چگونه آرامش داشته باشیم؟

چگونه آرامش داشته باشیم؟

همه‌ی ما در زندگی به صلح و آرامش نیاز داریم و کمتر کسی است که این موضوع چندان اهمیتی برایش نداشته باشد. زندگی در آرامش یعنی با خودمان، دیگران و همه‌ی موجودات اطراف‌مان مسالمت‌آمیز رفتار و زندگی کنیم. اینکه چگونه آرامش داشته باشیم در واقع به باورها و شیوه‌ی زندگی شخصی خودمان برمی‌گردد. با این حال اصول اولیه‌ای وجود دارد که زیربنای آرامش در زندگی را تشکیل می‌دهد و نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. این اصول اولیه شامل نبود خشونت، داشتن عقاید متعادل به دور از افراط و تفریط، بردباری در برابر تفاوت‌ها، لذت بردن از زیبایی‌های زندگی و نظایر آنها هستند.

در این نوشته راهکارهایی پیشنهاد شده است که به شما می‌گوید چگونهآرامشداشته باشیم؛ البته این راهکارها فقط پیشنهاد هستند و در نهایت خودتان مسئول شیوه‌ی زندگی خود خواهید بود.

آرامش در زندگی هم درونی است هم بیرونی

تعریف آرامش کار چندان ساده‌ای نیست، با این حال شاید بتوانیم آن را به‌عنوان زندگی عاری از خشونت (فیزیکی، ذهنی، روحی و همه‌ی اشکال دیگر آن) و همراه با احترام، درک تفاوت‌ها و سعه‌ی صدر تعریف کنیم. آرامش بیرونی به جهان و آرامش درونی به ضمیر هر شخص برمی‌گردد.

آرامش بیرونی: مفهوم آرامش بیرونی که همه‌ی ما آن را با عنوان صلح می‌شناسیم، بدان معناست که بتوانیم علیرغم تفاوت‌های فرهنگی، مذهبی و سیاسی به یکدیگر احترام بگذاریم و عشق بورزیم.
آرامش درونی: ما باید آرامش را ابتدا در درون خود پرورش دهیم؛ یعنی باید ترس‌، خشم، تعصب و فقدان مهارت‌های اجتماعی را (که منجر به رفتارهای خشونت‌آمیز می‌شوند) در خود بشناسیم و بر آنها غلبه کنیم. اگر نتوانیم خشونت درونی خود را کنترل کنیم، طوفان بیرونی هرگز فروکش نخواهد کرد.

به دیگران عشق بورزید، اما آنها را کنترل نکنید

اولین گام مهم برای آرامش داشتن در زندگی این است که اعمال قدرت بر دیگران را متوقف کنید و نتایج آن را در زندگی خود ببینید. مسلما خودتان هم دوست ندارید کسی شما را کنترل کند؛ بنابراین به جای اینکه اراده و خواست خود را بر دیگران تحمیل کنید، سعی کنید از دیدگاه آنها به قضایا بنگرید. اطرافیان خود را با وجود عیب و نقص‌ها و تفاوت‌هایشان دوست بدارید و آنها را همانگونه که هستند بپذیرید.

اول به آرامش فکر کنید بعد به قدرت. گاندی می‌گوید :«قدرتی که بر اساس عشق بنا شده است هزار بار از قدرت به دست آمده از تهدید و مجازات مؤثرتر و پایدارتر است. اگر با رفتار یا اقدامات تهدیدآمیز خود بر دیگران قدرت یافتید، بدانید که تبعیت آنها از شما نه از سر احترام که به اجبار خواهد بود. این روش برای یافتن آرامش در زندگی اصلا کارآمد نیست.
مهارت‌های مذاکره، حل اختلافات و ارتباط قاطعانه با دیگران را یاد بگیرید. این مهارت‌های ارتباطی مهم و سازنده به شما کمک می‌کنند تا حتی‌الامکان از درگیری و تضاد با دیگران دوری کنید. البته این‌طور نیست که بتوان جلوی همه‌ی تعارضات را گرفت، اما باید بتوانید آنها را به خوبی مدیریت کنید. از آنجا که بسیاری از درگیری‌ها به دلیل سوءتفاهم‌ به وجود می‌آیند، بسیار مهم است که در ارتباط با دیگران منظور خود را به صراحت بیان کنید. اگر احساس می‌کنید که در این نوع ارتباطات مهارت کافی ندارید، بیشتر در مورد آنها مطالعه کنید.
از دستور دادن، نصیحت، سخت‌گیری، تهدید یا سؤال‌پیچ کردن دیگران برای دستیابی به اطلاعات بیشتر بپرهیزید. این رفتارها به سادگی سبب درگیری و اختلاف می‌شوند، چرا که اطرافیان شما احساس می‌کنند سعی در کنترل آنها دارید و بنابراین با شما راحت نخواهند بود.
اطمینان داشته باشید که هر کسی خودش می‌تواند یک زندگی خوب داشته باشد. اگر در این رابطه به دیگران مشاوره بدهید، ممکن است تصور کنند که می‌خواهید از مشاوره به‌عنوان ابزاری برای دخالت در زندگی آنها استفاده کنید. داگ هامرشولد (یک دیپلمات سوئدی) می‌گوید: «بدون دانستن پرسش، پاسخ دادن آسان است.» هنگامی که در حال نصیحت کردن دیگران هستیم، فرض می‌کنیم درک کاملی از مشکلات آنها داریم، در حالی که اغلب این‌طور نیست. آیا بهتر نیست به هوش دیگران احترام بگذاریم و تجربیات شخصی خود را به آنها تحمیل نکنیم؟ با این شیوه، آرامش جایگزین خشم می‌شود و می‌توانید با احترام گذاشتن به دیدگاه هر چند سطحی دیگران، به دانش و خرد آنها اعتماد کنید.

در باورهای خود، افراط و تفریط را کنار بگذارید

مطلق‌اندیشی و پافشاری بر باورهای شخصی بدون در نظرگرفتن دیدگاه‌های دیگران، قطعا موجب خواهد شد تا آرامش زندگی از بین برود. تفکرات افراطی معمولا منجر به رفتارهای واکنشی و عجولانه می‌شود. شاید در ظاهر کار آسانی باشد که با باورهای مطلق خودتان عمل کنید، اما حتما بین شما و کسانی که با عقایدتان موافق نیستند تعارض ایجاد خواهد شد. در مقابل، آزاداندیشی و آمادگی برای درک دیگران حتی اگر سخت باشد، ارزش دارد. با این کار در آرامش زندگی خواهید کرد و با کسانی که در اطراف‌تان هستند سازگاری بیشتری خواهید داشت.

به‌طور عمیق فکر و از این طریق عقاید مطلق خود را تعدیل کنید. بپذیرید که باورها، احساسات یا نظرات شما نسبت به باورها و نظرات همه‌ی انسان‌ها در جهان، مانند قطره‌ای در میان دریا است. از اخلاقی پیروی کنید که بر پایه‌ی اعتدال استوار است و با کرامت و ارزش انسانی سنجیده می‌شود. با دیگران همان رفتاری را داشته باشید که دوست دارید با شما داشته باشند (قانون طلایی).
حس شوخ طبعی خود را تقویت کنید. افراد شوخ‌طبع به سادگی می‌توانند دیگران را خلع‌ سلاح کنند. افراد متعصب که بیش از حد جدی هستند، معمولا نمی‌توانند شوخ‌طبع باشند. شوخ‌طبعی از یک سو تنش و استرس را دور می‌کند و از سوی دیگر، کمک می‌کند تا دیگر تمایلی برای تفکرات افراطی نداشته باشید.

در برابر تفاوت‌های دیگران با شما بردبار باشید

درک تفاوت‌ها هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ عملی سبب ایجاد تغییراتی در زندگی شما و اطرافیان‌تان خواهد شد. برای این کار باید تفاوت‌های بین افراد در جهان را درک کنید، زندگی کنید و اجازه دهید دیگران هم در آسودگی زندگی کنند. اگر نتوانیم اعتقادات، روش‌های زندگی و نظرات متمایز دیگران را تحمل کنیم، نتیجه‌ای جز تبعیض، سرکوب، از دست دادن صفات انسانی و در نهایت خشونت و درگیری نخواهیم داشت. برای داشتن یک زندگی مسالمت‌آمیز، تمرین این اخلاق الزامی است.

به جای آنکه در مورد دیگران نظر منفی داشته باشید، دیدگاه خودتان را تغییر دهید و سعی کنید تا اثر خوبی در دیگران به جا بگذارید. برای این کار ابتدا درک دیگران را از خودشان تغییر دهید. به‌عنوان مثال، به جای آنکه کسی را احمق یا بی‌کفایت خطاب کنید، سعی کنید او را با القابی مانند باهوش، کارآمد و با استعداد صدا بزنید. با این کار آنها را تشویق می‌کنید تا نقاط مثبت خود را به نمایش بگذارند. اگر دیگران را به‌عنوان انسان‌هایی جالب، خاص و دلسوز ببینیم، می‌توانیم ریشه‌ی رفتارهای دروغین، خشم و ناراحتی آنها را بهتر بشناسیم و زمینه را برای تغییرات بنیادی در آنها فراهم کنیم.
در رابطه با بردباری در برابر تفاوت‌ها مقالات زیادی در سایت‌های مختلف منتشر شده‌اند که می‌توانید با خواندن آنها این مهارت را در خود تقویت کنید.

صلح‌جو باشید

گاندی می‌گوید: «دلایل بسیاری وجود دارد که من آماده‌ی مرگ باشم، اما حتی یک دلیل برای کشتن کسی ندارم.» انسان‌های صلح‌جو هرگز علیه انسان یا حیوان دیگر یا هر موجود زنده‌ی دیگری خشونت به خرج نمی‌دهند.

هرگاه کسی سعی دارد تا شما را متقاعد کند که جنگ چیز بدی نیست، بر اعتقادات خود پافشاری کنید و مؤدبانه به او بگویید که مخالف هستید. بدانید که برخی افراد قصد دارند تا شما را با اصرار ورزیدن در این رابطه تحریک کنند. همه می‌دانیم که جنگ جز کشتار مردم، یتیم کردن کودکان و بی‌خانمان کردن آنها پایان دیگری ندارد. مری رابینسون (عضو سابق هیئت عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد) می‌گوید: «تجربه‌ای که من از جنگ دارم این است که تمام کسانی که درگیر آن هستند آرزوی روز صلح را دارند. هنگام آن رسیده است که جنگ و خشونت متوقف شود.» این عقیده را در خود تقویت کنید که آرزوی نهایی هر کسی (حتی مردمی که درگیر جنگ هستند) صلح است.
صلح‌جو بودن یعنی اینکه حتی در برابر افراد خشن بتوانید با مروت رفتار کنید، حتی افراد تبهکار نیز مستحق مهربانی هستند. به دنبال این باشید که اصول یک جامعه‌ی عادلانه و منصفانه را نه فقط به صورت ظاهری که به‌طور عملی پیاده کنید.
از تماشای فیلم‌های خشونت‌آمیز، گزارش‌های خبری خشن و گوش دادن به موسیقی‌هایی با محتوای نفرت‌انگیز و اهانت‌آمیز بپرهیزید.
محل کار و زندگی خود را با تصاویر و موسیقی آرامش‌دهنده پر کنید و با افرادی که عاشق صلح هستند معاشرت داشته باشید.
به‌طور جدی به گیاهخواری فکر کنید. برای بسیاری از دوست‌داران صلح و آرامش، خشونت علیه حیوانات غیرقابل تحمل بوده و نمی‌تواند به یک زندگی آرامش‌بخش منجر شود. در مورد رفتاری که با حیوانات در مزارع، شکار و صنایع دارویی می‌شود و همچنین در مورد شیوه زندگی گیاهخواران به طور گسترده مطالعه کنید.

عمیق فکر کنید

تفکر عمیق از اهمیت بسیاری برخوردار است. گاهی اوقات پیش می‌آید که یک واکنش شتاب‌زده نسبت به یک موضوع، منجر به وقوع امری جبران‌ناپذیر می‌شود، چرا که زمانی برای فکر کردن و بررسی تمام جوانب امر وجود نداشته است. البته طبیعی است که گاهی به دلایل امنیتی، باید اقدامات فوری در برابر یک عمل صورت گیرد، اما در بسیاری موارد می‌توان با واکنش مناسب و غیرعجولانه نتایج بهتری به دست آورد.

اگر کسی از لحاظ جسمی یا روحی آسیبی به شما وارد کرد، به جای عصبانیت یا واکنش خشونت‌آمیز لحظه‌ای بایستید و فکر کنید. سعی کنید واکنش مسالمت‌آمیزی نشان دهید. از او نیز بخواهید تا بایستد و فکر کند. با آرامش به او بگویید که با خشونت و عصبانیت کاری از پیش نمی‌برد. در نهایت اگر حاضر به این کار نشد باید موقعیت را ترک کنید.
یاد بگیرید که گاهی خودتان را متوقف کنید. هر وقت احساس کردید واکنش شما در مورد یک موضوع ممکن است خشم، سرخوردگی یا رنجش شما را به تصویر بکشد، به خودتان بگویید «بایست». همواره خودتان را از شرایطی که سردرگمی و ناتوانی شما را نمایان می‌کند دور کنید. با این کار، بر احساس خشمی که در ابتدا داشتید غلبه می‌کنید و در عوض با تفکر بیشتر راه‌حل‌های عاقلانه‌تری خواهید یافت.
تمرین کنید تا به‌طور دقیق به حرف‌های دیگران گوش دهید. زبان گفتار اغلب به‌طور کامل نمی‌تواند مقصود اصلی فرد را بیان کند. معمولا افراد هنگام حرف زدن، به دلیل استرس چیزهایی را به زبان می‌آورند که با منظور واقعی‌شان یکی نیست. جان پاول (موسیقیدان بریتانیایی) می‌گوید: «با درست گوش دادن به دیگران می‌توانیم به آنچه پشت کلمات گوینده و عمق ضمیر او وجود دارد برسیم و به منظوری که با کلام یا بدون کلام می‌رساند پی ببریم.» این نوع گوش دادن برای یک زندگی مسالمت‌آمیز اهمیت زیادی دارد، چرا که با این کار می‌توانیم برای فهمیدن منظور واقعی فرد تلاش کنیم.

به دنبال بخشایش باشید، نه انتقام

بخشیدن دیگران همیشه با یک احساس خوب همراه است. اینکه کجا زندگی می‌کنیم و چه دین یا فرهنگی داریم مهم نیست؛ در نهایت همه‌ی ما انسان هستیم. همه‌ی ما آرزوها و آرمان‌هایی مشابه هم داریم و می‌خواهیم خود و خانواده‌مان از زندگی خوبی بهره‌مند باشیم. تفاوت‌های فرهنگی، مذهبی و سیاسی نباید سبب نزاع و درگیری شود، زیرا چیزی به جز غم و اندوه و ویرانی در جهان به دنبال ندارد. اگر احساس می‌کنید باید در برابر آسیبی که دیگران به آبرو و شهرت‌تان زده‌اند، تلافی کنید یا در برابر عمل ناشایست آنها باید پاسخی به همان اندازه نفرت‌انگیز بدهید، به خشم، خشونت و غم و اندوه تداوم بیشتری می‌بخشید. برای اینکه در زندگی آرامش داشته باشید کافی است این حس را با بخشایش جایگزین کنید.

