عشق و جوانى

عشق و جوانى

احـسـاسـات محبت‌آمیزی که در دوران جوانى رخ می‌دهد و تحت عنوان عشق خوانده می‌شود، ممکن است مورد سو استفاده قرار گرفته و جوان را از جاده مستقیم کمال ، منحرف سازد.

عـشق نوعى کشش و جاذبه‌ای نیرومند است که بین انسان و یک موجود خارجى ، براى رسیدن به یک هدف ، ایجاد می‌گردد.اگـر منشأ آگـاهـانـه و انـگـیزه الهى داشته باشد، یکى از عالی‌ترین تجلیات روحى انسان و از پرشکوه‌ترین جلوه‌های آفرینش به شمار می‌رود، اما اگر همین جاذبه عشق تنها ریشه‌ای غریزى و شـهـوانى داشته باشد و انگیزه شیطانى پیدا کند،از مظاهر نفس اماره بوده و در این حالت ، عقل و ایـمان را در وجود آدمى تضعیف می‌کند، به‌طوری‌که فرد عاشق ، دیوانه‌وار براى رسیدن به معشوق خـود بـه هـر کـار نـامـشـروعـى دسـت می‌زند تا به کام خود برسد، حتى اگر در نظر مردم هم رسوایی‌هایی به بار آورد.

پـسـران و دخـتـران جوان باید مراقب این دام‌های خطرناک و گوناگون باشند که با نام دروغین عـشق پاک بر سر راه آنان قرارمى گیرد، دام‌هایی که پس از افتادن در آن غالباً رهایى از آن ، بسیار دشـوار اسـت و کـفاره لحظه‌ای غفلت و خوش‌بینی بیجا و تسلیم شدن در برابر الفاظ ریاکارانه و تـوخـالـى را،گـاهـى در یـک عـمـر هـم نمی‌توان پرداخت ، بخصوص کسانى که از نظر محبت کـمبودهایى دارند و در محرومیت به سر برده‌اند، خیلى زود تسلیم این اظهار عشق‌ها و محبت‌های ظاهرى و دروغین شده و به دام افراد منحرف و حرفه‌ای می‌افتند.

اگر پسر و دختر جوان ، در ابتداى بلوغ ، بناى مهم و مقدس ازدواج خود را با انحراف جنسى آلوده نـکـنـنـد و بـا حفظ احساساتى پاک تا زمانى مناسب صبر کنند و به‌طور منطقى و آگاهانه ، اساس ازدواج را بـر مـعیارهایى ارزشمند و والا قرار دهند، سعادت زندگى آنان تضمین خواهد شد، زیرا عـلاقـه و عشق آن‌ها به یکدیگر مبنایى الهى و معنوى داشته و چنین بنایى بسیار محکم و استوار خواهد بود و پس از تشکیل خانواده از هم نخواهد پاشید.

اقدام شتاب‌زده دراین‌باره در ابتداى جوانى ، موجبات سرگردانى و رسوایى و بدعاقبتی را براى آنان به بار خواهد آورد.بنابراین ، محبت و عشقى مطلوب است که در سایه ایمان به خدا با در نظر گرفتن شرایط مناسب و آمادگى روحى ، اقتصادى و شغلى حاصل شود.چـنـیـن انـتـخـابـى براى جوان ، قابل اطمینان بوده و می‌تواند مقدمه یک زندگى آرام‌بخش و سعادتمندانه باشد.

در غـیر این صورت ، دوستی‌ها و دربستگی‌های غیرعاقلانه ، که تفکرى منطقى به دنبال آن نباشد، با کـمـال تأسف مـوجـب ارتباط‌های نامشروع ـبه صورت نامه ، تلفن و ملاقات در کوچه و خیابان ـ می‌شود که عشق‌های دروغین و هوس‌های زودگذرى بیش نخواهند بود و نقطه پایانى آن ارضاى کام‌جویی‌های گناه‌آلود و بی‌قیدوشرط است و پس از آن با فرونشستن آتش هوس و شهوت از هم جدا شده و بعد از اندکى همه چیز فراموش می‌گردد و عشق سوزان مبدل به حالت پشیمانى و غم و انـدوه و بی‌آبرویی و رسـوایى و سردرگمى در آغاز زندگى خواهد شد و این خود اختلال‌ها و ناسازگاری‌های مراحل بعدى زندگى را به دنبال خواهد داشت .

مـیـدان نـدادن بـه عقل و باز گذاردن عرصه شهوت ، چشم و گوش انسان را کور و کر می‌کند، به‌طوری‌که عـواقب وخیم و خطرناک آن را تنها پس از ارتکاب عمل می‌فهمد، زیرا قبل از عمل ، رسوایى کار ناپیدا و پوشیده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا