خودمردم با آنها صحبت میکند؟
پاسخ: آنچه وارد شده، این است که پس از ظهور، ندای حضرت، از کنار کعبه در همه عالم طنینافکن میشود و هسته مرکزی یاران حضرت که ۳۱۳ نفر هستند، در هر جای دنیا که باشند صدای حضرت را میشنوند و پیام حضرت را دریافت میکنند و به سمت او حرکت میکنند تا به خدمتش برسند و کارشان را شروع کنند. طبیعی است که این پیام، به گونهای باشد که همه بفهمند. از آن ۳۱۳ نفر، چنان که در بعضی از نقلها آمده است، ۱۱۲ نفر، از ایران هستند، یک عده از آسیا به ویژه جنوب شرقی آسیا، عده ای نیز از آفریقا و جاهای دیگر. مردم هر یک از این مناطق زبان مخصوص به خود دارند، اما زبانی را که امام زمان علیهالسلام با آن پیام میدهد همه میفهمند. البته قاعدتا باید این زبان عربی باشد.
باید توجه داشت که آنچه هست زبان مشترک است نه یکی شدن زبانها. الان هم زبان مشترک در جهان وجود دارد. امروزه اینترنت زبان مشترک میان بسیاری از ملتهاست. دست کم زبان انگلیسی را بسیاری از مردم در سرتاسر عالم میفهمند، زبان عربی را بسیاری میفهمند، بسیاری از فارسیزبانان، زبان انگلیسی را میفهمند و صحبت میکنند. بسیاری از اردوزبانان، عربی را میفهمند و صحبت میکنند. پس زبان مشترکی بین امام زمان علیهالسلام و یارانش حاکم خواهد بود. این زبان مشترک هم قاعدتا باید عربی باشد. بنابراین نباید تصور کرد که در آن زمان، زبانها و لهجهها همه از بین میرود، گرچه بشر به طور طبیعی، به سمت زبان مشترک حرکت میکند. اگر شما امروز را با صد سال پیش مقایسه کنید میبینید که مشترکات زبانی بشر به مراتب بیشتر شده است. خود زبانها زاد و ولد کرده اند و زبانهای متعددی پدید آمده است. در عین حال، در این صد سال، زبان مشترک خیلی بیشتر شده است. این روال، همین طور پیش میرود.
در زمان حضرت مهدی علیه السلام ، علم بشر به اوج خود میرسد. در روایات آمده است که تا دوره ظهور، بشر از ۲۷ حرف علم، به دو حرف دست پیدا میکند و در آن دوران، امام زمان علیهالسلام ۲۵ حرف دیگر را در اختیار بشر میگذارد. (بحار الانوار، ج ۵۲ ، ص ۳۳۶. ) با این پیشرفت علم، ای بسا زبانی پدید آید که میان همه عالم مشترک باشد. در روایات میخوانیم که وقتی امام زمان علیهالسلام از کنار کعبه به مردم پیام میدهد، همه مردم سخن حضرت را میشنوند، او را میبینند و او هم مردم را میبیند. اینکه کسی کنار کعبه ایستاده باشد و هزار کیلومتر آن طرفتر دیده شود و صدایش شنیده شود و او نیز مخاطب را ببیند، ۱۴۰۰ سال پیش اصلاً در تصور نمیگنجید، اما امروز مسئله خیلی سادهای است، دو نفر در اقصی نقاط عالم با هم صحبت کنند، همدیگر را ببینند و زبان هم را بفهمند. به هر حال، با پیشرفت علمی، هیچ مشکلی نیست که زبان مشترکی میان انسانها حاکم شود.