در حال زندگی کنید نه در گذشته. زندگی کردن در گذشته فقط به شما لطمه می‌زند و با زنده کردن افکار منفی سبب می‌شود تا همیشه با خود درگیری داشته باشید. با بخشش می‌توانید در حال زندگی کنید، نگاه‌تان به آینده و رو به جلو باشد و به آرامی می‌توانید مشکلات گذشته را حل و فصل کنید. در این حالت از زندگی لذت بیشتری خواهید برد.
بخشش می‌تواند شما را از خشم برهاند. بخشش نوعی یادگیری است؛ یادگیری اینکه با احساسات منفی که به وجود آمده‌اند تا شما را عصبانی و ناراحت کنند مقابله کنید. یاد بگیرید چگونه با دیگران همدردی کنید و آنچه را سبب تحریک آنها شده است دریابید. نیازی نیست با هر آنچه آنها انجام می‌دهند موافقت کنید، فقط کافی است درک کنید.
هرگز سعی نکنید عصبانیت خود را پشت نقاب دفاع از حرمت دیگری پنهان کنید، چرا که این کار نوعی اهانت است. این کار سبب می‌شود استقلال افرادی که ظاهرا شما می‌خواهید از آنها دفاع کنید از بین برود و موجب شود تا آنها همیشه درمانده بمانند. این فقط بهانه‌ای برای خشونت است. جایی که می‌بینید شخصیت افراد در خطر افتاده است اجازه دهید تا خودشان آن‌گونه که می‌توانند آن را حل و فصل کنند. چه بسا آنها بخواهند با بخشش این کار را انجام دهند.
اگر گاهی موقعیت به گونه‌ای است که نمی‌توانید کسی را ببخشید، باز هم دلیلی برای خشونت وجود ندارد. کافی است از آن موقعیت فاصله بگیرید و همچنان شخصیت خوب خود را حفظ کنید.

آرامش درونی را بیابید

بدون آرامش درونی دائما احساس خشم خواهید کرد. هر قدر هم برای کسب مال یا بالا بردن جایگاه اجتماعی خود تلاش کنید، اما ارزش درونی خود را پیدا نکنید، باز رضایت کافی از زندگی نخواهید داشت. هنگامی که تلاش می‌کنید تا به اموال، موقعیت شغلی، خانه و زندگی خود ارتقاء ببخشید، فراموش می‌کنید که سپاسگزار باشید. داشتن اموال زیاد می‌تواند سبب شود تا آرامش از زندگی ما رخت بربندد؛ چرا که مدام باید به دنبال نیازهای دیگر مربوط به همان اموال مانند تعمیر و نگهداری، بیمه و امنیت آنها باشیم.

ملزومات زندگی خود را کاهش دهید. هر آنچه زندگی شما را زیباتر می‌کند و سبب بهبودی آن می‌شود، نگهدارید و مابقی را دور بریزید.
هر بار که عصبانی هستید جای قشنگ و ساکتی را پیدا کنید و بایستید، نفس عمیق بکشید و آرامش خود را حفظ کنید. تلویزیون، کامپیوتر و رادیو را خاموش کنید. اگر ممکن است به طبیعت یا به یک پیاده‌روی طولانی بروید. موسیقی ملایم گوش بدهید و نور چراغها را کم کنید. وقتی آرامش خود را بازیافتید، برخیزید و به زندگی خود برسید.
حداقل یک بار در روز، حتی اگر شده ده دقیقه در یک جای آرامش‌بخش (زیر سایه‌ی یک درخت یا در پارک) وقت صرف کنید. جایی که فقط مدتی بتوانید بی‌سروصدا و بدون حواس‌پرتی بنشینید.
زندگی در آرامش، صرفا به معنای دوری از خشونت نیست. محیط زندگی خود را آرام کنید و تا حد امکان استرس را در تمام زمینه‌های زندگی خود کاهش دهید. اگر مقدور است از محیط‌های تنش‌زا مانند جاهای پر ترافیک، مکان‌های پرجمعیت و نظایر آن بپرهیزید.
با شادی زندگی کنید

دیدن شگفتی‌های جهان، یک عامل بازدارنده برای خشونت است. هنگامی که چیزی به نظر شما زیبا، شگفت‌انگیز و با نشاط می‌آید، بسیار سخت می‌توانید در مورد آن خشونت به خرج دهید. در واقع، بزرگ‌ترین ناامیدی ناشی از جنگ، نابودی پاکی، زیبایی و شادی است. شادی برای زندگی ما آرامش را به ارمغان می‌آورد، زیرا در این حالت همه چیز در جهان زیبا به نظر می‌رسد.

به دست خود حق شاد بودن را از خود نگیرید. تصور نکنید اینکه شاد هستید، یعنی فرد کم‌ارزشی هستید. به اینکه مردم درباره‌ی شما چه فکری می‌کنند، اهمیت ندهید و نگران این نباشید که ممکن است پس از پایان شادی چیز ترسناکی به دنبال آن بیاید. اینها افکار منفی هستند که می‌توانند شما را از دستیابی به شادی در زندگی محروم کنند. این افکار را از خود دور کنید.
آنچه را دوست دارید، انجام دهید. زندگی فقط کار نیست. شغلی که دارید باید امرار معاش شما را تضمین کند، نه اینکه شما را از تحقق آرزوهای‌تان باز دارد. تیک نات هان (راهب بودایی) می‌گوید: «شغلی را انتخاب نکنید که به انسان و طبیعت لطمه وارد کند. در مشاغلی که فرصت زندگی را از دیگران می‌گیرند سرمایه‌گذاری نکنید. شغلی را انتخاب کنید که آرمان‌های شفیقانه‌ی شما را تحقق بخشد.» بررسی کنید که تا چه اندازه به این توصیه نزدیک هستید و به دنبال کاری باشید که آرامش را به زندگی شما بیاورد.

آن تغییری باشید که دلتان می‌خواهد در جهان ببینید

این جمله‌ی گاندی معنای عمیقی دارد؛ در واقع نوعی فراخوان برای برخاستن و عمل کردن است. راه‌های متعددی برای به وجود آوردن تغییرات آرامش‌بخش وجود دارد؛ از آن نوع تغییراتی که دوست دارید در جهان اتفاق بیفتد.

خودتان را تغییر دهید. خشونت ابتدا به‌عنوان یک راه‌حل آغاز می‌شود و سرانجام به جایی می‌رسد که اگر بخواهید هم نمی‌توانید آن را متوقف کنید. تلاش برای صدمه نزدن به موجودات زنده و داشتن زندگی مسالمت‌آمیز ابتدا باید در شما تغییر ایجاد کند و سپس جهان را تغییر دهد.
اجازه دهید دیگران در کنار شما راحت باشند. اطرافیان‌تان را دقیقا برای آنچه هستند دوست بدارید. کاری کنید تا در برابر شما خودشان باشند و نقاب به چهره نزنند. این‌گونه دوستان بیشتری خواهید یافت و دوستانی که دارید نیز به شما احترام بیشتری خواهند گذاشت.
در برنامه‌ها و فعالیت‌های صلح‌آمیز شرکت کنید.
با دیگران در مورد دیدگاه‌شان نسبت به صلح و آرامش صحبت و تبادل نظر کنید تا ببینید چه راه‌حل‌هایی برای داشتن جهانی پر از صلح و آرامش می‌توان پیدا کرد. اگر می‌توانید با نوشتن شعر، داستان و مقالات مختلف در این رابطه ایده‌های خود را با دیگران در میان بگذارید.
درک خود را از صلح افزایش دهید

شما در انتخاب مسیر خود آزاد هستید و نیازی نیست کورکورانه از چیزی اطاعت کنید. آنچه در این مقاله خواندید پیشنهاد بود؛ بنابراین قرار نیست چیزی به شما تحمیل شود. در نهایت به انتخاب خود در آرامش زندگی خواهید کرد و هر کاری که در روز انجام می‌دهید بر پایه‌ی تلاش‌ها و دانش خودتان و بینشی که از جهان پیرامون به دست آورده‌اید استوار خواهد بود. به یادگیری ادامه دهید. در زمینه‌ی صلح و آرامش و به‌ویژه در مورد فعالان و شاغلین در این رابطه بسیار مطالعه کنید. از آنها می‌توانید چیزهای زیادی بیاموزید. سپس آموخته‌ها و دانش صلح را با دیگران در میان بگذارید و آن را هر جا که می‌روید نشر دهید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا